English Version
This Site Is Available In English

احترام به خویشتن و آغاز حال خوب

احترام به خویشتن و آغاز حال خوب

جلسه دوم از دوره سی‌وسوم کارگاه‌های آموزش خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی خلیج‌فارس بوشهر به استادی راهنما همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر نرجس و دبیری همسفر راضیه با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره60» روز یکشنبه 13 شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

گاهی گمان نمی‌کنی، ولی خوب می‌شود، گاهی نمی‌شود که نمی‌شود که نمی‌شود. گاهی بساط عیش خودش جور می‌شود، گاهی دگر تهیه به دستور می‌شود. زندگی پر از بالا و پایین‌ها و فراز و نشیب‌ها است؛ ولی در این فراز و نشیب زندگی، فقط بعضی وقت‌ها خودت هستی و خودت یک‌جورهایی نیاز است که عین همین دستور جلسه‌ای که امروز برای ما گذاشتند، برنامه‌ریزی خوبی برای زندگی داشته باشیم؛ یعنی به‌هم‌ریختگی ذهنی خود را جمع کنیم و سعی کنیم خودمان را در چرخه زندگی قرار دهیم. قطعاً برای همه ما فراز و نشیب‌های زیادی اتفاق افتاده؛ مشکلات و مسائل زیادی داشته‌ایم؛ دچار یک سری مشکلات از درون و بیرون بوده‌ایم، ولی آمده‌ایم جایی که هر چه کنار هم می‌گذاریم، می‌بینیم فقط این سه آیتم باعث شده است یک سیستم و یک مؤسسه آن‌قدر زیبا و قوی باقی بماند. نظم، انضباط و احترام که اگر نبود و منِ فاطمه یاد نگرفته بودم الآن نمی‌توانستم در چشمان تک‌تک شما عزیزان نگاه کنم و بگویم: خدایا هزار مرتبه شکرت که در کنار عزیزانی هستم که با هم روح مشترکی داریم.

در سی‌دی که آقای مهندس در رابطه با «روح مشترک» صحبت می‌کردند فرمودند: انسان وقتی نگاه می‌کند می‌بیند که روح مشترک فقط به این معنی نیست که عضو خانواده‌ای باشیم که رابطه خونی با هم داشته باشیم؛ روح مشترک می‌گردد و جایی خودش را نشان می‌دهد که فکرش را نمی‌کنی و این را من مدیون مسافرم هستم؛ مدیون حضور و وجودش هستم که من الآن بتوانم روبه‌روی شما قرار بگیرم، بتوانم خیلی چیزها را یاد بگیرم، بتوانم خیلی چیزها را تجربه کنم. این حس و حال خوب که من برای اولین بار در جایگاه راهنمایی استاد جلسه شدم را مدیون کنگره هستم که به من نظم، انضباط و احترام یاد داد. احترام از چه نشئت می‌گیرد؟ از قدیم‌الایام گفته‌اند: «احترام می‌خواهی، احترام بگذار».

اینجا به من احترام گذاشته می‌شود، اینجا با آغوش باز از من استقبال کردند. اینجا به من یاد دادند اگر قرار است بیایید و پیش ما باشید باید نظم داشته باشید و قوانین ما را رعایت کنید. قوانینش چه بود؟ شیرین بود، ولی سخت بود. تو باید برنامه‌ریزی کنی؛ یکسری اولویت‌هایت را کنار بگذاری و بگویی: «اولویت اول من کنگره است». کار سختی است نظم دادن به این مسئله، ولی آن‌قدر محبت و عشق وجود دارد که اگر منِ فاطمه ساعت پنج، شش صبح بیدار می‌شوم، سرکار می‌روم، دانشگاه می‌روم، می‌آیم کنگره و ان‌شاءالله در آینده رهجو داشته باشم یا هر چیز دیگری، فقط با برنامه‌ریزی است که می‌توانم حال خوب را تجربه کنم و قطعاً اگر بخواهی در کنگره احترام ببینی، باید احترام گذاشتن را بلد باشی؛ چه راهنما به رهجو، چه رهجو به راهنما و این کاملاً به‌صورت یک چرخه است که باید اتفاق بیفتد.

بیشترین چیزی که در زندگی تجربه کرده‌ام و دوست دارم با شما عزیزان دلم در میان بگذارم همین مسئله احترام گذاشتن است. اولین چیزی که می‌تواند تو را در چهارچوب خانوادگی ثابت‌قدم نگه دارد احترام گذاشتن است. من حرمت کودکم، نوجوانم را نگه می‌دارم؛ دست در جیبش نمی‌کنم، گوشی او را نمی‌گردم، بدون اجازه وارد اتاقش نمی‌شوم یا جیب همسرم را نمی‌گردم. این یعنی برای خودم احترام قائل هستم. این حرمت و احترام باعث می‌شود که اگر او اشتباهی هم مرتکب شود، پی ببرد در خانه ما، در چهارچوب خانواده ما چنین چیزی وجود ندارد و همه این‌ها زنجیروار به همدیگر وصل است. در کنگره چیزی نیست که به هم مربوط نباشد؛ همه‌چیز به هم متصل است.

خدا را شکر می‌کنم که در این مکان مقدس قرار گرفتم. وقتی از این در وارد می‌شوم هیچ‌چیزی نمی‌تواند حال من را خراب کند، هیچ‌چیزی نمی‌تواند حس من را به هم بریزد، چرا؟ چون من دارم روی خودم کار می‌کنم، خودم را به دانش و آگاهی می‌رسانم که اگر قرار باشد حال من خراب شود از درون خودم خراب می‌شود؛ بیرون هیچ‌چیز نیست، تو خودت هستی، هر چیزی هست درون خودت هست. همه ما دوست داریم در زندگی‌مان نظم داشته باشیم، به فرزندان و همسرمان نظم یاد بدهیم، ولی تا زمانی که من نتوانم یاد بگیرم و این نظم از درونم اتفاق نیفتد، آن اتفاق خوب برای من نمی‌افتد. کنگره نظم درونی را به تو آموزش می‌دهد. دیگر از آن تنبیه بیرونی خبری نیست؛ بیرون فقط عشق و محبت است. این کمک می‌کند تا تو در چالش بیفتی که یاد بگیری مسئولیت نظم زندگی‌ات را خودت به عهده بگیری، به خودت احترام بگذاری، جلوی آینه اگر ایستادی به خودت بگویی: «چه مسیر سختی را گذراندم تا به اینجا رسیدم.» و این قطعاً از احترام به خودت می‌آید.

احترام به خود باعث ایجاد حس ارزشمندی می‌شود و عزت‌نفس را پرورش می‌دهد و اعتمادبه‌نفس را بالا می‌برد. پس من فاطمه باید خیلی روی خودم کار کنم و خودم را دوست داشته باشم. این جمله را بیرون خیلی شنیده‌ام، احساس می‌کنم برداشت درستی از آن نداشتم. انسان زمانی که به این نقطه برسد و خودش را دوست داشته باشد، بعد می‌رود سراغ اینکه انسان‌ها را دوست داشته باشد و در چرخه‌ای بیفتد که انسان‌ها را بیشتر از خودش دوست داشته باشد. دوست داشتن دقیقاً این‌گونه اتفاق می‌افتد. پس چقدر خوب است که به خودمان توجه کنیم، دلمان را شاد نگه‌داریم تا مرکز منزل و شعاع اطراف ما نیز شاد و پر از نظم و انضباط باشد.

مرزبان کشیک: همسفر حکیمه
تایپیست: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون نهم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر زهرا
ویرایش و ارسال: همسفر رها رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی خلیج‌فارس بوشهر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .