سومین جلسه از دوره چهارم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی بردسکن با استادی مسافر هادی، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام» در روز یکشنبه 13 مهر ماه 1404 راس ساعت 16 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام و درود بر شما خیلی خوشحالم که در جمع گرم و صمیمیِ اعضای کنگره ۶۰ در شهرستان بردسکن حضور دارم.
دستور جلسه امروز «نظم، انضباط و احترام» است. قبل از هر چیز، خدا را شکر می کنم که با ورود به مجموعه ی کنگره ۶۰ فهمیدم زندگی، با تمام پیچ و خم هایش، می تواند زیبا و دلنشین باشد.
من باید قدردان این مجموعه و زیبایی های آن باشم؛ چون خداوند زیبا است.
نظم، نشانه ی آرامش و آراستگی است و انضباط یعنی سامان گرفتن؛ یعنی هماهنگی میان آنچه حس می کنیم و رفتاری که بروز می دهیم.
از نگاه من، آنچه از آموزه های کنگره ۶۰ فهمیدهام، در چند جمله خلاصه می شود:
قبل از ورودم به کنگره، من یک مصرف کنندهی بی نظم بودم. نه خواب درستی داشتم، نه کار درستی، نه حتی قانونی برای زندگی. نه در کار، نه در تغذیه، و نه در رفتارم نظمی وجود نداشت. هر کاری را شروع می کردم، بی استمرار و بی تداوم رها می کردم. اعتیاد مثل طوفانی بود که به زندگی ام زده بود و همه چیز را ویران کرده بود.
زمانی که وارد کنگره شدم، نه مشکل مالی داشتم و نه حتی مشکل خانوادگی؛ اما اعتیاد کاری با من کرده بود که با گوشت و پوست و خونم درد را حس می کردم.
وقتی تنها بودم، در سکوت گریه می کردم و از خدا می پرسیدم: خدایا، چرا؟ هر بار که به حرم امام رضا (ع) یا امام زاده ها می رفتم، از ته دل معجزه ای می خواستم و بالاخره معجزه اتفاق افتاد خداوند بعد از ده، پانزده سال رنج و درد، دستم را گرفت و وارد این مجموعه کرد و گفت : هادی! دیگر بس است، حالا وقت آرامش است.
با ورود به کنگره، آرامش به زندگی من برگشت و دلم آرام گرفت. آن آرامشی را که سال ها در خواب دنبالش بودم، حالا در بیداری دارم لمس می کنم.
بیرون از کنگره، خیلی ها درباره ی اعتیاد حرف می زنند، اما آن ها که تجربه اش نکرده اند، هرگز نمی دانند اعتیاد چیست.
ما با تک تک سلول های بدن مان درد، اضطراب و رنج آن را حس کرده ایم. اما خدا را شکر، چون او دست ما را گرفت و وارد این مجموعه کرد تا بگوید: تا همین جا کافی است؛ از این به بعد زندگی کن، آرام باش، و خانوادهات را آرام کن.
وقتی وارد کنگره می شوی، باید بدانی انگیزهی رشدت نباید فقط از درد باشد. اینجا جایی است برای آگاهی، آموزش و درمان واقعی.
درمان در اینجا با نظم و فرمان برداری اتفاق می افتد.

کنگره چیز سختی نیست و در این جا از ما تعهد محضری نمی گیرند؛ تنها تعهد، همان است که هر کس به خودش می دهد: مسئولیت پذیری. کسی که در کنگره ۶۰ است، باید حواسش به خودش و به مجموعه باشد.
نظم چیز پیچیدهای نیست؛ فقط باید دارویت را به موقع بخوری، منظم باشی و به دیگران احترام بگذاری.
از حمید آقا یاد گرفتم که همیشه می گفت: «کارت را منظم کن، به خدمتگزاران احترام بگذار. کسی که شال دارد و خدمت می کند، باید حرمتش حفظ شود» اگر حرمت نباشد، درمانی هم در کار نیست.
درمان واقعی از آگاهی می آید، نه از درد. در کنگره یاد گرفتم که ما اینجا کسی را فریب نمی دهیم. هر تازه واردی باید بداند که اینجا، شخصیتش بازسازی می شود.
در کنگره دیگر نام “معتاد” وجود ندارد، بلکه “مسافر” است؛ مسافر کسی است که در مسیر نظم، آگاهی و عشق حرکت می کند.
مسافر یعنی کسی که منظم است؛ با لباس سفید، به موقع در جلسه حاضر می شود، یک ربع قبل از شروع کارگاه می آید، فرمان بردار راهنمای خود است، دارو را سر وقت مصرف می کند و با ظاهر مرتب و رفتار محترمانه در جمع حضور پیدا می کند.
اگر من، می خواهم درمان شوم و درمانم استمرار داشته باشد، باید سر سپرده، فرمان بردار و منظم باشم؛ باید حرمت ها را حفظ کنم. حفظ حرمت یکی از اصلی ترین و بنیادی ترین اصولی است که هر مسافر باید با گوشت و پوست و خون خود درک کند. به همین دلیل همیشه تأکید می کنم که انضباط در کنگره بسیار مهم است.
کنگره ۶۰ چه می گوید؟ می گوید: «به خودت احترام بگذار»
شاید بعضی از کارها مطابق میل ما نباشند، اما باید بتوانیم خودمان را کنترل کنیم و کارهایی را انجام دهیم که لازم است، نه آنچه صرفاً دلمان می خواهد.
فقط در این صورت است که می توانیم در مسیر رشد، تغییر، درمان و آگاهی حرکت کنیم و به مرحله ی خدمتگزاری واقعی برسیم.
باید حرمت خدمتگزاران را حفظ کنیم.
باید قهرمان باشیم؛ قهرمانی در کنترل نفس، در نظم، در احترام. خدمتگزار بودن یعنی عشق ورزیدن، حتی اگر دیده نشوی. نظم، انضباط و احترام ستون های اصلی این مسیرند.
ما باید مراقب گفتارمان هم باشیم. امیدوارم انشاءالله دوستان سفر دومی، خدمتگزاران و پیشکسوتان، همواره در این مسیر ثابت قدم بمانند و دوستان سفر اولی نیز به جشن رهایی برسند و در کنار ما، خدمتگزاران صادق و مؤثری برای این مجموعهی انسان ساز باشند.
ممنونم که به سخنانم گوش دادید.
تایپ و ویراستار: مسافر علیرضا لژیون یکم راهنما مسافر حمید
عکاس: مسافر حسین لژیون یکم راهنما مسافر حمید
ارسال خبر: مسافر محمد لژیون یکم راهنما مسافر حمید
مرزبان کشیک: مسافر مجید
- تعداد بازدید از این مطلب :
69