وقتی به هستی نگاه میکنیم مدلها یکسان هستند، وقتی به جسم نگاه میکنیم مهمترین ساختار سلولها هستند. در سلولها قسمت هسته، سلول عصبی، اجزای سلول عصبی در دستگاه مرکزی قرار دارد. دستگاه محیطی یک جایی متمرکز نیست و در همه اعضای بدن پخش است، مثلا مقداری در مغز، ناحیهی شکم، روده و ... . آن قسمتی که سیستم عصبی زیاد است، قسمت حساس و دردناک است مثل درد کلیه.
شکل سلولهای عصبی شبیه به درخت است که ۳ قسمت دارد. یک قسمت به نام دندریت و یک قسمت به اسم آکسون. قسمت غلاف ملیندار دندریت مثل شاخههای پر درخت هستند و آکسون هم مثل تنه و ریشهی درخت است.
حالا کهکشانها؛ کهکشانها ۲ عنصر بیشتر ندارند. هیدروژن که ۷۵ درصد و هلیوم ۲۵ درصد است. اینها باید با هم ترکیب بشوند تا پتاسیم، آهن، نیکل، کربن و... درست شود. چقدر زمان لازم است که هیدروژن و هلیوم یک ستاره شکل بدهند؟ چند صد میلیون سال.
یک ماده به اسم مادهی تاریکی وجود دارد که شبیه درخت شکل گرفته است و شاخههای درخت رشد کردهاند. میوه هایشان هم کهکشانها، ستارهها و سیارات هستند. میبینیم کیهان با آن عظمت شبیه درخت است. موقع آموزش از نمودار درختی استفاده میکنیم، بنابراین مدل خیلی مهمی است و حتی در آموزش جهان بینی هم استفاده میشود.
اگر یک تاریکی بخواهد رشد پیدا کند باید خودش را با یک چیزی پیوند بزند. چگونه رشد میکند؟ یک ضربه وارد میکند، وقتی پیوند خورد، از آن تغذیه کرده و رشد میکند. مثل اعتیاد و اضافه وزن.
شاخهها هرجا خواسته داشته باشیم هستند. این خواسته از یک بذر شروع میشود. بذر رشد پیدا میکند و بعد شاخه به وجود میآید. شاخه ها میآیند تا به آن خواست نهایی خود که شکوفایی میوه هست برسند.
آیا درختان شبیه هم هستند؟ نه. سلولهای عصبی هم شبیه هم نیستند بر اساس کاربردشان تفاوت دارند.
درختان را باید هرس کرد. برای اینکه میوه های خوب و با کیفیت بدهند. چطور باید هرس کنیم؟ باید متقارن هرس کنیم تا بیشتر نور را دریافت کند. تا نور نباشد میوه ای در کار نیست. نور همان علم و دانش و آب همان محبت است. انسان برای اینکه رشد کند، باید هم آب و محبت و علم دریافت کند.
درخت اگر به سمت راست برود، سمت راست پر از میوه شده و تنهی درخت میشکند. انسان هم اگر به یک طرف متمایل شود؛ مثلا فقط درس بخواند یا فقط کار کند، میوهی خوبی نمیدهد و نتیجه خوبی نمیگیرد.
شاخهها خواستههای انسان هستند که در هر جهتی میروند. خواستههای نامعقول را باید هرس کنیم. خواستهها باید متقارن باشند. اگر یک انسان چند بعدی باشد، ریشهها باید بگردند و آب را پیدا کنند.
بنابراین انسانهایی ک در سختی بزرگ شدند، یعنی ریشههایش گشتند و آب و مواد معدنی را پیدا کرده اند. این انسانها ۵۰ متر ریشه دارند، مثل آدمهای با اصل و نصب.
منبع: سیدی هرس
نویسنده: همسفر سیما رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر آیدا رهجوی راهنما همسفر الهام(لژیون اول)
ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر پریسا(لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
28