امروز افتخار بزرگی نصیب ما شده است تا در کنار یکی از دوستان پر تلاش و خدمتگزار کنگره۶۰ باشیم؛ عزیزی که با تلاش و پشتکار، ایمان و عشق به یادگیری موفق شده است به یکی از مهمترین و زیباترین جایگاههای خدمتی، یعنی شال نارنجی راهنمایی دست یابد.
دریافت شال راهنمایی، یک نشان افتخار نمیباشد بلکه آغاز فصلی تازه از مسئولیت، خدمت عاشقانه و انتقال تجربیات ارزشمند به دیگران میباشد. بیشک حضور ایشان الهامبخش بسیاری از رهجویان و همسفران خواهد بود.
لطفاً به رسم زیبای کنگره۶۰ خودتان را معرفی بفرمایید.
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر، آنتیایکس مصرفی تریاک، به مدت ۱۰ماه و دو روز سفر کردیم با راهنمایی آقا جمشید و خانم طیبه مدت رهایی ۵سال و دو ماه و ۱۱روز، رشته ورزشی خودم والیبال رشته ورزشی مسافرم باستانی.
لطفاً حس و حالتان را لحظهای که شال راهنمایی را از استاد دژاکام تحویل گرفتید با ما در میان بگذارید.
حس دریافت شال از دستان پر مهر آقای مهندس بسیار شیرین و خوشآیند میباشد. شالی که آقای مهندس به گردنم انداختند مسئولیتی را بر دوش من قرار دادند و خداوند نیز من را در امتحان قرار داد. این توفیق را خداوند به من عطا نمود تا آزموده شوم و انشاءالله از این آزمون سربلند و سرافراز عبور کنم.
به نظر شما چه تفاوتی بین خدمت در راهنمایی تازهواردین و راهنمایی میباشد؟
خدمت در جایگاه تازهواردین سرشار از عشق و تجربههای نو و تازه میباشد. تازهواردین با ناامیدی، عصبانیت و ذهنی پر از سؤال وارد کنگره میشوند سؤالاتی از قبیل آیا راه درمان کنگره۶۰ صحیح میباشد؟ آیا مانند دیگر مکانها نیست؟ آیا مصرفکننده من درمان خواهد شد؟ راهنمای تازهواردین با تمام وجود و با عشق و محبت، تلاش مینماید او را درک و راهنمایی نماید تا تازهوارد پس از سه جلسه با امید، آرامش و پاسخ به سؤالات خود با لبخند وارد لژیون گردد. راهنمای DST همانند کسی میباشد که روزه میگیرد عبادت روزهداری خوب را تنها خداوند از صحت آن آگاه میباشد و صور آشکار آن را دیگران میبینند؛ ولی صور پنهان آن را تنها خداوند میداند. راهنمای DST؛ باید در صور آشکار و هم در صور پنهان زلال، تزکیه شده و پالایش شده باشد تا بتواند رهجو را بهدرستی درک و هدایت نماید و آموزشی که به رهجو منتقل میدهد را در درون خود اجرا نموده باشد رهجو از راهنما الگو برداری مینماید و پیش از آنکه به سخنان راهنما توجه کند از رفتار و عملکرد او الگو میگیرد من نیز پیش از آنکه نوشتارهای کنگره۶۰، حرمت و قوانین را فرا بگیرم با مشاهده عملکرد راهنمای سفر اول خانم طیبه عزیز رعایت قوانین و حفظ حرمت را از ایشان آموختم.
چهقدر از تخریبهایی که اعتیاد در زندگی ایجاد کرده بود را توانستید با آموزشهای کنگره برطرف کنید؟
تخریبهایی که اعتیاد در زندگی شخصی من بهوجود آورد عمدتاً از نظر مالی بود من برای مال و ثروت ارزشی قائل نبودم و تنها به معنویات اهمیت میدادم؛ اما در کنگره۶۰ آموختم که مادیات و معنویات؛ باید در کنار هم باشند تا آرامش و آسایش حاصل گردد. اعتیاد علاوه بر اینکه در مسافر تخریب ایجاد میکند؛ بلکه در همسفر نیز میتواند تخریبهای جدیتری ایجاد نماید و موجب بیماری شود من نیز با همین وضعیت وارد کنگره۶۰ شدم. در لژیون خانم طیبه، افسردگی من برطرف گردید و به حال خوب رسیدم نبود پس انداز و نداشتن قناعت از دیگر آسیبهایی بود که در زندگی من ایجاد شده بود و من اینها را در کنگره آموزش گرفتم همچنین در لژیون تغذیه با راهنمایی خانم آرزو، برخی از بیماریهایم درمان شد، به وزن ایدهآل رسیدم من در کنگره به آرامش، امید و صبوری رسیدم همه اینها را از راهنمایان سفر اول و دوم آموزش گرفتم که؛ باید صبور، مقاوم و ثابت قدم باشم.
یک پیام برای همسفرانی که از سفر کردن مسافر خود ناامید و خسته شدهاند.
ناامیدی و خستگی از ادامه سفر مسافر در وهله نخست به خودِ همسفر صدمه وارد مینماید. آیا راهی بهجز کنگره۶۰ برای درمان مسافر وجود دارد؟ به فرموده آقای مهندس: «باید همانند درخت ایستاده بود تا هیچ باد و بارانی باعث شکسته شدن درخت نشود.» همسفر نیز؛ باید با توکل به خداوند و بهرهگیری از آموزشهای ناب کنگره۶۰ به تلاش و مسیر خود را ادامه دهد و با مقاومت، صبوری و تلاش به پیروزی و خواسته درمان برسد. مسافر همواره به حال همسفر توجه دارد هر اندازه حال همسفر خوب باشد و تمرکزش را بر حال خوب خود بگذارد این موضوع قطعاً بر حال و روند درمان مسافر تأثیر میگذارد. همسفر؛ باید تلاش نماید تا آموزشهای کنگره۶۰ را در زندگی پیاده کند تا مسافر سفر درستی داشته باشد و در زندگی هم به سلامتی و پیروزی برسد.
.jpg)
نگاه شما به خدمت در کنگره چگونه است و اولین بار که حال خوب و خوش را تجربه کردید با کدام خدمت بود؟
خدمت در کنگره حال انسان را خوب میکند یک مسافر یا همسفر وقتی خدمت میکنند دیگر به بیراهه نمیروند به نظر من خدمت در کنگره مهر تایید حال خوب است خدمت در کنگره باعث میشود که در خانواده هم آرامش صلح و لذت بردن از زندگی برقرار باشد اگر بخواهیم در نهایت شکرگزاری از خداوند داشته باشیم این در خدمت به بندهها صورت میگیرد. خدمت در کنگره برای من هم پر از شعف و شادی است و اولین خدمت هم که خیلی حس خوبی دریافت کردم خدمت در مسئول صدور کارت عضویت بود. خوب من یک فاطمه خجالتی بودم با این خدمت اعتمادبهنفس پیدا کردم و خدمتهایی را که تجربه کردم تکتک آنها برای من خیلی شیرین،گوارا و توأم با خاطرات خوب بود و شوق و ذوق داشتم که خدمت را بهدرستی انجام دهم.از خدمت در جایگاه نگهبانی بسیار لذت بردم و خدمت در دبیری رشته بدمینتون در پارک طالقانی پر از خاطرات شیرین بود که به نگهبانی خانم سمیه برایم اتفاق افتاد خانم سمیه برای من مانند یک آموزگار بودند و خیلی چیزها از ایشان آموختم.
چه عاملی باعث شد که بعد از رهایی در کنگره ماندگار باشید و قویتر به راه خودتان ادامه دهید؟
کنگره خواستههای من را به واقعیت تبدیل کرد و خواستههایی که داشتم فکر نمیکردم روزی به آنها دست پیدا کنم ۳۰سال در آرزوی ادامه تحصیل بودم اما نتوانسته بودم به خواستهام برسم. امروز با کمک خداوند و دستور آقای مهندس در حال ادامه تحصیل میباشم و خوب رشته ورزشی که دارم با استفاده از ورزش در پارک کنگره جز توفیقاتی است که کنگره به من داده است ،درمان من در لژیون تغذیه و هنر زندگی کردن را در کنگره فرا گرفتم و تلاش میکنم که در زندگی اجرایی کنم. کنگره پر از نعمتها و پر از معجزاتی است که با برداشت درست مسافر و همسفر در زندگی آنها رخ میدهد من باید بتوانم ظرفیتم را بزرگتر کنم تا از این اقیانوس برداشت بیشتری داشته باشم. ماندن در کنگره هم یعنی رسیدن به خداوند بزرگ است.
شعبه اسلامشهر از دیدگاه شما چگونه است وقتی برای خدمت وارد شعبه شدید چه احساسی داشتید؟
اعضای شعبه اسلامشهر راهنماها و همسفران فوق العاده با محبت و با عشق میباشند من مهربانی را از همسفران دریافت میکنم. با راهبری ایجنت محترم، نمایندگی به نظم و انضباط بیشتری میرسد. وقتی وارد نمایندگی اسلامشهر شدم ،فقط دو راهنمای عزیز خانم مریم و خانم نازنین را میشناختم. سوالاتی که برای من پیش میآمد از خانم نازنین میپرسیدم .اعضای کنگره ۶۰ کلاً در هر شعبه یا نمایندگی که میباشند حس خوبی دارند و با این حس خوب باعث میشود که اگر من فاطمه شعبه را عوض کردم احساس غربت و غریبی نکنم. حالا برعکس با تکتک اعضا و حس قشنگ آنها آشنا شدم و حس خیلی خوبی دریافت کردم. خوب بعد از دور شدن از ابنسینا که هفت سال حضور در نمایندگی ابنسینا داشتم با بغض همراه بود در صورتی که خودم خواهان تغییر شعبه بودم و بهخاطر شرایط زندگی خواستم که به شعبه اسلامشهر بیایم. ابنسینا برای من پر از خاطرات و آموختههای شیرین و فراوانی بود.
خیلی سپاسگزارم از خانم فاطمه که وقت ارزشمندشان را در اختیار ما قرار دادند و برای ایشان آرزوی سلامتی و توفیق روز افزون در ادامه مسیر نورانی خدمت داریم.
مصاحبه کننده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم)
ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم) دبیر دوم سایت
عکاس: همسفر زهرا
ارسال: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
168