English Version
This Site Is Available In English

کنگره جایی است که مفهوم ساعت شناخته شده است

کنگره جایی است که مفهوم ساعت شناخته شده است

جلسه دوم از دوره چهل و هشتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی البرز (کرج)؛ با استادی مسافر علی‌اکبر، نگهبانی مسافر محمدعلی و دبیری مسافر هادی، با دستور جلسه "نظم، انضباط و احترام در کنگره 60" در روز سه‌شنبه پانزدهم مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، علی‌اکبر هستم یک مسافر. خدا را شکر می‌کنم که یک‌بار دیگر فرصت پیدا کردم در این جایگاه حضور داشته باشم و آموزش بگیرم.
چند روز پیش، روز جهانی معلم بود. این روز عزیز را به‌تمامی راهنمایان کنگره ۶۰، به‌ویژه راهنمایان شعبه خودمان تبریک عرض می‌کنم.
موضوع جلسه امروز، نظم، انضباط و احترام است. اگر بخواهم از خودم بگویم، من فردی بسیار بی‌انضباط بودم. بیست و دو سال در اداره خدمت کردم، اما در تمام این سال‌ها هیچ‌وقت سروقت سرکار نرفتم! حتی اگر روزی به‌موقع می‌رفتم، آن روز حتماً مریض بودم! همیشه باید با تأخیر می‌رفتم. هر وقت هم به ادارهٔ دیگری منتقل می‌شدم، سه چهار روز اول سروقت می‌رفتم تا پُست را بگیرم، بعد از آن دوباره همان روال قبلی، یعنی تأخیر و بی‌نظمی شروع می‌شد.
وقتی وارد کنگره شدم، با خودم گفتم اینجا هم مثل بقیه جاست. دو سه روز اول سروقت آمدم، اما در جلسهٔ چهارم که با تأخیر رسیدم، راهنمای عزیزم آقا محمد به من گفتند: اینجا آنجا نیست، اینجا باید سروقت بیایی و دیگر حق تأخیر نداری. از همان لحظه فهمیدم اینجا متفاوت است. از آن روز تصمیم گرفتم دیگر تأخیر نداشته باشم.
دوازده ماه سفر کردم و در تمام این مدت، نه غیبت داشتم و نه حتی یک روز تأخیر؛ همیشه به‌موقع در جلسات حاضر شدم. به نظرم همین موضوع تأثیر بسیار مثبتی بر من گذاشت و باعث شد بفهمم وقت یعنی چه. یاد گرفتم سروقت بیایم و سروقت بروم.
اولین سی‌دی‌ای که به رهجوی تازه‌وارد در کنگره ۶۰ معرفی می‌شود، سی‌دی وظایف رهجو است. آقای مهندس در آن سی‌دی بسیار دربارهٔ نظم، انضباط و اهمیت وقت صحبت می‌کنند و می‌فرمایند: اولین جایی که در کشور مفهوم ساعت درست شناخته و رعایت شده، کنگره است. هیچ‌کس حق تأخیر ندارد، همه باید سروقت بیایند و سروقت بروند تا بتوانند علم، آگاهی و آموزش لازم را کسب کنند.
به نظر من، اگر کسی بتواند نظم و انضباط را در همهٔ امور زندگی رعایت کند، به آرامش و آسایش می‌رسد و در شغل، خانواده و زندگی‌اش موفق‌تر خواهد بود. چون بی‌نظمی همیشه استرس می‌آورد. وقتی تأخیر داری، مجبور می‌شوی دروغ بگویی: ماشینم پنچر شد، باتری‌اش خوابید، در پارکینگ باز نمی‌شد و ازاین‌قبیل بهانه‌ها و هر دروغی، اضطراب تازه‌ای به همراه دارد. اما وقتی منظم باشی، آرامش داری، ذهنت رهاست و آسوده‌خاطر زندگی می‌کنی.
به باور من، یکی از دلایل اصلی موفقیت کنگره ۶۰ همین نظم و انضباط حاکم بر آن است. همه در یک ساعت مشخص می‌آیند، آموزش می‌گیرند و به‌موقع می‌روند. همین نظم و هماهنگی باعث شده کنگره پیشرفت کند، شناخته شود و علم و آگاهی آن زبانزد خاص و عام باشد. در ان‌جی‌اوهای دیگر چنین چیزی ندیده‌ام؛ هر کس هر وقت بخواهد می‌آید و می‌رود، بدون رعایت زمان، بدون نظم. اما در کنگره، همه چیز بر پایهٔ نظم استوار است و همین راز موفقیت آن است.
اما بخش دیگر دستور جلسه، احترام است. آقای مهندس در بسیاری از سی‌دی‌ها دربارهٔ احترام و سپاسگزاری صحبت کرده‌اند. در سی‌دی وادی چهاردهم، بخش دوم که اولین جلسه بعد از تعطیلات نوروزی بوده، می‌فرمایند: وقتی گفتم اعضای کنگره برای دیدوبازدید عید به تهران بیایند، هدفم این نبود که خودم را بزرگ بدانم یا بخواهم خودم را تحمیل کنم، بلکه می‌خواهم شما یاد بگیرید چگونه قدردان باشید، سپاسگزاری کنید و احترام بگذارید. من نیازی به این کار ندارم، اما شما باید بیاموزید که قدردانی یعنی چه.
در همان سی‌دی می‌گویند: استاد سردار در تمام خطابه‌هایش، در پایان می‌فرماید: از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید، سپاسگزارم. پس ما که بزرگ‌تر از استاد سردار نیستیم! احترام و سپاسگزاری، سن و مقام و درجه نمی‌شناسد.
به باور من، هر کسی از هر کس آموزش، خدمت یا محبتی دریافت می‌کند، وظیفه دارد در برابر او احترام بگذارد و سپاسگزار باشد. ممکن است راهنمایی سی‌ساله باشد و رهجویش شصت‌ساله، اما این هیچ ارتباطی به احترام ندارد. چون رهجو از راهنمای خود علم، آگاهی و دانش می‌گیرد و باید قدرش را بداند.
یکی از نکاتی که آقای مهندس در جلسه چهارشنبه نیز بر آن تأکید داشتند، نحوه صحبت‌کردن بود. فرمودند: تمام انسان‌ها، به‌ویژه اعضای کنگره، باید الگوی گفتار محترمانه باشند. این‌گونه نیست که وقتی یک خانم یا آقا کسی را صدا می‌زند، پاسخ دهد “جانم”. این واژه‌ها در کنگره جایگاهی ندارند. هر کس باید در شأن و شخصیت خود صحبت کند و کلماتی را به کار ببرد که احترام متقابل را حفظ کند.
ایشان می‌فرمایند: سپاسگزاری، احترام و ادب، باعث می‌شود رهجو وقتی وارد کنگره می‌شود، احساس آرامش و آسایش کند و بتواند بهتر به امور زندگی و کارش رسیدگی نماید.
در پایان، امیدوارم که من نیز بتوانم همچنان بانظم و انضباط مسیر زندگی‌ام را ادامه دهم. از روزی که وارد کنگره شدم، شاید تنها سی درصد از مشکلاتم را با همین نظم و انضباط توانستم حل کنم، اما همان سی درصد برایم بسیار ارزشمند است. آقای مهندس می‌فرمایند: اگر انسانی در زندگی‌اش مشکلی نداشته باشد، آن انسان مرده است! چون زندگی بدون مشکل، بدون غم، بدون شادی و بدون چالش، تکراری و بی‌لذت می‌شود.
مشکلات بخش جدایی‌ناپذیر زندگی‌اند و ما باید یاد بگیریم بانظم، انضباط، احترام و سپاسگزاری از دلِ آن‌ها عبور کنیم.
از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید صمیمانه سپاسگزارم.

ویرایش: مسافروحید
عکس: مسافررضا
بارگزاری:مسافروحید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .