English Version
This Site Is Available In English

محصول بی نظمی،به هم ریختگی و آشفتگی فرد است

محصول بی نظمی،به هم ریختگی و آشفتگی فرد است

جلسه یازدهم از دوره بیست و چهارم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی دهخدا با استادی راهنمای محترم مسافر حمید، نگهبانی مسافر دانیال و دبیری مسافر فرزاد با دستور جلسه " نظم و انضباط و احترام در کنگره 60  " در تاریخ 13 مهر  ماه ۱۴۰۴ ساعت: ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :

 

سلام دوستان حمید هستم یک مسافر. خیلی خوشحالم که توفیق شد در جمع شما عزیزان حضور داشته باشم.از آقا دانیال عزیز و دبیر محترم خیلی ممنونم از گروه مرزبانی و ایجنت محترم تشکر و قدردانی می‌کنم. خوشحالم که دوستان قدیمی را دیدم راهنمایان محترم و دیگر عزیزان را. امیدوارم جلسه خوبی را با همدیگر داشته باشیم. خب دستور جلسه را آقای دبیر فرمودند. بنده جدیداً چیزی را که می‌بینم جناب آقای مهندس اخیرا در مورد طبیعت درختان و در سی دی اخیر در مورد درخت نخل و ایستادگی آن و یا در وادی ها داریم چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان و یا مثال‌های دیگر از درختان و یا فصل‌ها از ستارگان از خورشید و حتی از پرندگان ما داریم الگوبرداری می‌کنیم به قول افراد آسیای شرقی بزرگترین الگوی ما طبیعت است و بزرگترین وجه اشتراک که همه آنها دارند، بر اساس  یک نظم و یک هارمونی و یک قائده خاصی  در حرکت هستند. تمام فصل‌ها سه ماه هستند پاییز که می‌شود همه ما متوجه آن می‌شویم زمستان که می‌شود متوجه آن می‌شویم متوجه تغییر فصل‌ها می‌شویم و اگر از این نظم خارج بشوند چیزی که ما مشاهده می‌کنیم به هم ریختگی و زشتی و بی نظمی می‌باشد. به عنوان مثال اگر سرما زودتر از موعد برسد گردوها را سرما می‌زند و از بین می‌برد. یا فصل‌ها به هم بریزد و یا فاصله زمین با خورشید به میزان خیلی کمی تغییر کند همه چیز به هم خواهد ریخت. حال در انسان هم همینطور است در انسان هزاران میلیارد سلول وجود دارد که هر کدام وظیفه خود را به نحو احسنت انجام می‌دهند چیزی را که خالق به ما عطا کرده است و همه آنها بر روی یک قاعده و نظم خاصی در حال انجام هستند. سیستم عصبی سیستم بیوشیمی سیستم ضد درد غدد درون ریز و بیرون ریز همه این‌ها به صورت منظم در حال کار هستند و ما می‌توانیم شب به راحتی بخوابیم. حس انسان بر اساس کارکرد همین سلول‌ها به درستی کار می‌کند. چیزی که در مصرف کننده اتفاق می‌افتد بی‌نظمی است و در ادامه سیستم شبه افیونی جسم  او بی نظم می‌شود و همین در نهایت باعث به هم ریختگی فرد مصرف کننده می شود.

