English Version
This Site Is Available In English

اعتیاد ریشه دانایی و توانایی مرا سوزاند و کنگره، مرغوب‌ترین دانه‌ها را در شوره‌زار هستیم کاشت

اعتیاد ریشه دانایی و توانایی مرا سوزاند و کنگره، مرغوب‌ترین دانه‌ها را در شوره‌زار هستیم کاشت

سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر آخرین انتی ایکس مصرفی تریاک و شیره، روش درمان دی اس تی، داروی درمان اوتی مدت سفر 11 ماه و 26 روز، راهنمای محترم مهدی زارع، مدت رهایی 10 سال و 5 ماه

زندگی انسان‌ها تحت تقسیم‌بندی‌های مختلف به بخش‌های گوناگون تقسیم می‌شود؛ مثلاً کودکی، جوانی، میان‌سالی و کهن‌سالی یا مثلاً دوران تجرد و دوران تأهل؛ اما با یک نگاه درست و دقیق برای اکثریت ما اعضای کنگره زندگی دو بخش دارد؛ قبل از آموزش‌های کنگره و بعد از آموزش‌های کنگره، تمامی نقاط عطف زندگی من در پی کسب آموخته‌هایی است که هم‌زمان نگاه من به هستی و کیفیت زندگی‌ام را دگرگون ساخت با نگاهی به گذشته، روزهایی را به یاد می‌آورم که سرگشته و حیران به دنبال لحظه‌ای آرامش، بزرگ‌ترین اشتباهات و خطاها را تجربه می‌کردم اما نه‌تنها ذره‌ای به اهداف خود نزدیک نمی‌شدم بلکه هرچه می‌دویدم از آن دور و دورتر می‌شدم.

قبل از کنگره آرامش فقط در نشئگی بود که آن‌هم مقدمه‌ای بود برای سقوط به اعماق تاریکی‌ها، روزها و سال‌ها مثل برق و باد به دنبال هم می‌دویدند ولی من سرگشته و حیران درجا می‌زدم، هرسال تلاش های بیهوده برای ترک اعتیاد جسم و جانم را خسته‌تر می‌کرد. من که از وقتی به یاد می‌آوردم عاشق ورزش بودم کم‌کم حتی حوصله‌ای برای تماشای آن نداشتم، در اعماق وجودم همیشه منتظر معجزه‌ای بودم که مرا به روزگار قبل اعتیاد برگرداند ولی روزها و ماه‌ها در حسرت یک روز قبل از زمان مصرف را با ناامیدی سپری می‌کردم و در این راستا به هر شیوه‌ای که به نظرم عقلانی بود، اقدام، اما باز خود را اسیر چنگال مهمان خود خوانده می‌یافتم دلم برای آن خودی که سرشار از انرژی و انگیزه، همواره آماده کمک‌کردن به دیگران بود و معنای خستگی و رخوت و تنبلی را نمی‌دانست، تنگ‌شده بود. 

هرگز نتوانستم با آن خود بیماری که حوصله هیچ‌کس را نداشت و از هر جمعی جز جمع دوستان مصرف‌کننده گریزان بود، کنار بیایم و راحت باشم مدام با خود در جدال بودم تا بالاخره لطف خدا شامل حالم شد و به دعوت عزیزی که سفر اول خود را سپری می‌کرد به کنگره راه یافتم گویی راهنمایم چراغی در دست گرفته ظلمت و سیاهی زندگی‌ام را به نور دانش کنگره روشن کرد چنان تشنه آموختن بودم چنان از آن منجلاب رخوت‌انگیز خسته و منزجر بودم که به معنای واقعی کلمه سر راهنمایم را به‌جای سرخود گذاشتم از اولین فرمان تا لحظه رهایی و تا امروز و فرداها، تا آن دم که زنده‌ام و نفس می‌کشم ایمان‌دارم که هر آنچه از این ساختار احیاگر به من می‌رسد، قطعاً همان کیمیایی است که مرا به تعالی و حال خوش رهنمون بوده، هست و خواهد بود در یک‌کلام می‌توانم بگویم اعتیاد ریشه دانایی و توانایی ما را سوزاند و کنگره، مرغوب‌ترین دانه‌ها را در شوره‌زار هستی‌مان کاشت، به نور دانش سبز کرد و با باران ایمان، سیراب نمود باشد که تا جان در بدن دارم در این مسیر خدمتگزار دردمندان باشم و بیاموزم. انشاالله

عکس ،تنظیم و ارسال گزارش: راهنمای تازه واردین مسافر محمد رضا
نمایندگی مسافران نایین

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .