دهمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی رضا مشهد، به استادی راهنمای محترم مسافر هادی، نگهبانی مسافر صادق و دبیری مسافر علیرضا با دستورجلسه "نظم، انضباط و احترام در کنگره 60 " یکشنبه ۳۰ شهریور ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سلام دوستان هادی هستم یک مسافر
در ابتدا خداوند را شاکرم که این فرصت را به من داد تا در جمع صمیمی شما دوستان باشم و در کنار شما آموزش ببینم. همچنین از استاد عزیز جناب فرهنگیان تشکر میکنم که این امکان را به من دادند تا در شعبه رضا حضور داشته باشم و آموزش ببینم.
دستور جلسه؛ نظم، انضباط و احترام در کنگره 60 است.
همانطور که مشاهده میکنیم، آقای مهندس هر دستور جلسهای که میگذارند بدون دلیل نیست و موضوعات آنها معمولا از طبیعت نشأت میگیرد تا برای حل مشکلات مسافرین راهکارهایی از دل طبیعت پیدا کنیم. طبیعت به نوعی یک تمثیل است برای من مسافر. قبلاً به هیچ عنوان به این موضوعات توجه نداشتم که اگر طبیعت و تمام هستی از نظم و انضباط یک صدم ثانیه غافل شوند، چه اختلالاتی در سیستم کل هستی ایجاد میشود. اگر خورشید از زمین کمی نزدیکتر یا دورتر شود، زمین یا باید یخ بزند یا در آتش بسوزد و پودر شود. این تمثیل دقیقا در مورد خود انسان هم صادق است؛ چرا که انسان خود یک جهان است و در درونش یک دنیای کامل وجود دارد. این دنیا در درون خود من است که به واسطه بینظمیهایی که در طول سالها مصرف مواد داشتهام، به هم ریخته. بینظمیهایی مثل بیداریهای شبانه، دیر به کار رسیدن، خوردن غذاهای ناسالم و بسیاری از چیزهایی که در جای خود قرار نداشتند، باعث شدند که ریتم بدنم به هم بریزد و این بینظمیها نه تنها بر ظاهر من تاثیر گذاشت، بلکه در باطن هم باعث پرخاشگری و عصبانیت من شد. کنگره در درجه اول به همه رهجویان نظم را یادآوری میکند. یادم میآید روزی که وارد کنگره شدم، به من گفتند باید در ساعت مشخصی برای پذیرش بیایی. ابتدا در ذهنم گفتم، خب یک ربع زودتر یا دیرتر چه فرقی میکند اما همین تلنگر باعث شد به این نکته توجه کنم که اینجا نسبت به نظم بسیار حساس هستند و این برای من جالب بود. وقتی وارد شدم، پیراهنهای سفید و یکدست را دیدم و متوجه شدم که با مکانهای دیگر فرق دارد. احترام به این نظم و مقررات نشان میدهد که اینجا فراتر از جاهای دیگر است. همانطور که آقای مهندس میفرمایند، اینجا ساعت معنای خاصی دارد و هیچ چیزی به نام ترافیک در کنگره وجود ندارد. اگر من دیر به جلسه برسم، اولین چیزی که میبینم سکوت است، و سپس در سفر اول غیبت میخورم و این برای من یک درس بزرگ است. راهنما مرا ملامت میکند که چرا زودتر نیامدی و من متوجه میشوم که نظم حرف اول را میزند. از همان لحظه اول این تلنگر را دریافت کردم که نظم چقدر در زندگی مهم است. در لژیون متوجه شدم که راهنما باید سیدی بنویسد و رهجو هم باید بنویسد. اول این کار برایم سخت بود، اما بعدها متوجه شدم که نوشتن چقدر برای رشد روانی و آموزشی من ضروری است. من که از مدرسه و درس خواندن فراری بودم، حالا منتظر سیدی هفتگی آقای مهندس میشوم و همیشه آماده هستم تا بنویسم، البته گوش کردن به آن سیدیها در اولویت است. چگونه به این نقطه رسیدم تنها با همین نظم، با حضور در کنگره و آموزش گرفتن از اساتید و راهنماها، کمکم درک کردم که تغییرات بزرگی در من رخ داده. دیدم که خیلی از کسانی که قبلاً در حال مصرف مواد بودند، با نظم و انضباط خود به جایگاههای بالاتری رسیدند و من هم توانستم همان مسیر را طی کنم. وقتی به مراسمات کنگره نگاه کردم، متوجه شدم که نظم در تمام مراسمات اینجا رعایت میشود. اگر گفته میشود که مراسم رأس ساعت پنج شروع میشود، همه ساعت پنج در سکوت اول نشستهاند. این نظم و دقت به زمان برای من تبدیل به یک علامت سوال شد که باید درست سفر کنم و به نظم احترام بگذارم. برایم یک علامت سوال شد که منم باید درست سفر کنم یادم است از روز اولی که آمدم ازابتدای اول سفر تا پایان سفر روی صندلی نشستم و بلند نشدم شاید در جلسات اول هیچی هم نمی فهمیدم اما می نشستم که در جلسه حضور داشته باشم ولی از مشارکت و از صحبت های استاد و مهم تر از این ها خواندن و گوش کردن حرمت ها که در همین دستور جلسه است من هیچ کدام از این ها را بیرون از کنگره رعایت نمی کردم در جاده ها می بینیم که آدم ها وسط خیابان پارک می کنند همین بی نظم پارک کردن و احترام نگذاشتن به حریم یکدیگر باعث ترافیک های سنگین می شود کنگره به من یاد داد اگر می گویند راس ساعت 5 حضور داشته باشم اگر می گویند به راهنما و شال راهنما و مرزبان و شال مرزبان احترام بگذار به خاطر این است که باید به آن شال احترام بگذاری الان متوجه می شوم که چرا می گفتند باید به آن شال احترام بگذاری چون ما اینجا قرار نیست به شخص احترام بگذاریم که پول دار یا ملک دار یا پهلوان است نه این طور نیست ما اینجا داریم به شخصیت آدم ها احترام می گذاریم شخصیتش به واسطه آن خدمتی که می کند قابل احترام است و تمام اعضا کنگره قابل احترام هستند و در کنگره قرار نیست ما به واسطه پولداری یا بی پولی آن شخص را بسنجیم در ادامه خود خدا هم شاهد ماجرای من مسافر هست خدایی که خودش نظم را به من آموزش داده است خودش ناظر بر کل هستی و سیستم کائنات هست که چنین برنامه ریزی دقیقی در کل هستی داشته است که کسی که ابتدای جلسه روی صندلی بشیند با کسی که وسط جلسه به هر دلیلی برای قهوه خوردن یا هر دلیل دیگری برود بیرون صد درصد باید بین این دو نفر تفاوت باشد نمره انظباط هم در جلسه اول و دوم به کسی داده نمی شود باید تا پایان سال تحصیلی منتظر باشد و پایان سال تحصیلی انضباط داده می شود که یک دوره 10 الی 11 ماهه من سفر اولی باید با دل و جون در جلسه حضور داشته باشم هر چیزی که راهنما می گوید با دل و جون انجام بدهم اگر در پایان دوره ده ماهه به آن سرمنزل مقصود نرسیدم آن موقع باید از مسیر کنگره از آموزش های کنگره ایراد بگیرم ولی منی که خودم ایراد دارم نمی شود از کنگره ایراد گرفت باید بیام بشینم آخر سفر به من می گویند شما انضباط ات چند می شود انشالله که همه مان بتوانیم با رعایت نظم و انضباط و در ادامه با حرمت نگه داشتن یکدیگر و حرمت نگه داشتن اساتید و بزرگترها به آن سطح و دانش و آگاهی که نیاز همه مان هست برسیم و به آن سرمنزل مقصد که آقای مهندس دژاکام می گویند آن حال خوش و تعادل است برسیم چون ما همه مان نیاز نیست که حتما بیایم خدمتگزار باشیم و شال بگیریم همین قدر که درک کنیم مسیر کنگره برای چیست و دستور جلسات برای چیست برای رسیدن به حال خوش و تعادل است و این تعادل و حال خوش را در خانواده و اطرافیان و جامعه ببریم.

ممنونم از اینکه با سکوت زیبایتان به صحبت های من گوش کردید.
در ادامه لوح تقدیر لژیون سردار توسط نگهبان لژیون سردار مسافر حسن به اعضاء داده شد.



تایپ: مسافر محمد لژیون پانزدهم
ویرایش: مسافر محمد لژیون چهاردهم
ارسال خبر: مسافر جلال لژیون پنجم
تایید خبر: مسافر داود لژیون سوم
مرزبان خبری: مسافر مصطفی
- تعداد بازدید از این مطلب :
95