English Version
This Site Is Available In English

نظم برای انسان هدف می‌آورد

نظم برای انسان هدف می‌آورد

نهمین جلسه از دوره یازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی گوجان به استادی همسفر زهره، نگهبانی همسفر فروزان و دبیری همسفر تارا با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰» روز دوشنبه ۱۴ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
اولین قانونی که باعث شد، خلقت شکل بگیرد، این بود که همه چیز طبق نظم و انضباط در جای خود باشد؛ یعنی هر چیزی در گروه خودش ‌و هر کسی طبق مسئولیتی که دارد حرکت کند. به هر موجود زنده‌ای مسئولیت داده شده تا طبق مسئولیت خود عمل کند تا چرخه حیات به کار خود ادامه دهد. شب‌ها، روزها و فصل‌ها یکی پس از دیگری می‌آیند و کوچکترین بی‌نظمی مشاهده نمی‌کنیم.

کنگره۶۰ یک نوع ساختار و سیستم است که تمام افرادش خواسته مشترک دارند و برای پیشبرد اهدافشان باید نظم، انضباط و احترام را مورد توجه قرار دهند. نظم برای انسان هدف می‌آورد، هدف اصلی‌ترین عامل شکل دهنده رفتار، گفتار و شخصیت انسان است. برنامه‌ریزی هم یکی از مؤلفه‌های نظم است. نظم کار انسان را راحت می‌کند. نظم را می‌توانیم از چیزهای کوچک شروع کنیم.

ساعت در کنگره نشانه نظم است، جلسات سر ساعت برگزار می‌شوند و سر ساعت مشخصی به پایان می‌رسند. اولین چیزی که یک تازه وارد را جذب می‌کند نظم، انضباط و احترامی است که بین افراد دیده می‌شود. در کنگره هیچ نظافتچی وجود ندارد، هر کسی یاد گرفته چیزی روی زمین نیندازد یا اگر افتاده بردارد، بدون انتظار داشتن از کسی همه همکاری می‌کنند. نظم در غذا خوردن، زمان خوابیدن و بیدار شدن، اهمیت دادن به جسم و ورزش کردن این‌ها را همه کنگره به من آموخته است.

آقای مهندس حسین دژاکام خیلی به وقت و زمان اهمیت می‌دهند ‌و فرمودند: «شما سر یک ساعتی قراری دارید، سر همان ساعت به‌قرارتان برسید، کشورهای پیشرفته به وقت و زمان اهمیت زیادی می‌دهند؛ ولی در بعضی جوامع وقت‌شناسی را بی‌کلاسی می‌دانند و این نشانه شعور و آگاهی پایین افراد است».

انسان از نار و ‌نور تشکیل شده و نار وجود ما همان بی‌نظمی، بی‌تعادلی‌ها و آشفتگی‌هایی بود که قبلا داشتیم. اکنون چگونه این نار به نور تبدیل شد؟ این‌ها همان همسفرانی بودند که قبلا در دادگاه‌ها یا در ورطه نابودی زندگیشان بودند و مسافران افراد آخر خطی بودند و چیزی برای از دست دادن نداشتند، اکنون آن‌ها دیده‌بان، ایجنت و کمک‌راهنما هستند و هزاران نمایندگی را اداره می‌کنند. در بخش OT ما متوجه این نظم می‌شویم. DST؛ یعنی نظم مقدار و مصرف و اینکه چه ساعتی OT مصرف شود.

احترام و عزت نفسی که در کنگره به شخص مصرف کننده و خانواده او می‌دهند، هیچ جای دنیا نمی‌توان پیدا کرد و بدون اینکه سوالی از او شود او را می‌پذیرد. در کنگره باید به جایگاه‌ها احترام بگذاریم. آقای مهندس حسین دژاکام بارها فرمودند: «جایگاه ایجنت و مرزبانی مهم نیست دست چه کسی باشد، مهم این است که آن جایگاه از اهمیت بالایی برخوردار است». احترام به راهنما، درست نشستن در لژیون، گوش دادن به مشارکت‌ها، سکوت کردن، اجازه گرفتن ‌بعد صحبت کردن، نوع پوشش ‌و لباس و مرتب بودن از الزامات است.

طرز صحبت کردن یک آقا با یک خانم و بالعکس یکسری آداب دارد که باید رعایت شود و دیالوگ‌هایی که با یک خانم صحبت می‌کنیم، نمی‌توانیم به همان شکل با یک آقا صحبت کنیم. اول تفکر کنیم، بعد شروع به صحبت کنیم ما یک دهان داریم، دو تا گوش، سعی کنیم دو تا بشنویم، یکی جواب بدهیم، هر سخن جایی ‌هر نکته مکانی دارد.

زمانی که وارد جایی می‌شوم، اول سلام بدهم، اجازه بگیرم و موقع رفتن خداحافظی کنم. این اجازه گرفتن برای ورود به اتاق دیگران هم صدق می‌کند. در گوشی مسافرم و فرزندم سرک نکشم، همین که جایی نشسته‌ام، نیم نگاهی به گوشی بغل دستی هم انداختن رفتار خوبی نیست. تشکر کردن از افراد به‌خاطر کارهایی که برای من انجام داده‌اند، نشانه نظم وجودی من است. افراد را با القاب درست صدا بزنم، احترام مسجد به متولی آن است.

به‌واسطه اعتیاد در زندگی ما احترام و حرمت‌ها از بین رفت، نقش پدر و مادر  کمرنگ شدند، حالا باید این حرمت به خانواده برگردانده شود و این جاده خاکی آسفالت شود. عذر خواهی کردن را یاد بگیرم و از کلمه لطفاً و ببخشید استفاده کنم. اعتماد به‌نفس رفته را دوباره به مسافران خود برگردانیم، از توانایی‌های آن‌ها تمجید و ‌تعریف کنیم که واقعا در این شرایط سخت می‌توانند، خانواده را در این اوضاع مالی سروسامان بدهند، اینجا از مسافرم تشکر می‌کنم.

در تصمیم گیری‌ها با هم مشورت کنیم و به نظر همدیگر احترام بگذاریم. احترام پایه هر رابطه سالمی است و این کار باعث کاهش افکار منفی می‌شود. ادب خرجی ندارد؛ ولی همه چیز را می‌خرد. مسائل زندگی نیامده ما را زنده به گور کنند، هر اتفاقی برای این است که بیشتر صعود کنیم. گلایه و شکایت نکنم، قدر چیزهای کوچک و بزرگ زندگی خود را بدانم. سپاسگزار باشم، ببخشم و رها کنم و از این زنجیرهایی که سال‌هاست به دنبال خودم می‌کشم، رها شوم. زندگی یک معلم است، اول امتحان می‌گیرد، بعد درس می‌دهد.

مرزبان کشیک: همسفر مریم و مسافر خالد
عکاس: مرزبان خبری همسفر سمیه
تایپیست: همسفر صوفیه رهجو راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گوجان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .