چهارمین جلسه از دوره پانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی گرگان با استادی پهلوان همسفر راضیه، نگهبانی همسفر پروانه و دبیری همسفر سامره با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰ » روز یکشنبه ۱۳ مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحالم که اینجا در خدمت شما هستم و در کنار شما آموزش متفاوتی را تجربه میکنم. تشکر میکنم از نگهبان جلسه، ایجنت محترم و گروه مرزبانی که من را به این شعبه دعوت کردند. از آقای مهندس بسیار سپاسگزارم که چنین بستری را فراهم کردند تا منِ همسفر بیایم، آموزش بگیرم، عزتنفس، اعتمادبهنفس و باور به خودم را پیدا کنم. برای ما همسفرها که تخریب زیادی داشتیم، این مهمترین آموزش است.
ما انسانها خیلی تلاش میکنیم؛ درس میخوانیم، دانشگاه میرویم، با کلی زحمت فراوان؛ اما از دانشگاه که بیرون میآییم، فکر میکنیم فقط یک مدرک داریم و سواد محدودی که مختص همان رشته است و فراتر از آن نیست. مثلاً یک پزشک ممکن است آنقدر به غرور و تکبر برسد که رفتارش تغییر کند، و چهبسا این تحصیلات بهجای سود، به ضرر خودش و جامعه تمام شود. اما از وقتی وارد این مکان شدیم، آقای مهندس انسانهای چندبُعدی پرورش میدهند. ایشان هیچوقت روی یک موضوع خاص تمرکز ندارند، انگار حکیم پرورش میدهند. البته خودشان حکیم، استاد و معلم بزرگی هستند. آدمهایی که آقای مهندس پرورش میدهند، چندبُعدی هستند و روی همهچیز کار میکنند؛ آرام و آهسته، نه با جَبر، بلکه با عشق. ما وابستهی این عشق هستیم و هر آنچه آقای مهندس به ما میگویند، با جان و دل دنبال میکنیم تا بهدستش بیاوریم. آموزشهای آقای مهندس همهجانبه است: از ادب، نظم، سیگار، وزن و... انگار به همهی جوانب انسان فکر کردهاند و میدانند یک انسان خوب چه ویژگیهایی دارد. برای همین هر آموزشی را به ما میدهند تا از ما انسان کاملی بسازند. هیچ دانشگاه یا مکتبی وجود ندارد که چنین انسانی پرورش دهد. انسانی که وقتی بالا میآید، نه غرور و تکبر دارد و نه دنبال فخرفروشی است، بلکه دنبال عشقورزیدن و خدمتکردن است. از همه لحاظ انسان امن و مهربانی است. در جامعهی کنونی ما، آن چیزی که دل من را گرم میکند، وجود کنگرهایها است. من فکر میکنم کشور من روشن است بهخاطر وجود کسی به نام آقای مهندس حسین دژاکام و بهخاطر تعالیم زیاد ایشان. چون ایشان انسان تکبُعدی پرورش نمیدهند. ما خودمان زمانی که وارد کنگره شدیم، تکبُعدی بودیم. وقتی به خودم و مسافرم نگاه میکنم، میبینم ما فقط از یک وجه رشد کرده بودیم، و آن هم وجه مخرب بود. اگر تحصیلات داشتیم، خودمان را بالاتر از بقیه میدیدیم. اما یک انسان تکبُعدی چطور میتواند زندگی کند؟ حتی به خودش یا فرزندانش هم نمیتواند خدمتی کند. از وقتی آمدیم کنگره، کلاً ساختار ما ریخت و دوباره ساخته شد. این یک «آپشن» است که انسانهای درگیر اعتیاد دارند؛ میتوانند وارد کنگره شوند و تغییر کنند. من خودم دو فرزند دارم و میبینم چقدر تحتتأثیر کنگره قرار گرفتهاند. از نظر حرف زدن، مدل اعتقاد و نوع نگاهشان، همهچیز در حال تغییر است، بدون اینکه من حرفی بزنم. فقط به حرفهای آقای مهندس گوش دادم. تربیت، به سینجین کردن یا گوشی چک کردن نیست؛ تربیت یعنی خودت را درست کن، فکرت را درست کن. من وقتی فکر خودم خراب است، نمیتوانم از فرزندم توقع داشته باشم فکر درستی داشته باشد. پس به خودم رجوع کردم و فرزندانم بهطور غیرمستقیم تحت تعلیم آقای مهندس قرار گرفتند. نظم و انضباط هم بعد از ورود به کنگره در زندگی ما جا افتاد. کنگره به ما نشان داد چطور میتوانیم انسانهای مرتبی باشیم، چطور به خانواده، کار، فرزند و کنگره برسیم و در عین حال نگاهی به خودمان داشته باشیم. وقتی به خودم نگاه میکنم، میبینم ظرفیتم از لحاظ درونی بالا رفته است. اگر خودم را با چند ماه پیش مقایسه کنم، دیگر آن آدم سابق نیستم. استاد امین میفرمایند: «مقاومت کنید، بُرد با کسی است که مقاومت میکند. اگر بمانید و مقاومت کنید، نتیجهاش را میبینید؛ اما اگر شانه خالی کنید، نتیجهای نخواهید گرفت.» ایشان فرمودند: «۲۰ درصد از افرادی که به کنگره میآیند، خدمتگزار میشوند.» این جمله برای من خیلی تکاندهنده بود؛ یعنی تنها ۲۰ درصد میتوانند مقاومت کنند. نتیجهی آن مقاومت، بالا رفتن ظرفیت، نظم و نظام در زندگی است. چیزهایی که شاید در خانواده به ما یاد نداده بودند، در کنگره بهخوبی آموزش داده میشود؛ حتی روش صحیح غذا خوردن، حرف زدن، زمان خواب و بیداری. از اینکه در کنگره هستیم، مسئولیت سنگینی داریم و شانس بزرگی نصیبمان شده که اجازه دادهاند ما در اینجا حضور داشته باشیم. خیلیها بیرون از این مکان هستند که «صورتمسئلهی اعتیاد» برایشان حل نشده و زندگیشان از دست رفته است. اما برای ما کنگرهایها، زندگی مفهوم واقعی خودش را پیدا کرده است. بعد از آن همه طوفان، حالا به آرامش رسیدهایم و این آرامش را مدیون اینجا هستیم. هرچه فرمانبردارتر باشیم، پایههای زندگیمان محکمتر میشود.
در ادامه تقدیر از اعضای لژیون سردار توسط نگهبان لژیون سردار همسفر فهیمه:
.jpg)
ودر ادامه تقدیر ۳۰ سیدی همسفر خزران رهجوی راهنما همسفر مریم:



مرزبانان کشیک: مسافر محمدعلی و همسفر مینا
تایپ: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر حدیقه (لژیون چهارم)
ویراستار: همسفر ماجده رهجوی راهنما همسفر حدیقه (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر غزاله رهجوی راهنما همسفر حدیقه (لژیون چهارم)
تنظیم و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گرگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
80