English Version
This Site Is Available In English

شروع نظم و انضباط از خود

شروع نظم و انضباط از خود

جلسه پنجم از دوره شانزدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره‌۶۰ نمایندگی هاتف به استادی همسفر سهیلا، نگهبانی همسفر سمیه و دبیری همسفر ندا، با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰» روز یکشنبه ۱۳ مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.


خلاصه سخنان استاد:

«چه سخاوت‌مندانه است پاییز که شکوه بلندترین شبش را عاشقانه پیش‌کش تولد زمستان کرد». خدا را شکر می‌کنم که راه و مسیر کنگره را پیش روی ما گذاشت تا من و مسافرم به کنگره بیاییم و به درمان برسیم. از آقای مهندس دانشمند بزرگ درمان اعتیاد سپاسگزار هستم. از ایجنت گروه خانواده همسفر ناهید سپاسگزارم که به من اجازه دادند در این جایگاه باشم و از شما دوستان آموزش بگیرم. از مرزبانان دوره قبل همسفر مریم و همسفر اعظم بسیار تشکر می‌کنم و امیدوارم برکت خدمت به زندگی آن‌ها برگردد. به مرزبانان دوره جدید همسفر زهرا و همسفر مهین تبریک می‌گویم. از همسفر زهرا که در لژیون ایشان به من آموزش صبر و چگونه زندگی کردن را دادند تشکر می‌کنم. امروز تجلیل ایشان است هم خیلی ناراحت و هم خوشحال هستم. خوشحالم از این‌که این جایگاه را لمس می‌کنم و از شما آموزش می‌گیرم و ناراحت هستم که دیگر نمی‌توانم در لژیون همسفر زهرا باشم. از همسفر نجمه راهنمای وابستگی به سیگار و قلیان هم تشکر می‌کنم که به من کمک کردند و آموزش دادند.

امروز قسمت من بوده که در مورد دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام» صحبت کنم. هفته قبل که دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» بود قرار شد که من استاد باشم؛ ولی تقدیر من این‌گونه شد که این هفته در خدمت شما باشم و خیلی خوشحال هستم که از شما آموزش می‌گیرم. مسئله اعتیاد برای من پیچیده بود و حس خوبی نسبت به آن نداشتم؛ درصورتی‌که آقای‌مهندس صورت مسئله اعتیاد را حل کرده‌اند؛ ولی من از آن خاطره خوبی ندارم و هفته قبل که در این مورد یادداشت می‌نوشتم چیزی به ذهنم نمی‌آمد و نمی‌خواستم در مورد «صورت مسئله اعتیاد» مطلبی بنویسم و صحبت کنم، دلیلش را نمی‌دانم؛ ولی خیلی برایم سنگین بود. شرایط به گونه‌ای شد که من این هفته استاد شوم.

ما وقتی وارد نمایندگی می‌شویم می‌بینیم که چه نظم و انضباط خوبی برقرار است. اگر به هر مکانی مثل دانشگاه برویم و آن‌جا نظم و انضباط برقرار باشد می‌بینیم که چه دانشجویان و چه دکترهای خوبی پرورش داده‌اند. من هم وقتی وارد نمایندگی شدم و این نظم و انضباط را دیدم دلم آرامش گرفت. وقتی مسافری که چند سال درگیر مصرف مواد است، هیچ نظم و انضباطی ندارد، فقط به فکر این است که چه زمانی مصرف کند یا چه کاری را انجام دهد، نظم و انضباط در درونش مخدوش شده و از دستش خارج شده است. مثلاً وقتی با او سر یک ساعت خاص قرار می‌گذاشتیم، مسافر دو روز دیگر می‌آمد؛ چون یک مصرف‌کننده حالش خوب نیست که بخواهد سر ساعت و دقیق حاضر شود.

وقتی وارد کنگره۶۰ شدیم به مسافرهای‌ ما گفتند: برای درمان؛ باید شربت OT سر ساعت و دقیق مصرف کنید. آقای‌مهندس برنامه‌ریزی دقیقی دارند که به مسافرها گفته‌اند: «باید سر ساعت شربت OT مصرف کنید و اگر سر ساعت مصرف نکنید چند هزار سلول از مغزتان ازبین می‌رود؛ حتی اگر یک دقیقه از زمان مصرف بگذرد این زمان از دست رفته است». یک مسافر این‌ها را در زندگی یاد می‌گیرد و این شروع نظم و انضباط است.

