English Version
This Site Is Available In English

نظم و انضباط باعث میشود ساختار من درست شکل بگیرد

نظم و انضباط باعث میشود ساختار من درست شکل بگیرد

گفتگو با راهنمای محترم آقا مهدی: 

- سلام، لطفاً به رسم جاری در کنگره خودتان را معرفی نمایید.
سلام دوستان، مهدی هستم یک مسافر.
آخرین آنتی‌ایکس مصرفی: هروئین.
مدت سفراول: ۱۳ ماه، روش درمان: DST، داروی درمان: شربت OT.
راهنمای گرانقدرم: علی آقا.
رهایی‌به لطف خداوند و دستان پرمهر استاد امین، به مدت چهار سال و هفت ماه و هشت روز و در ادامه، سفر نیکوتین،ده ماه و بیست و هشت روز را به روش DST و با داروی نیکوتین خوراکی، با راهنمایی راهنمای گرانقدرم آقا فرشید انجام دادم.
مدت رهایی به لطف خداوند و دستان پرمهر و محبت آقای مهندس: سه سال و ۱۱ ماه و ۱۱ روز.
ورزش در کنگره: فوتبال.

- به نظر شما چرا نظم و انضباط در کنگره ۶۰ برای رسیدن به درمان و ماندن در مسیر رهایی ضروری است؟
اول از همه من ممنونم از خداوند برای فرصت و اجازه‌ی حضور در کنگره. خیلی خوشحالم که من هم عضو کوچکی از خانواده‌ی کنگره ۶۰ هستم و در خدمت شما عزیزان قرار دارم.
این‌که چرا نظم و انضباط برای رسیدن به رهایی لازم و ضروری است، می‌توانم عرض کنم که در همان ابتدای کشف متد DST، خود آقای مهندس هم هیچ اعتقادی به درمان اعتیاد نداشتند و در واقع فقط می‌خواستند وعده‌های مصرفشان را منظم کنند. یعنی ساعت و میزان مصرف را مشخص و محدود نمایند تا نظمی در کارشان ایجاد شود.
در ادامه، همین نظم و نظام باعث شد که کم‌کم وعده‌ها کاهش پیدا کند و در نهایت آقای مهندس متوجه اتفاقات درون جسمشان شدند و متد DST کشف شد.
پس اگر منِ رهجو بخواهم به درمان قطعی و باکیفیت برسم، باید مانند الگوی خودم، آقای مهندس، نظم و انضباط داشته باشم؛ در مصرف دارو، زمان خواب، بیداری، حضور در جلسات، نوشتن سی‌دی و انجام تمامی امور مربوط به سفرم.
این نظم و انضباط باعث می‌شود ساختار من درست شکل بگیرد، قوی‌تر شوم و مسیر رسیدن به درمان برایم آسان‌تر شود.

- تجربه‌ی شخصی شما از رعایت یا رعایت نکردن نظم و انضباط در سفر اول و یا دوم چه بوده و چه نتایجی به همراه داشته است؟
تجربه‌ای که من خودم داشتم در مورد رعایت یا رعایت نکردن نظم و انضباط در سفر اول این بود که متوجه شدم نکات بزرگ و کلیدی را معمولاً همه رعایت می‌کنند؛ اما آن نکات کوچک و جزئی که شاید در ظاهر بی‌اهمیت به نظر برسند، بسیار اثرگذارند.
من به این نتیجه رسیدم که حتی موارد ظاهراً کوچک، مثل اینکه دارو را دقیقاً سر ساعت بخورم، دو دقیقه زودتر یا دیرتر نیایم، یا دو خط کمتر ننویسم، همگی تأثیر زیادی در کیفیت رهایی دارند.
یک‌بار با یکی از بچه‌های OT صحبت می‌کردم، می‌گفت راهنماهایی که موفق شده‌اند دقیقاً کسانی بودند که در طول سفر اولشان منظم بودند، غیبت نکردند، همه‌ی جلسات را شرکت کردند و تا آخر سفرشان نظم را حفظ کردند.
بنابراین من باور دارم هم نکات بزرگ و هم جزئیات ظاهراً کوچک اهمیت زیادی دارند. همین جزئیات است که می‌تواند بر کیفیت درمان و حتی صور پنهان انسان تأثیر بگذارد.
اگر من در زمان مقرر در جلسه حاضر شوم، دارو را به میزان مشخص مصرف کنم، سی‌دی را کامل بنویسم، در سبد حمایت شرکت کنم، این جزئیات می‌تواند تأثیری بسیار عمیق بر روند درمان و رهایی من داشته باشد.

