سومین جلسه از دوره یکم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی کاشان، با استادی مسافر جلال، نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر امیر حسین با دستور جلسه(نظم، انظباط و احترام در کنگره۶۰) یکشنبه ۱۳ مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان جلال هستم یک مسافر؛
از نگهبان جلسه و دبیرشان متشکرم که اجازه خدمت را به بنده دادند، از گروه مرزبانی، راهنمای عزیزم آقا محمد، کمال تشکر و سپاسگزاری را دارم و از آقای مهندس وخانواده محترمشان برای فراهم آوردن این بستر و کشف روش DST که با بخشش این روش رهایی از مواد مخدر و آسایش و آرامش را برای ما به ارمغان آوردند بسیار بسیار ممنونم.
دستور جلسه در خصوص "نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰ " میباشد، نمیتوان گفت بیرون از کنگره نظم و انضباط و احترام وجود ندارد اما به نظر من در کنگره خیلی بیشتر نمود دارد و مفهوم واقعی خودش را نشان داده است و میتوان گفت کنگره بر اساس همین اصول استوار مانده و در حال بزرگ شدن است.
هر جای که نظم باشد انضباط را به دنبال دارد و هرجایی که انضباط باشد احترام را همراه خواهد داشت، جناب مهندس هم با نظم توانست ابتدا خودش را درمان کند و سپس با کشف روش DST کنگره را به این مرحله برساند.
بیرون از کنگره اگر ملاحظه کرده باشید معمولاً هر کجا جلسهای هست وقتی مراجعه میکنیم جلسه با تاخیر شروع میشود ولی در کنگره دقیقاً سر ساعت مورد نظر جلسات شروع میشود و به قول آقای مهندس گویی بیرون از کنگره هنوز ساعت کشف نشده است.

رعایت همین نظم و انضباط است که سبب میگردد یک مسافر یا رهجو در سفر اول به درمان، رهایی و حال خوش برسد، اگر نظم نباشد درمانی هم در کار نخواهد بود و این انضباط باید در تمام پارامترهای مورد نظر کنگره از جمله خواب، تغذیه، مصرف به موقع دارو، نوشتن سی دی ها، حضور به موقع در جلسات و سایر موارد رعایت شود.
هر کدام از موارد ذکر شده اگر رعایت نشود بنا بر قانون عمل و عکسالعمل که در هستی هست رهایی و درمان با کیفیتی بوجود نخواهد آمد، نهایتاً در خصوص احترام باید گفت که با احترام به دیگران در واقع برابر همین قانون عمل و عکسالعمل به خودمان احترام گذاشتهایم.
وقتی وارد کنگره شدیم، همان طرز فکر را داشتیم؛ فکر میکردیم مرزبانان فقط وظیفه دارند خدمت کنند و ما بیاییم، برویم و کار خودمان را انجام دهیم. اما خوب است یاد بگیریم قدردان زحمات و خدمت این عزیزان باشیم.
وقتی ساعت ۵ جلسه شروع میشود، یعنی باید قبل از ۵ در جلسه حضور داشته باشیم. جالب بود؛ یک روز که نشسته بودم، روی تابلو نوشته بود: «صندلیها را از جلو پر کنید».
با خودم گفتم چه اشکالی دارد؟ از من خواستند، پس انجام میدهم.
به قول آقای مهندس: از همهی آبمیوههای کنگره استفاده کنید! هیچ صندلیای مختصِ شما نیست. یکبار جلو بنشینید، یکبار وسط، یکبار آخر؛ زاویهی دیدتان را تغییر دهید تا ببینید چه تجربههای جدیدی به دست میآید.
در زمان سفر اول، راهنما میگفت: «سرِ وقت دارویت را بخور.» و ما میگفتیم «چشم». ده ماه، یازده ماه این چشم گفتنها را تمرین کردیم و همین نظم، زندگی ما را تغییر داد. اما اگر کسی بینظمی کند و برگردد به گذشته، باید تاوانش را بدهد. یکبار صندلی را رایگان به ما دادهاند؛ باید قدرش را بدانیم و از آن استفاده کنیم. اگر قدر ندانستیم، ممکن است دوباره مجبور شویم پشت در منتظر بمانیم تا اجازهی حضور بگیریم.
این صندلیها را به هر کسی نمیدهند. باور دارم که ما و پدر و مادرهایمان یا گذشتگانمان کار نیکی انجام دادهایم که امروز توفیق حضور در این مکان نصیبمان شده است. تعداد مصرفکنندگان مواد در دنیا بسیار زیاد است، اما همه این فرصت را ندارند. پس ما که داریم، باید قدرش را بدانیم.
کسی که میگوید از مصرف مواد لذت میبرد، دروغ میگوید؛ همه در رنج و عذاباند. اما ما فرصتی یافتهایم تا از تاریکی بیرون بیاییم. نظم و انضباط را رعایت کنیم تا احترام را بیاموزیم و به دیگران هم احترام بگذاریم.
در پایان برای همه سفر اولیها رهایی و حال خوش را خواستارم از اینکه به صحبتهای من گوش کردید ممنون و متشکرم .
عکاس:مسافر مصطفی
تایپ وارسال : مسافر جلال
- تعداد بازدید از این مطلب :
64