یکی از برنامه‌ریزی‌های دیگر آقای‌مهندس این است که مسافران و همسفران؛ باید سر ساعت در جلسه حاضر شوند. من اولین روزی که می‌خواستم به نمایندگی بیایم با خود گفتم اگر من سر ساعت ۵ حاضر شوم شاید جلسه ۵:۱۵ یا ۵:۳۰ شروع شود یا نگهبان نیامده است و همه چیز به هم ریخته است؛ اما وقتی وارد جلسه شدم، پوشش‌های سفید را دیدم و همه یک نظم و انضباط خاصی داشتند، واقعاً روحم آرامش پیدا کرد؛ چون در جایی هستم که روی زمان حساس هستند و برای آن‌ها نظم و انضباط خیلی مهم است.

نظم و انضباط را باید از خودمان شروع کنیم. اگر من ضد ارزشی انجام می‌دهم، قلیان، سیگار، دروغ، حسادت، اضافه وزن و ... همه این‌ها به نظم فیزیولوژی بدن من مربوط است. من باید اول نظم و انضباط را در خودم پرورش دهم. اگر وزن من زیاد است یا قلیان و سیگار می‌کشم، خدا را شکر در کنگره همه چیز برای سفر اضافه وزن، قلیان و سیگار وجود دارد. هم‌چنین برای ضد ارزش‌هایی مانند: حسادت، کینه و دروغگویی و... مسیر باز است. ما همیشه با حسادت زندگی کردیم که حال باید آن را کنار بگذاریم، مانند زمان عید که خانه تکانی می‌کنیم و از چیزهای کهنه دل می‌کَنیم؛ باید از ضدارزش‌ها نیز دل کَند. سختی، درد دارد؛ ولی باید این چیزهای کهنه و ضدارزش‌ها را دور بریزیم.

در کنگره می‌توان ذره ذره با نوشتن سی‌دی‌ها و سایر آموزش‌ها ضدارزش‌ها را دور کرد. وقتی به خودم نگاه می‌کنم می‌بینم من سهیلایی نیستم که وارد کنگره شدم و تغییرات زیادی کرده‌ام. بعد از عید با خود گفتم که دیگر به کنگره نمی‌روم؛ ولی دیدم نه، آن‌قدر  ضدارزش و چیزهای کهنه را بیرون ریخته‌ام و ارزش‌ها به من اضافه شده است؛ پس چرا به کنگره نروم؟ این راه را خدا برای من قرار داده، نعمتی است که من هر روز؛ باید بابت آن خدا را ستایش کنم، نباید ناسپاسی و ناشکری کنم. من باید روی خودم، نظم و انضباط درونم کار کنم که بدانم کدام ضدارزش است؛ باید آن را مثل یک وسیله کهنه دور بریزم؛ باید خانه تکانی کنم؛ باید بدن و سیستم فیزیولوژی خود را از ضدارزش‌ها پاک کنم.

برای برپایی کنگره۶۰ خیلی زحمت کشیده شده است. آقای‌مهندس با آن همه تجربه این برنامه‌ها را برای ما اجرایی کرده‌اند تا از آن‌ها آموزش بگیریم و ضدارزش‌ها را مانند لباس کهنه از خود دور کنیم. ما ضدارزش‌ها را دور می‌ریزیم و به جای آن ارزش‌ها را می‌چینیم. ارزش‌ها در حقیقت مانند لباس نو هستند. من در لژیون و در جمع نمی‌توانستم صحبت کنم، صبر نداشتم؛ اما در لژیون آموزش‌ها از راهنما گرفتم و سعی کردم تا جایی که می‌توانم همه آن‌ها را اجرایی کنم. انضباط در لژیون چیست؟ همین سی‌دی‌هایی که هفتگی از ما می‌خواهند تا بنویسیم. من یاد گرفتم قبل از این که سر کار بروم ۵ الی ۱۰ دقیقه از سی‌دی را بنویسم و بعد کارهایم را روی نظم و انضباط انجام دهم.

تجلیل و تقدیر از راهنما همسفر زهرا

اهداء تقدیرنامه لژیون سردار با حضور نگهبان لژیون سردار

رهایی ۴۰ سی‌دی همسفر مهشید رهجوی راهنما همسفر مهشید

رهایی۳۰ سی‌دی همسفر میترا رهجوی راهنما همسفر طاهره

مرزبان کشیک: همسفر مهین و مسافر محسن
تایپیست: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوازدهم)
عکاس‌خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پروا (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی هاتف

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .