باید به همه اعضاء احترام بگذارم

ششمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی رضا مشهد، به استادی مسافررضا، نگهبانی مسافر قربان و دبیری مسافر محمد ناصر با دستور جلسه "نظم، انضباط و احترام در کنگره 60" سه شنبه 15 مهرماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر

از اینکه امروز در جایگاه استاد جلسه قرار گرفتم خیلی خوشحال هستم از محمود آقا ایجنت محترم و همچنین راهنمای خوبم و از گروه مرزبانی نگهبان و دبیر محترم تشکر می کنم.
دستور جلسه؛ نظم انضباط و احترام است من در زمان مصرف برای خودم و همسفرم یک اتفاقی بدی افتاد که بهم ریختم و از نظم و انضباط خارج شدم و طوری شده بود که هر زمان صحبت می کردیم درگیر می شدیم و اعصابمان بهم ریخته بود و یکی از آشناها بهم گفت بیام کنگره و اینجا به درمان می رسم در زمستان نزدیک به دو ماه پشت درب کنگره رفتم و آمدیم تا وارد شعبه شدیم و تازه وارد بودیم که راهنمای تازه واردین پرسید مریضی هم داری گفتم مریضی قلبی و ریه و اعصاب و روان دارم کلا سیستم بدن مختل شده بود چون هر دکتری یک نظری می داد یکی می گفت از قلبت هست یکی می گفت از ریه هست
تا اومدیم کنگره و راهنمام گفت اگر در کنگره روی نظم و انضباط باشید و در جلسات همیشه حضور داشته باشید درمان می شوید من لژیون 5 لژیون محمود آقا را انتخاب کردم راهنمام بهم گفت اینجا آمدید باید گوش به فرمان ما باشید و هر چی گفتم گوش کنید آمدم لژیون و راهنما گفت باید سی دی بنویسید و گوش به فرمان باشید من گفتم چشم من قبلا طوری بودم که خواب نداشتم ساعت 2 و 3 شب می خوابیدم تا 12 راهنمام به من گفت باید ساعت 10 شب بخوابی و 6 صبح بیدار شوی سی دی ها را سر وقت بنویسی و سر لژیون تیک بزنی و به موقع بیای و هر چی راهنما گفت گفتم چشم آمدم شروع به سی دی نوشتن و سی دی گوش کردن و سرموقع در جلسه حضور پیدا کردم و به موقع مشارکت کردم و اعلام سفر کردم و بلاخره کم کم رفتیم جلو و شربتم کم شد و شربت مان را به موقع مصرف کردم
در یازد ماه همیشه شربت به اندازه داشتم نه کم آوردم نه زیاد .همان طور که راهنما گفت با نظم آمدم جلو و شربتم را خوردم ابتدا که سی دی می نوشتم نمی توانستم با خودم می گفتم جلسه بعدی دیگه به کنگره نمیام و کم کم شروع کردم به سی دی نوشتن و 8 ماه آمدم 40 سی دی را تمام کردم که راهنما گفت سی دی های سفر دوم را شروع کن
هر روز از ساعت 5 صبح که بیدار می شدم بعد از شربت و چایی شروع به نوشتن سی دی می کردم تا ساعت 9 که اواخر سفر طوری شده بود که هر 4 ساعت یک سی دی را می نوشتم
سی دی ها را نوشتم و آموزش دیدم و متوجه حال بهتر خودم می شدم الان به لطف خدا خیلی حالم خوب است قبلا قرص های زیاد اعصاب و روان استفاده می کردم که با کمک دکتر مصرف قرص ها را کم کردم و حالم خیلی بهتر شد که در کنگره اگر با نظم و انضباط سفر کنی تمام مشکلات به راحتی برطرف می شود به قول راهنما که می گوید درمان مثل یک مگس است که از روی شانه ات پروازش می دهی
نظم این است که سر ساعت بیای و سر لژیون بشینی خودت نفع آن را می بینی کنگره خیلی به من کمک کرد همسفرم الان سی دی ها را گوش می دهد و حالش خیلی بهتر شده است و به درمان رسیده است ما در خانه جنگ اعصاب داشتیم و از نظم و انضباط بیرون آمده بودیم اگر شما یک  جلسه حضور داشته باشی و یک جلسه حضور نداشته باشی فایده ندارد من یازده ماه سفر کردم و در این مدت یک جلسه هم غیبت نکردم اگر غیبت کردم از راهنمای خودم اجازه می گرفتم با اینکه سفر دومی شدم اگر بخواهم غیبت کنم از راهنما اجازه می گیرم همان طور که من وارد کنگره می شوم به من احترام می گزارند من هم باید به مرزبانی به تازه واردین به ایجنت و راهنما و همه اعضا احترام بگذارم اگر من به شما ها احترام بگذارم انگار به خودم احترام گذاشته ام.

ممنون از اینکه با سکوت زیبایتان به صحبت های من گوش کردید.

در ادامه لوح تقدیر لژیون سردار توسط نگهبان لژیون سردار مسافر حسن به اعضاء داده شد.

تایپ: مسافر محمد لژیون پانزدهم
ویرایش: مسافر عبدالرضا لژیون یازدهم
ارسال خبر: مسافر جلال لژیون پنجم
تایید خبر: مسافر داود لژیون سوم
مرزبان خبری: مسافر مصطفی