و فرد مصرف کننده را از آن چهارچوبی که باید باشد خارج می‌کند بنده زمانی که شیشه مصرف می‌کردم گاهاً ۲۴  الی ۴۸ ساعت نمی خوابیدم. در صورتی که نیاز بدن انسان است در طول روز ۸ ساعت استراحت کند. ولی علتی وجود دارد که باعث به هم ریختگی فرد می‌شود. در اینجا من یک سوالی از خودم دارم و باید به آن فکر کنم که دلیل آمدن من به کنگره چه می‌باشد. آیا فقط مصرف مواد می‌باشد؟آیا من چون مصرف کننده مواد می‌باشم باید به کنگره بیایم؟یا دلیل یک علت بزرگتری می باشد ؟اگر در مدت ۶ ماه مصرف کسی به ما می‌گفت به کنگره بیاییم آیا ما قبول می‌کردیم؟ یک مدت زمانی گذشته است و در این مدت زمان آشفتگی و به هم ریختگی در ما ایجاد شده است و این باعث شده است که ما به کنگره بیاییم. علت، مصرف مواد می‌باشد که محصول آن بی‌نظمی و به هم ریختگی و آشفتگی است. حال ما می‌خواهیم این را درست کنیم. ما می‌خواهیم محصول  درستی را در خود ایجاد کنیم. و این تنها با ایجاد و رعایت نظم ممکن است. چیزی که من متوجه آن شده‌ام این است که از زمانی که وارد کنگره ۶۰ می‌شویم به ما آموزش داده می‌شود که باید نظم را به طور آرام آرام در تمامی جهات زندگی اجرایی کنیم. اولین نکته‌ای را که در کنگره ۶۰ بیان می‌کنند پوشیدن پیراهن سفید و  لباس مرتب است. حضور به موقع در جلسات می‌باشد این موارد قبل از گرفتن دارو و اجرای  روش DST می‌باشد. چرا که اگر این موارد را آموزش بگیریم و اجرایی کنیم آنگاه می‌توانیم ۶ صبح بیدار بشویم و داروی خود را استفاده کنیم و ساعت ۷ صبح در پارک حضور داشته باشیم و ورزش کنیم. کنگره ۶۰ با اجرایی کردن و وارد کردن نظم به صورت آرام آرام در زندگی ما می‌خواهد که محصول خوبی داشته باشیم. و اتفاق جالبی که می‌افتد این است اگر شعبه‌ای زیبا می‌شود اگر کنگره ۶۰ زیبا می‌شود به خاطر تفکر این مرد بزرگ جناب آقای مهندس است که نظم را در تمامی قسمت‌های کنگره ۶۰ نهادینه کرده است. به عنوان مثال ساعت ۵ بعد از ظهر جلسه عمومی ما شروع شد و همزمان  در تمامی شعب کل کشور نیز راس ساعت ۵ بعد از ظهر جلسات شروع به کار می‌کند. یک شخص به عنوان استاد جلسه صحبت می‌کند و مابقی افراد با سکوت به سخنان آن گوش می‌کنند. در گذشته ما یک تئاتری داشتیم به نام بکش بکش. این تئاتر کار خانم شانی دژاکام بود. اسم این تئاتر دو قسمت دارد.بکش اول یعنی اندازه کن ، و بکش دوم یعنی مصرف کن که خطاب به مصرف کننده‌ها می‌باشد. ما مصرف کننده‌ها در زمان مصرف  نظم را رعایت نمی‌کردیم. چرا که اگر در مصرف نیز نظم داشتیم  تخریب کمتری به همراه داشتیم. چرا که ما در هر کاری باید بدانیم و آگاه باشیم که چرا و چگونه این کار را می‌کنیم. من خودم ندیدم شخصی را که منظم سفر کند و منظم باشد معرکه‌گیری کند گله و شکایت کند و در نهایت به رهایی نرسد.اگر مشاهده می‌کنید که امروز به آن حال خوب نرسیده ای باید بدانی که به صورت کامل در این چهارچوب نظم قرار نگرفته‌ای. نظم در سفر اول ختم به رهایی می‌شود و در ادامه در سفر دوم ختم به خدمت و حال خوش می شود. برای بنده که اینگونه اتفاق افتاده است. تجربه‌ای که بنده از حضور در کنگره ۶۰ دارم این است که این جایزه به افرادی داده می‌شود که این دستور جلسه را در زندگی خود اجرایی کنند. و در نهایت در نظم و انضباط و احترام همه انسان‌ها به این شخص احترام می‌گذارند. شخصی با گذشت دو ماه از مدت سفر با نوع رفتار و کردار و گفتار و رعایت نظم در سفر به من راهنما می‌گوید که من چنین شخصیتی دارم. و این شخص از احترام بسیار بالایی برخوردار است. ولی شخص دیگر با گذشت ۶ ماه هنوز جا دارد که درباره او صحبت شود. و در نهایت باید بگویم که راهنما فقط انگشت اشاره می‌باشد و در واقع این راه و مسیر است که شما را به سعادت می‌رساند. در آخر از همه شما عزیزان ممنونم و خیلی خوشحالم که در جمع شما حضور داشتم من این شعبه را خیلی دوست دارم فضای بسیار جالب و جذابی دارد و نور شعبه نیز نسبت به قبل خیلی بیشتر و بهتر شده است. امیدوارم که قدر این شعبه را بدانید. از اینکه به صحبت‌های بنده گوش کردید از همه شما ممنونم.

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .