هفتمین جلسه از دوره پنجم سری کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی ارگ با دستور جلسه ( نظم ؛انضباط و احترام در کنگره ۶۰ ) با استادی راهنمای محترم مسافر رضا و نگهبانی مسافر حامد و دبیری مسافر حمید روز یکشنبه مورخ ۱۳ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود :
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رضا هستم مسافر . خداوند را شاکرم و سپاسگزارم که بار دیگر فرصت حضور در کنگره ۶۰ را به من عطا کرد؛ حضوری نه فقط برای ترک مواد، بلکه برای خدمت کردن، یاد گرفتن و تأثیر گذاشتن. از این بابت، از صمیم قلب خداوند را شکر میکنم و قدردان راهنمای بزرگوارم آقا محسن، ایجنت محترم شعبه، آقای مهندس، استاد امین و خانواده ارجمندشان هستم. همچنین از راهنمای سیگارم آقای مجید زنگیآبادی و راهنمایان عزیز شعبه، آقای حمیدرضا و آقا محسن سپاسگزاری میکنم که با هم جمعی صمیمی، پویا و سازنده را تشکیل دادهاند.
دستور جلسه امروز دربارهی نظم، احترام و انضباط در کنگره ۶۰ است.
نظم، از ریشهی «نظام» میآید و به معنای قرار گرفتن هر چیز در جای خودش است؛ یعنی هماهنگی، ترتیب و حضور بهموقع. همین صندلیهایی که منظم در کنار هم چیده شدهاند، وقتی در کنار هم قرار میگیرند، زیبایی و هماهنگی خاصی ایجاد میکنند. در کنگره ۶۰ نیز زیبایی و رشد یک رهجو در گرو نظم اوست.

وقتی ساعت جلسه را ۵ عصر اعلام کردهاند، یعنی باید رأس همان ساعت حاضر باشم. اگر من ساعت ۵ و ۱۰ دقیقه وارد شوم، نظم جلسه را بر هم میزنم. یا وقتی ساعت ۷ وارد لژیون میشوم و راهنما یا یکی از هملژیونیها در حال مشارکت است، من با ورود دیرهنگام خود باعث برهم خوردن تمرکز و نظم آن جمع میشوم.
نظم یعنی حرکت در مسیر تعیینشده. اگر در کنگره نظم نداشته باشم، از تعادل خارج میشوم و مسیر دیگری را طی خواهم کرد.
اما انضباط، یعنی ظاهر و رفتار من؛ لباسی که میپوشم، نظافتی که رعایت میکنم، مرتب بودن مو و ریش، آراستگی و تمیزی بدن. آقای مهندس میفرمایند: «من حرفی جز حرف کنگره ندارم، چون همهی ما شاگردان کنگره هستیم.» پس وظیفهی ماست که این انضباط را رعایت کنیم.
در جزوه جهانبینی آمده است: «وقتی وارد بازی میشوی، اگر قوانینش را ندانی، از بازی بیرون میروی.»
کنگره هم یک بازی قانونمند است؛ اگر انضباط را رعایت نکنم، از مسیر آموزش و رشد خارج میشوم.
انضباط یعنی اینکه لباس مناسب بپوشم، نه شلوارهای پاره و غیرمتعارف. لباس رسمی کنگره برای همه مشخص است: پیراهن سفید، آبی یا کرم یقهدار. یا ریش کامل بگذارم، یا کامل اصلاح کنم؛ ریشهای نامرتب و مدلدار در کنگره جایگاهی ندارد.
دست کردن چند انگشتر یا تسبیح گرفتن در دست، نه بهخاطر بد بودن آنها، بلکه بهدلیل رعایت احترام و وقار محیط کنگره ممنوع است.
در کنگره آموختم کفش باید تمیز باشد، لباس اتو داشته باشد، و بدن همیشه پاکیزه و بدون بوی نامطبوع باشد. یادم هست در دوران مصرف، بهجای حمام رفتن، با عطر و ادکلن خودم را خوشبو میکردم؛ اما اینجا یاد گرفتم پاکی واقعی در تمیزی جسم و روح است، نه در ظاهرسازی.
احترام نیز از ارکان اصلی کنگره است؛ احترام به جایگاهها، به پیشکسوتان، به مرزبانان، به راهنمایان و به نظم جمع.
من اجازه ندارم در حضور ایجنت یا مرزبان نشسته باشم، چون احترام به جایگاه او، احترام به سیستم و آموزش کنگره است.
آقای مهندس میفرمایند: «من جامعه را طوری تغییر میدهم که مجبور شود به من احترام بگذارد.»
یعنی اگر من به دیگران احترام بگذارم، آنها نیز ناچار خواهند شد به من احترام بگذارند.
هر جایگاهی در کنگره حرمت خاص خود را دارد؛ از سفر اولی گرفته تا مرزبان، از راهنما تا خدمتگزار. اگر من امروز به مرزبان و راهنمای خود بیاحترامی کنم، فردا که خود در آن جایگاه قرار گرفتم، همان بیاحترامی به من بازخواهد گشت.
در کنگره ۶۰، حرمت و احترام معنای واقعی خود را پیدا کرده است؛ بر خلاف بیرون از کنگره، که احترامها اغلب ظاهری یا وابسته به پول و موقعیت است.
در پایان، همیشه به دوستانم میگویم:
«بیرون از کنگره باید برای دریافت عشق و محبت، پول پرداخت کنی؛ اما در کنگره عشق و محبت رایگان و از دلها جاری است.»
ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید. سپاسگزارم.
عکس وتایپ : مسافر امیررضا لژیون سوم
ویرایش : مسافر امیرهادی لژیون دوم
بارگزاری : مسافر احسان لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
121