English Version
This Site Is Available In English

نظم پلی میان تاریکی و روشنایی

نظم پلی میان تاریکی و روشنایی

 

جلسه پنجم‌‌‌‌‌‌ ازدوره یازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی صالحی ۲ به استادی  مسافر ذبیح الله و نگهبانی مسافر علی اصغر و به دبیری مسافر محسن با دستور جلسه"  نظم، انضباط و احترام در کنگره ۶۰  " دوشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۴ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد :

 

سلام دوستان، ذبیح‌الله هستم، یک مسافر.
اول از همه خدای خودم را شکر می‌کنم که در کنگره هستم و فرصت این را دارم که از سایر دوستان آموزش بگیرم. از راهنمای عزیزم، گروه مرزبانی و سایر خدمت‌گزاران کنگره ۶۰ به‌خصوص شعبه صالحی ۲، کمال تشکر و سپاسگزاری را دارم.
می‌خواهم سعی کنم که خودِ واقعیم باشم، زیرا هرکجا که خودِ واقعیم نبودم، آسیب‌های فراوانی بر من وارد گشته و سر از ناکجاآباد درآورده‌ام.
موضوع جلسه: نظم و انضباط و احترام
تعریف نظم یعنی رعایت قوانین و اصول زندگی در کارهای ساده‌ی روزمره.
انضباط یعنی پایبند بودن به این اصول در زندگی تا بتوانم آن‌ها را روزبه‌روز در زندگیم تکرار کنم و مد نظر خود داشته باشم.
احترام نیز یعنی محبت کردن، حتی به شخصی که او را برای اولین بار می‌بینی و نمی‌شناسی.


خوب، من وارد کنگره شدم تا به درمان اعتیاد برسم.
اما اعتیاد چه ارتباطی با نظم و انضباط دارد؟
من در زندگی، انسان بی‌نظمی نبودم و از احترام نسبی در جامعه برخوردار بودم، ولی زمانی که مسئولیت‌های من بیشتر شد و از امرار معاش خود و گذران زندگیم برنیامدم، از راهی میان‌بر برای بالا بردن توانایی خود استفاده کردم؛ در نتیجه روی به مواد مخدر آوردم.
جناب مهندس از نظم برای درمان خود در زمان اعتیادشان بهره بردند، بدین گونه که الکل مصرفی را به‌طور کامل قطع نمودند و مصرف مواد خود را طبقه‌بندی و منظم کردند به پنج وعده؛ که از دل این ماجرا روش DST به‌وجود آمد، و این موضوع خود حقیقت واقعی ماجراست.
مثالی از نظم و انضباط که به ذهنم رسید، تشبیه آن به سبزه‌ی عید است.
وقتی شما سبزه‌ی شب عید را سبز می‌کنید، این سبزه در حدود دو هفته به عمل می‌آید؛ نام این موضوع را من «نظم» نهاده‌ام.
اما «انضباط» آن، گندمی است که شما در دل خاک می‌کارید، و آن گندم در دل خاک، تاریکی را تجربه می‌کند و بعد از چند ماه به بار می‌نشیند.
نتیجه‌ی آن سبزه‌ای می‌شود که شاید ده تا بیست روز بماند، اما کاشت آن گندم عملی است ماندگار.
جناب مهندس، نظم را در حرمت کنگره به‌صورت کامل برای ما تشریح فرموده‌اند.
اگر من بتوانم از آن در ورود به کنگره یا شعبه، هنگام ورود به لژیون و گوش دادن به صحبت‌های راهنما بهره ببرم ـ همان کارهای ساده‌ای که فکر می‌کردم سخت است ـ همین امر مرا به رهایی خواهد رساند.
نیازی نیست که من بگویم چرا باید داروی من کم یا زیاد شود، یا چرا باید لباس سفید بپوشم و چرا باید سی‌دی بنویسم.
باید سر خود را به‌اصطلاح با سر راهنما معاوضه نمود.
و اما افرادی که این موارد را بر من دیکته می‌کنند، دقیقاً کسانی هستند که قبلاً خودشان این مسیر را طی کرده‌اند و به نتیجه‌ی مطلوب رسیده‌اند.
من در زندگی خود در بسیاری از موارد، افراط و تفریط را با نظم می‌آمیختم.
در وادی یازدهم آمده است که نیروی اهریمنی می‌گوید قوانینی برای بشر تثبیت گردیده به نام تعادل که منِ اهریمن نمی‌توانم آن را دست‌کاری نمایم، اما می‌توانم در آن افراط و تفریط کنم.
در جلسات چهارشنبه، یکی دو بار جناب مهندس این را تکرار نمودند که هر روز صبح به استخر می‌رفتند و می‌خواستند این استخر رفتن را کنسل نمایند.
آیا این می‌تواند دلیل بی‌نظمی جناب مهندس باشد؟ خیر.
در این مورد، جناب مهندس یک تفکر دوراندیشانه انجام داده‌اند و می‌فرمایند: به دلیل رفتن به استخر، اعطای رهایی عقب می‌افتاد، و ایشان از این خواسته‌ی خود می‌کاهند تا نظم و دیسیپلین لازم که همیشه در کنگره حاکم بوده، همچنان حکم‌فرما باشد.
و آخرین مطلب که تجربه‌ی اخیر بنده است، این است که رنجِ نگفتن حرفی را در دل خود نگذاریم.
تا رهایی خودم بسیار منظم می‌آمدم، اما بعد از رهایی و تا قبل از آمدن به این شعبه، نامنظم شدم.
ایراد کار من تنها در این بود که باید داستان زندگی خودم را با مافوق خود مطرح می‌کردم.
این‌گونه بود که نه در سرِ کار خود نظم داشتم و نه در آمدنم به کنگره.
تا چند وقت پیش که دل را به دریا زدم و به گفته‌ی مهندس که می‌فرمایند:
«شما کار را انجام بده و به نتیجه‌ی آن کاری نداشته باش» عمل کردم.
من این امر را با مافوق خود مطرح نمودم و ایشان انگار منتظر شنیدن این سخن از من بود؛ یعنی امدادی از جایگاه غیب به من رسید.
و حال، رأس ساعت پانزده، با احترام به من اشاره می‌کنند که بلند شو و برو؛ و من بسیار از خداوند شاکرم به‌علت این قضیه.
ممنون و سپاسگزارم از این‌که به مشارکت من گوش فرا دادید.

تایپ و عکس : مسافر حسین لژیون یک

تنظیم و ارسال مطلب: مسافر عبدالله لژیون چهار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .