جلسه نهم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی آکادمی با دستور جلسه «صورتمسئله اعتیاد» با استادی همسفر سعیده، نگهبانی همسفر زری و دبیری راهنما همسفر فاطمه در روز سهشنبه ۱۱ مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ برگزار شد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
اول از خداوند سپاسگزارم که به من توفیق داد این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم. از همسفر زری که من را لایق دانستند و اجازه دادند امروز در کنارشان قرار بگیرم، متشکرم. به دبیر و خزانهدار خدا قوت عرض میکنم. از ایجت شعبه و مرزبانان پرتلاش که زحمت میکشند تا ما با آرامش در این مکان آموزش بگیریم، سپاسگزارم. از فرصت استفاده میکنم و به همسفر زری و همسفر مهوش که شال راهنمایی را دریافت کردند تبریک میگویم و امیدوارم بهزودی لژیون خود را تحویل گرفته و به برکت تمام خدمتهایشان رهجویان ایشان به همراه مسافرانشان خیلی خوب سفر کنند و در طول 10 ماه درمان شده و پشت سر هم گل رهایی دریافت کنید.
اولین بار که در کنگره اسم دستور جلسه «صورتمسئله اعتیاد» را شنیدم درس ریاضی برایم تداعی شد. ازآنجاکه ریاضی یک درس منطقی و محاسباتی است، برایم جالب بود که برای درمان اعتیاد در کنگره از این نگاه منطقی استفاده شده است. در زمان تحصیل ما مباحث ریاضی پیچیده و سخت تدریس میشد و تصور میکردیم استادی که از کلمات خاص استفاده و مبهم صحبت کند، فرد باسوادی است؛ اما با آموزشهای استاد امین متوجه شدم که درواقع اینگونه نیست. در اکثر موارد به دلیل همین پیچیدگیها در علم ریاضی، بسیاری از افراد درس ریاضی را دوست نداشتند. یکی از جذابیتهای علوم کنگره برای من تعاریف بسیار درست و دلنشین از کلماتی مانند عدالت، صبر، بخشش، عشق، اعتیاد و سادهسازی مفاهیمی مثل صورتمسئله اعتیاد و درمان آن است.
به دلیل بینش مهندسی آقای دژاکام، اعتیاد در کنگره۶۰ بهعنوان حل یک مسئله مطرح شده است. آقای مهندس در سیدی عشق میفرمایند: «وقتی در مورد خدا صحبت میکنیم، ابتدا باید تعریف کنیم که خدا کیست؟ بعد بگوییم که او را قبول داریم یا نداریم». در درمان اعتیاد نیز ایشان همین دید را داشتند. در تمام دوران تحصیل برای حل مسائل ریاضی، معلم و اساتید توصیه میکردند که صورتمسئله را خوب بخوانید؛ زیرا در بسیاری موارد پاسخ در صورت سؤال وجود دارد. آقای مهندس نیز با همین مدل تفکر با اعتیاد برخورد کرده و در ابتدا تعریف صحیح اعتیاد را ارائه دادند و به دنبال آن روش رهایی از آن نمایان شد.
در گذشته اعتیاد جرم بود و با معتاد مانند یک مجرم برخورد میکردند و اگر فرد مصرفکننده توسط پلیس دستگیر میشد تا جایی که اگر بهاندازه یک نخود مصرف روزانه مواد مخدر همراه داشت او را به به زندان میفرستادند. در سالهای اخیر بینش علمی جامعه تغییر کرده و در سراسر جهان اعتیاد را بهعنوان یک بیماری پذیرفتهاند. مجامع علمی، تعریف اشتباه «مسمومیت مزمن» را برای کلمه «اعتیاد» مطرح و مجهولات متعدد و پیچیدهای در بحث ترک و درمان بیان کرده و آن را جزء بیماریهای درمانناپذیر میدانند.
کنگره همه مجهولها را ساده و به یک مجهول یا همان ایکس تبدیل کرد و تعریف بسیار منطقی و صحیح که «اعتیاد جایگزینی مزمن است» را ارائه داد. در درس ریاضی اگر یک معادله تک مجهولی و یک ایکس، داشته باشد قابلحل است؛ اما معادلات چند مجهولی در بعضی موارد قابلحل نیستند. با این تعریف دادههای اولیه برای حل مسئله مشخص شد که چه موادی در چه جایی جایگزین یکدیگر میشوند.
