جلسه ششم از دوره هفدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی بنیان مشهد به استادی همسفر نرگس، نگهبانی همسفر اعظم و دبیری همسفر ملیحه با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰» روز دوشنبه ۱۴ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که امروز در این جایگاه قرار گرفتهام و میتوانم در مورد دستور جلسه نظم، انضباط و احترام صحبت کنم. اگر بخواهم از خودم شروع کنم، واقعاً باید بگویم یکی از اولین مواردی که در بدو ورود به کنگره۶۰ توجهم را جلب کرد، همین قضیه نظم و انضباط بود.
ما در دنیای بیرون در بسیاری از مکانها مشاهده میکنیم جلسهای قرار است در ساعت مشخصی شروع شود؛ اما ده دقیقه تا نیم ساعت دیرتر آغاز میشود و یا قرار بر این بوده موضوع مشخصی مطرح شود؛ اما جلسه به حاشیه کشیده میشود. در کنگره۶۰ همه چیز سر ساعت خودش شروع میشود و همه موارد نیز برنامهریزیشده است؛ زیرا تمام این موارد باعث میشود ما احساس امنیت کنیم.
من فکر میکنم اگر این نظم و انضباط در کنگره۶۰ نبود، اکنون هیچکدام از ما در این مکان نبودیم؛ زیرا اعتیاد خودش سراسر بینظمی در خواب، خوراک، فکر و ذهن است. زمانی که ما به کنگره۶۰ میآییم، اولین چیزی که یاد میگیریم این است که برای درمان، باید قدمبهقدم و با یک نظم مشخص جلو برویم. باید بدانیم جلسات در زمان و مکان مشخصی شروع میشود، مرزبانان عزیز نظم جلسه را برقرار میکنند، ایجنت نظارت میکند، راهنما سر وقت در لژیون حاضر میشود، همه اینها به ما آموزش میدهد که اگر به دنبال تغییر هستیم باید نظم و انضباط را یاد بگیریم.
در کنگره۶۰ گفته میشود هر چیزی باید سر جای خودش باشد تعریف بسیار سادهای است؛ اما در عین حال بسیار عمیق است. من خودم تجربه کردهام که وقتی هر چیزی سر جای خودش باشد، هم آرامش دارم و هم میدانم آن وسیله کجا است. اگر بهموقع سر جلسه حضور پیدا کنم، دفترچه و خودکارم آماده باشد، موبایلم را خاموش کرده باشم و با دقت به صحبتها گوش بدهم، یعنی نظم را رعایت میکنم. در مقابل، زمانی که دیر میآیم یا وسط صحبت کسی حرف میزنم، بینظمی در وهله اول به خود من برمیگردد؛ زیرا تمرکز خودم را از دست میدهم و از آموزش عقب میمانم.
ما معمولاً بینظمی را بسیار ساده میگیریم؛ اما واقعیت این است که بینظمی همانند یک دومینو عمل میکند. بهعنوان مثال: اگر من ده دقیقه دیرتر وارد جلسه شوم، دفعه بعدی میگویم اشکال ندارد، چند دقیقه است. جلسه بعد نیم ساعت دیرتر حاضر میشوم و همینطور ادامه میدهم و به مرور اصل قضیه از دستم خارج میشود؛ اما وقتی پایبند نظم باشم، همین عادتهای خوب کمکم در کل زندگیام اثرات مثبتی خواهد گذاشت.
انضباط به معنای اجرای قوانین است. ما در کنگره۶۰ قوانین زیادی داریم که اگر رعایت نشوند، کل سیستم از هم میپاشد. همانند حرمتهای کنگره۶۰ اینکه نباید در مورد سیاست و مذهب صحبت کنیم، نباید مسائل مالی و شخصی را وارد کنیم. شاید بسیاری از افراد بگویند اینها موارد سادهای است؛ اما اگر رعایت نشوند دیگر کنگره۶۰ آن فضای امنی که باید باشد نخواهد بود.
مبحث آخر در مورد احترام است. به نظر من احترام قلب این دستور جلسه است؛ زیرا اگر نظم و انضباط بدون احترام باشد، خشک و بیروح میشود. احترام یعنی من جایگاهها را بشناسم و به ارزشها توجه کنم. وقتی راهنما صحبت میکند، احترام من این است که با دقت گوش بدهم. زمانی که فرد تازهواردی وارد میشود، احترام یعنی با روی خوش به او خوشامد بگویم؛ زیرا آن لحظه شاید تنها امیدش همین لبخند ما باشد. وقتی مرزبان یا ایجنت زحمت میکشد، احترام یعنی قدر زحماتشان را بدانم.
در کنگره۶۰ حتی به موارد ظاهری هم احترام گذاشته میشود. به لباس سفید، به نظم چیدمان صندلیها؛ حتی به آن شالی که راهنما بر گردن دارد. شاید بیرون از کنگره۶۰ این موارد ساده به نظر برسد؛ اما اینجا هر کدام از این موارد یک پیام دارد. احترام به شال یعنی احترام به جایگاه خدمت است. یادم است یکبار شنیدم که میگفتند: اگر همین شال به گردن یک درخت هم باشد، باید به آن احترام گذاشت. این جمله برای من بسیار قشنگ بود؛ زیرا یاد گرفتهام احترام به جایگاه جدا از احترام به فرد است.
حالا این سه اصل کنار هم چه میشوند؟ من فکر میکنم نظم، انضباط و احترام سه ضلع یک مثلث هستند. اگر یکی از این موارد نباشد، مثلث کامل نمیشود. اگر نظم باشد؛ اما انضباط نباشد، کار پیش نمیرود. اگر انضباط باشد؛ اما احترام نباشد، محبت و آرامش از بین میرود. اگر احترام باشد؛ اما نظم و انضباط نباشد، همه چیز برهم میریزد؛ بنابراین باید هر سه این موارد با هم باشند تا ما به تعادل برسیم.
اجازه دهید یک مثال شخصی بیاورم. من وقتی شروع به مرتب کردن ساعت خواب و بیداریام کردم، در واقع در حال وارد کردن نظم در زندگیام بودم. بعد از آن برای خودم قوانینی گذاشتم. بهعنوان مثال: هر شب قبل از خواب ده دقیقه سیدی بنویسم که خود این مورد یک انضباط میباشد. وقتی به همسر و فرزندم احترام بیشتری گذاشتم، نتیجهاش این شد که رابطهمان صمیمیتر شد، یعنی بعد از وارد کردن این سه اصل در زندگیام مشاهده کردم چه تغییرات مثبتی در زندگیام ایجاد شده است.
در پایان میخواهم بگویم کنگره۶۰ برای من همانند یک مدرسه است و در اینجا یاد گرفتهام که نظم، انضباط و احترام فقط برای جلسه نیست، بلکه برای کل زندگی است و اگر من در جلسه بهموقع حاضر شوم در زندگی نیز برای کارم منظمتر میشوم. اگر در اینجا قوانین را رعایت کنم، بیرون هم به قوانین پایبندتر میشوم. اگر در اینجا احترام به جایگاهها را یاد بگیرم در خانه و محیط کار هم بهتر میتوانم به دیگران احترام بگذارم. امیدوارم همه ما بتوانیم این سه اصل مهم را نه فقط در کنگره۶۰، بلکه در همه جنبههای زندگیمان اجرایی کنیم.
اهداء لوح تقدیر به اعضاء لژیون سردار


مرزبانان کشیک: همسفر منصوره و مسافر عباس
تایپیست: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر آتنا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بنیان مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
125