نظم ناخودآگاه

پنجمين جلسه از دوره چهاردهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰، نمایندگی اسلامشهر، با استادی راهنمای محترم مسافر مجتبی نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر بابک با دستورجلسه‌ "نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰" در روز شنبه ۱۲ مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم؛ از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و نگهبان جلسه تشکر می‌کنم که به بنده اجازه خدمت دادند، دستور جلسه نظم، انضباط و احترام در کنگره ۶۰ می‌باشد، دوستان همانطور که می‌دانید همه چیز بر پایه نظم است و کنگره۶۰ نیز نظم را به ما می‌آموزد؛ آقای مهندس از ابتدای سفرشان این نظم را سرلوحه خود قرار داده و در زندگی عملی نمودند، ایشان از ابتدای راه جدیت خاصی نسبت به مساله نظم داشتند و همچنین این نظم را در روند کار کنگره از ما خواستارند، مثلاً در هیچ شعبه‌ای ساعت شروع جلسه حتی با یک دقیقه تاخیر نیز نخواهد بود و راس ساعت ۱۷ جلسه آغاز می‌شود که در غیر این صورت با مسئول نمایندگی خاطی برخورد خواهد شد و همین نظم و انضباط کنگره۶۰ را به عنوان یک انجمن مردم نهاد موفق و معتبر در سطح کشور معرفی می‌کند. 

به قول یک شخص، فرد سحرخیز کیفیت روز خود را تعیین می‌کند و فردی که دیر بیدار می‌شود، این روزمرگی است که ساختار او را تعیین می‌کند؛ به راستی روز من چند ساعت است؟ زمانی که ساعت ۱۰ الی ۱۱ از خواب بیدار می‌شوم آیا به امور مهم خود خواهم رسید، اما زمانی که ساعت ۶ صبح از خواب بیدار بشوم قبل از انجام برنامه روزانه خود یک صبحانه کامل نیز خواهم خورد، پس اگر به نظم برسم، تعیین کننده کیفیت روزِ خود خواهم بود و اتفاقات مفیدی در زندگی من خواهد افتاد؛ هر مسافر در ابتدای سفر یاد می‌گیرد که باید روزانه در سه وعده منظم موظف به مصرف داروی خود می‌باشد بنابراین از همان ابتدا نظم را می‌آموزد، یا در مورد نوشتن سی‌دی به عنوان تکلیف روزانه اگر هر روز فقط ۱۰ دقیقه از سی‌دی خود را بنویسیم تقریباً پس از ۶ روز تکلیف هفتگی خود را انجام داده‌ایم و یک روز در هفته زمان آزاد خواهیم داشت، در واقع این آموزشی دیگر است. برای مدیریت کردن یک هفته خود و نهایتاً هر ماه ۴ سی‌دی تکمیل خواهیم داشت و سرانجام پس از ۱۰ ماه ۴۰ سی‌دی خود را به طور کامل نوشته‌ایم و همین نظمِ ناخودآگاه آموزش ارزشمندی است.

من شخصاً در بعضی از مسائل بابت نظم دچار ضعف بودم و امروزه که سحرخیزی را به صورت برنامه منظم در زندگی خود دارم، رشد و اتفاقات مثبت را در زندگی خود می‌بینم. در مورد مسئله احترام نیز باید بگویم که در جامعه ما، موی سپید از احترام خاصی برخوردار است و همه ما این مسئله را قبول داریم اما در کنگره۶۰ احترام و اولویت با پیش‌کسوت‌ها خواهد بود؛ به طور مثال من به عنوان یک رهجو ۵۰ ساله موظف هستم به راهنمای ۲۵ ساله خود احترام بگذارم، بنده از اینکه حتی به رهجوی خود زمان نشستن در جایگاه استادی احترام بگذارم لذت می‌برم و حتماً به جایگاهی که در آن خواهد بود، می‌ایستم و احترام می‌گذارم؛ این احترام‌ها موجب حفظ ارزش جایگاه‌ها شده و به زبان ساده‌تر از این طریق، سنگ روی سنگ بند می‌شود؛ به قول آقای مهندس قانون بد از بی‌قانونی بهتر است.

در این لحظه به تولد محمد عزیز می‌پردازم، محمد از رهجوهای منضبط، بی‌آزار و منظم در لژیون ما می‌باشد؛ روزهای اول سفرش، کاملاً هدفمند و سر به راه سفر نمود و پس از ورود به لژیون به بنده گفت که من راننده ماشین سنگین می‌باشم و شرایط خاصی دارم، احساس کردم که شاید سفرش ماندگاری نداشته باشد اما متوجه شدم کمی زود قضاوت کردم، اما در ادامه ثابت کرد که برای رهایی خود ارزش زیادی قائل است و امروز در آبدارخانه شعبه اسلامشهر خدمتگزار ثابت قدمی می‌باشد، این تولد را به بنیان کنگره، محمد عزیز، خانواده محترم او و نمایندگی اسلامشهر تبریک می‌گویم. 

صحبت‌های مسافر محمد:

آرزو می‌کنم که تمام مصرف کنندگان به رهایی برسند و این حس ارزشمند را تجربه کنند. هزاران بار خداوند را شکر می‌کنم که وارد کنگره شدم و به این حال ارزشمند رسیدم، از جناب آقای مهندس و خانواده محترم ایشان برای بستر ارزشمند کنگره سپاسگزارم و از راهنمای خود برای یاری در این مسیر و همه اعضای نمایندگی تشکر می‌کنم. در یک سفر کاری که به شهر مادری خود رفته بودم پس از اتمام کارم، زمان مصرف من سر رسیده بود و نیاز به محلی برای مصرف داشتم اما هرچه سعی کردم خود را راضی کنم که در حضور خانواده و در منزل ایشان به مصرف مواد مخدر بپردازم، حیا و احترام به من اجازه این کار را نداد؛ پس از طی کردن کیلومترها راه بالاخره در یک بیابان مستقر شدم و این مسئله خیلی برای من آزاردهنده بود اما امروز به لطف خداوند و با آموزش‌های کنگره به حال خوش رسیده و با انگیزه تمام از رهایی خود مراقبت می‌کنم و به گذشته به عنوان درس عبرت نگاه می‌کنم؛ از شما عزیزان برای انرژی و عشقی که به بنده دادید بسیار متشکرم و این حال خوش را برای تمام دوستان سفر اولی آرزو می‌کنم.

متن وعکس: مسافر محسن

ارسال مسافر: محمد