با شناخت کامل سیستم ایکس بدن انسان و نحوه عملکرد و جایگزینی مواد شبه افیونی بیرون بهجای مواد شبه افیونی درون جسم و تأثیر آن مواد بر جسم، روان و تفکرات شخص مسئله حل شد. صورتمسئله اعتیاد به این سؤال پرتکرار پاسخ داد که چرا تلاشهای فراوان شخصی که به شیوههای مختلف مصرف مواد مخدر را کنار میگذارد بینتیجه است و حالش خوب نشده، به تعادل نمیرسد و دوباره به مصرف مواد برگشت میکند؛ حتی افرادی که با استفاده از روش NGO های دیگر زمان طولانی مواد مصرف نکنند؛ ولی وسوسه مصرف مواد دارند.
در طول این چند سال آموزشهای کنگره بینش من را به همه مسائل تغییر داده و با همهچیز به روش کنگرهای برخورد میکنم. در مورد لژیون سردار هم اینگونه بود. در اوایل حضورم در کنگره نظریهای در خصوص پرداخت مالی نداشتم. باوجوداینکه سالها در حد توانم به افراد نیازمندی که میشناختم کمک میکردم؛ ولی کمک به سازمانی که در حال تلاش برای نجات انسانها از چنگال غول مواد مخدر است و بااینهمه شعب و امکانات زیاد که مانند رود خروشان پرقدرت در حرکت است، در باورهای من جایی نداشت؛ چون تصور میکردم افرادی که وضع مالی خوبی دارند به کنگره کمک میکنند و پول ناچیز من تأثیری در روند کاری آن ندارد. در آن زمان خیلی خام بودم. غافل از اینکه بسیاری از کودکانی که به آنها کمک مالی میکردم؛ به دلیل اعتیاد والدینشان در آن وضعیت به سر میبردند.
چهبسا اگر والدین آنها به روش صحیح کنگره درمان میشوند و کانون خانوادهشان حفظ شده بود، در آن مکانها نبودند و نیاز به کمک نداشتند. نقطه ورود من به لژیون سردار نیز مدل حل مسئله بود. وقتی راهنمایم از من پرسید: «آیا در قبال آموزشهایی که گرفتی و آرامشی که اکنون داری با کنگره بیحساب هستی»؟ صحبت ایشان برای من تلنگری بود. خیلی راجع به آن فکر کردم. من سه ماه بعد از ورودم به لژیون رابط خبری شدم و تا الآن در سایت خدمت میکنم. باوجوداینکه خواسته خدمت کردن در دلم وجود داشت؛ ولی تا آن زمان توفیق خدمت حضوری دیگری نصیبم نشده بود. درنهایت به این نتیجه رسیدم که خدمت مالی داشته باشم.
در این خدمت، لژیون سردار برایم صورتمسئله شد و برای حل آن، ابتدا جستجو کردم که سردار کیست و بعد فلسفه تشکیل لژیون سردار را مطالعه کردم. بسیاری از جلسات لژیون سردار که در سایت ارسال شده بود بهخصوص جلساتی که دیدهبان مسافر زرکش استاد بودند را خواندم و با آموختن همه درسهای استاد سردار در کتاب عبور از منطقه۶۰ درجه زیر صفر، ارادتمند و دلباخته استاد سردار شدم. در این دو سالی که عضو لژیون سردار هستم آموختم که فلسفه لژیون سردار، بخشش بیمنت و بدون توقع بازگشت است.
استاد امین در جزوه جهانبینی، پول را معادل انرژی در جهان فیزیکی بیان کردند. برای ورود به این لژیون ما باید بتوانیم از پول، این پرانرژیترین ماده کره زمین که برای بعضی انسانها عزیزتر از جان است، بگذریم. در این مدت درک کردم که لژیون سردار قله مرتفع مناسب برای پرواز عقابگونه اعضاء کنگره است. حضور در این لژیون تا حدی برای من لذتبخش بوده است که مانند داستان جاناتان مرغ دریایی، شوق پرواز بر فراز ابرهای پهلوانی را در دلم برانگیخته و میخواهم که روزی پهلوان شوم. امیدوارم همه مسافرهای کنگره به درمان برسند و روزبهروز وضع مالیشان بهتر شود و به همراه همسفرانشان عضو لژیون سردار شوند تا پایههای مالی کنگره مستحکمتر و باعث گسترش شعب کنگره۶۰ در سراسر گیتی شوند.
.JPG)
.JPG)
تایپیست: همسفر فرحناز رهجوی راهنما همسفر شادی
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اسرین (لژیون بیستوسوم)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر بهجت (لژیون ششم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
201