جلسه دهم از دور پانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰، شعبه دنا؛ با استادی راهنما مسافر مجید، نگهبانی مسافر طاها و دبیری مسافر صادق با دستور جلسه: «نظم، انضباط و احترام در کنگره ۶۰» روز یکشنبه ۱۳ مهرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷:۰۰ شروع به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر. با سپاس فراوان از خداوند متعال که توفیق حضور در این جایگاه و بهرهمندی از محضر دوستان و آموزشهای کنگره را نصیب اینجانب فرمود. از نگهبان و دبیر محترم لژیون سردار که این فرصت خدمت را فراهم آوردند، صمیمانه تشکر میکنم.
دستور جلسه امروز، «نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰» است. فلسفه دستور جلسات کنگره ۶۰ بسیار عمیق است. اگر بخواهم مقایسهای میان زندگی پیش از کنگره و دوران حضور در آن داشته باشم، باید اذعان کنم که مصرفکننده واقعی از نظم و انضباط بهرهمند نیست. شخص مصرفکننده هیچ نمودی از نظم در زندگی ندارد، فاقد انضباط است و در نتیجه، احترامی نیز کسب نمیکند.
اما هنگامی که فرد وارد کنگره ۶۰ میشود و مسیر درمان را آغاز میکند، با پارامتر ده ماهه مواجه میگردد. در طول این فرآیند، طی دستور جلسات و مباحث مختلف، میآموزیم که باید این مفاهیم را درونی کنیم؛ زیرا هدف، تبدیل شدن است: تبدیل یک مصرفکننده به فردی درمانشده، تبدیل فردی بیانضباط به کسی که قادر به جاریسازی انضباط در زندگی خود است.
تحول یک فرد مصرفکننده به کسی که خواهان رهایی و دوری از مواد مخدر است، مستلزم کسب آموزش است. آموزش همین کارگاهها، دستور جلسات، و به طور خاص، آموزش نظم، انضباط و احترام است.
به عنوان مثال، هنگامی که فردی وارد کنگره میشود، از همان ابتدا لقب «مصرفکننده» از او سلب شده و به او «مسافر» اطلاق میگردد. ما در کنگره آموختهایم که جهان هستی شامل دو صورت آشکار و پنهان است. تغییر نام از «مصرفکننده» به «مسافر»، در واقع صورت آشکار فرد را تغییر میدهد.
تغییر ظاهر فرد، با طی کردن یک دوره زمانی مشخص، به تدریج میتواند صورت پنهان و باطن او را نیز بسازد؛ این به معنای نقاب زدن نیست. سازندگی و احیای درون با آغاز ساختار ظاهری کاملاً متفاوت از تظاهر و نمایش است. یکی از نمودهای این امر، کنار گذاشتن مصرفکنندگی و دریافت لقب مسافر است. در دوران مصرف، پوشیدن لباسهایی با رنگهای شاد یا حفظ نظم در پوشش (مانند مرتب بودن دکمهها)، امری ناآموخته بود. اما کنگره چه کرد؟ به فرد پیراهن سفید داد. این عمل، آموزش انضباط به رهجو است.
با یادگیری و اجرای این مفاهیم است که رهجو میتواند به درمان دست یابد. اینها همان جهانبینی هستند که ۹۰ درصد بار درمان را به دوش میکشند. پنج درصد مربوط به داروی مصرفی و پنج درصد باقیمانده، عملکرد فرد و فرمانبرداری دقیق از راهنما است.
بینظمی و بیانضباطی، در واقع اجرای فرامین نفس اماره است. نفس اماره خواهان خوابیدن تا ظهر، بیداری تا ساعات پایانی شب، و مصرف مواد مخدر بدون کنترل است.
در مقابل، صدای عقل همواره دستوراتی صحیح صادر میکند، مگر آنکه اطلاعات نادرست (ناشی از خرابی حواس) به آن برسد. مصرف مواد مخدر حواس را مختل کرده و باعث میشود عقل فرمان اشتباه صادر کند؛ فرمانی مانند: «تو مصرف کردهای، مشکلی نیست، دوباره مصرف کن»، که دقیقاً همان نقش نفس اماره است.
هنگامی که فرد صدای عقل خود را میشنود، فرامین واضحی دریافت میکند: «جلسه ساعت ۵ آغاز میشود، نیم ساعت قبل در جلسه حضور یاب. ساعت ۶ صبح باید دارو مصرف کنی؛ ۵:۳۰ بیدار شو، صبحانه بخور، دارو را میل کن و سپس به امور زندگی بپرداز.» عقل فرمان میدهد: «به جای گذراندن وقت در شبکههای مجازی، سیدیهایت را بنویس.»
با آموختن و اجرای این آموزشها است که فرد به انضباط دست مییابد. نظم باید از درون آغاز شود. این نظم با اعمال کوچک و ساده اجرا و تداعی میگردد. آموختهایم که تغییر ناگهانی میسر نیست؛ موفقیت در استقامت و حرکت یکنواخت نهفته است.
آموزشهایی که در روزهای اولیه به واسطه شور و هیجان دریافت میشوند، تا مقطعی فرد را پیش میبرند، اما پس از آن، استمرار در عملکرد نسبت به آموختهها حیاتی است. با این عملکرد مستمر، فرد به انضباط خواهد رسید.
انضباط به معنای تعادل است. درمان فراتر از ترک مواد است و تعادل، فراتر از درمان. انضباط به معنای مدیریت زمان است؛ در کار باید سر وقت حاضر شد؛ برای حضور در جلسه باید زودتر رسید؛ زمان مصرف دارو باید دقیقاً رعایت شود.
هنگامی که سلولهای وجود فرد، آن مسافر، مشاهده کنند که نظم و انضباط در درونش حکمفرما شده و فرمانبرداری بخشی از وجودش گشته است، به طور طبیعی این نظم در سایر شئونات زندگی، کار، خانواده و اجتماع نیز جاری خواهد شد. انسانی که توانسته انضباط را اجرا کند، شایسته احترام است. در واقع، فرد با این کار به خودش و به جسم خودش احترام میگذارد که سر وقت بخوابد، سر وقت ورزش کند، و سر وقت وظایف نوشتاری خود را انجام دهد.خداوند را سپاسگزار هستم که در کنگره حضور داریم و طریقه درست زندگی کردن را میآموزیم. آموختن در اینجا ارزشمند است، اما مهمتر از آن، عملکرد ما در خارج از دیوارهای کنگره است. امید است با عملی ساختن این آموزشها و پیروی از فرامین راهنما، به تعادل مورد نظر کنگره دست یابیم.
از توجه همه شما سپاسگزارم.

تایپ: مسافر مرتضی لژیون دوم، مسافر عباس لژیون پنجم.
ویرایش: راهنما مسافر مجید لژیون یازدهم
عکس: مسافر حمید لژیون سوم
بازنگری و ارسال: مسافر طاها لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
80