کارم اندر عشق مشکل میشود
خان و مانم در سر دل میشود
هر زمان گویم که بگریزم ز عشق
عشق بیش از من بهمنزل میشود
بیشترین لغتی که در هستی توسط انسانها استفاده میشود عشق و محبت است. عشق، مانند آب مایه حیات ما انسانها است. عشق بر سه پایه استوار است: سایهها، حس و جاذبه
سایهها؛ یعنی باید چیزی وجود داشته باشد تا ما عاشق آن شویم به آن چیز سایه میگوییم که میتواند در صور آشکار یا پنهان باشد و خاصیت گیرندگی و فرستندگی نیز داشته باشد. جاذبه که شامل زیبایی، رنگ، بو و ... است و حس، نحوه درک و دریافت ما میباشد. این سه در کنار هم مهم هستند و بایستی با پالایش و تصفیه کردن بهمعنای واقعی آن برسیم.
عشق آنقدر عظیم است که هزاران سال بهدنبال هم میآییم و دشواریها را متحمل میشویم تا بتوانیم ذرهای از این اقیانوس الهی را به دیگران برسانیم، مثل کسانی که به دیگران میبخشند و دنبال بازپسگرفتن آن نیستند بیدریغ مانند خداوند. آقای مهندس به افرادی که میخواهند پهلوان شوند این نکته را میفرمایند: نباید هیچ توقع و تمنایی از خدا و بنده خدا داشته باشید.
در لژیون سردار عضو شدن و بخشیدن، معنای عشق و محبت را در کنگره زنده نگه میدارد. عاشق و هر آنچه در او هست، تنها سرمایهای است که اگر ببخشد زیاد میشود که این سرمایه همان محبت است. اگر پولی را ببخشیم و آن بخشش با تمام وجودمان باشد خواهیم دید که کم نمیشود؛ بلکه زیاد هم میشود و آنگاه در ژرفای محبت غوطهور خواهیم شد و به حق خواهیم رسید.
اگر ما ذرهای از این مهم را بفهمیم که چیزی در جهان ثابت نیست، همهچیز در حال تغییر و تبدیل است و ما مالک آن نیستیم و روزی باید از این قطار پیاده شویم و تنها چیزی که برای ما میماند عشق و محبت است، با ورود به لژیون سردار و تمدید آن در هر سال، دنور شدن، پهلوانی و بخشیدن از چیزی که نزد ما امانت است، به کسانی که دنبال روزنه نور و رهایی هستند امید وصال میدهیم و برکات مالی و معنوی لژیون سردار شامل حال ما خواهد شد و به این معنای زیبا خواهیم رسید:
«آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است».
نویسنده: همسفر مائده (عضو لژیون سردار)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر گندم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
89