- اگر در یک لژیون یا شعبه احترام و ادب رعایت نشود، چه آسیبی به روند آموزش و درمان اعضا وارد می‌شود؟
من فکر می‌کنم وقتی احترام در روابط فی‌مابین وجود داشته باشد، این احترام منجر به پیوند محبت می‌شود.
اگر پیوند محبت بین اعضای کنگره وجود نداشته باشد، آموزش‌ها کارایی خود را از دست می‌دهند و نمی‌توانند منتقل شوند.
وقتی رهجو به راهنما و راهنما به رهجو احترام بگذارد، این پیوند محبت تقویت می‌شود، آموزش راحت‌تر منتقل می‌شود و رهجو با عشق و علاقه‌ به حرف راهنما گوش می‌دهد و آموزش‌ها را در عمل به‌کار می‌گیرد.

- چه ارتباطی بین انضباط ظاهری (مانند وقت‌شناسی، پوشش مناسب و حضور منظم) و انضباط باطنی (مانند اخلاق، ادب و رعایت حرمت‌ها) وجود دارد؟
در مورد ارتباط انضباط ظاهری و باطنی باید گفت ارتباطی مستقیم و جدانشدنی میان این دو وجود دارد.
نباید فقط ظاهر منظم داشته باشم ولی درونی آشفته و بی‌اخلاق باشم؛ یا برعکس، درونم آراسته و محترم باشد ولی ظاهر و رفتارم آشفته و بی‌نظم.
آقای مهندس در سی‌دی «عشق» فرمودند که جاذبه مهم است؛ یعنی آنچه از ما برای دیگران جذاب است، رفتار، گفتار و ظاهر ماست.
به نظر من ابتدا باید انضباط درونی را شکل داد؛ وقتی اخلاق، ادب و رفتار درست درون من شکل گرفت، خودبه‌خود انضباط ظاهری نیز ایجاد می‌شود.
در نهایت، هر دو باید در کنار هم باشند؛ چون بدون یکدیگر ناقص خواهند بود.

- چگونه می‌توانیم نظم، انضباط و احترامی را که در کنگره می‌آموزیم، به زندگی خانوادگی، اجتماعی و شغلی خود منتقل کنیم؟ احترام در کنگره ۶۰ چه تفاوتی با احترام در جامعه‌ی بیرون دارد؟
یکی از مهم‌ترین اهداف کنگره ۶۰ این است که من در بیرون از کنگره هم «کنگره‌ای» رفتار کنم؛ در خانواده، جامعه و محل کار.
کنگره برای من زمین تمرین است و زندگی بیرون زمین مسابقه.
در کنگره یاد می‌گیرم که نباید در کار دیگران تجسس کنم، باید به همه احترام بگذارم، خودم را بالاتر از کسی نبینم و برای همه ارزش یکسان قائل باشم.
اگر در کنگره خوب رفتار کنم ولی بیرون از کنگره رفتارم متفاوت باشد، آن آموزش‌ها در من نهادینه نشده‌اند.
من باید این آموزش‌ها را از کنگره بگیرم و در بیرون از آن به اجرا بگذارم؛ چه در خانه، چه در جامعه و چه در محل کار.
مثلاً مفهوم بخشش فقط مخصوص کنگره نیست. کنگره به ما می‌آموزد که انسان بخشنده باشیم؛ کسی که بخشنده است، در هر جا و نسبت به هر کس همین‌گونه رفتار می‌کند.
این یعنی من آموزش‌های کنگره را در زندگی واقعی‌ام به‌کار بگیرم و بیرون از کنگره نیز «کنگره‌ای» زندگی کنم.

- در پایان اگر تشکر، قدردانی یا نکته‌ای دارید، بفرمایید.
در پایان می‌خواهم بگویم که مفهوم نظم و عدالت در واقع یک معنا دارند.
تعریف نظم یعنی هر چیز در جای خودش باشد، و عدالت نیز همین معنا را دارد.
پس ارتباط مستقیمی بین نظم و عدالت وجود دارد.
انسان خردمند، حتی اگر ظاهراً بی‌نظم به نظر برسد، در درون خود نظم و اعتدال دارد و جهان را نیز بی‌نقص می‌بیند.
کسی که به مرتبه‌ای از دانایی و آگاهی برسد، عالم را از بالا و با دید جامع نگاه می‌کند و می‌بیند که همه‌چیز در نهایت نظم و عدالت است.

در پایان، یک‌بار دیگر از خداوند متعال، از آقای مهندس و خانواده‌ی محترمشان و همچنین خدمتگزاران سایت لویی پاستور صمیمانه تشکر می‌کنم.
امیدوارم خداوند سایه‌ی آقای مهندس را بر سر ما حفظ کند تا بتوانیم از وجود، محبت و علم ایشان بهره ببریم و در نهایت به زندگی‌ای همراه با صلح و آرامش درونی دست پیدا کنیم.
ممنونم که به صحبت‌هایم توجه کردید.

گردآوری مطلب: مسافر روح‌الله(لژیون۱۵)
(گروه سایت نمایندگی لویی‌پاستور)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .