انسان اگر به جریان زندگی و گذشته خود و علت شکستها و پیروزیهایش صادقانه نگاه کند در نهایت تبدیل به حکیمی میشود که ریشهی مشکلاتش را میداند؛ ولی به خاطر ناخالصیهایی مانند: کینه و حسادت، انسان بیشتر به زندگی دیگران نگاه میکند و آنها را چک میکند به همین دلیل نیروهای منفی و تاریکی همیشه در پی اطلاعات و کنکاش هستند؛ ولی نیروهای الهی همیشه از اطلاعات به علم میرسند؛ اگر خوب نباشید، دنبال دلداری دادن به شما هستند، آنهایی که دنبال اطلاعات هستند میخواهند از بقیه عقب نمانند و همیشه کسی از آنها عقبتر باشد.
اگر انسان بتواند ذهنش را روی خودش متمرکز کند میتواند متوجه شود کجای زندگی قرار دارد. همهی ما قبل از ورود به کنگره۶۰ با چالشهای فراوانی روبرو بودهایم؛ ولی از بدو ورودمان از حرمت و نظم و انظباط و احترام بیان شده است که ما آن را سرلوحهی زندگی خود قرار دهیم. ساختن قالب برای یک سفر اولی به چند پارامتر بستگی دارد: اذن خداوند، نظم و انضباط در مصرف مواد، خواب شب، ورزش، تغذیه و کاربردی نمودن جهان بینیی. در یک کلام میتوان گفت: تنها آفت برای سفر اولی این است که او تسلیم راهنما نباشد و از دستورات او سرپیچی نماید و وظایف خود را به عنوان رهجو انجام ندهد. عقاب درونی انسان همان نیروهای انسان است.
یک رهجو که شروع به سفر میکند و تصمیم میگیرد که رها شود در حقیقت در صدد این است که به برنامهی خودش نظم بدهد و به فرمان راهنمایش گوش دهد. باید گفتار را تبدیل به کردار کنیم. مثلاً تا دیروز برنامه مصرف فرد مصرفکننده نظم نداشت از امروز باید نظم پیدا کند تا دیروز سر ساعت نمیخوابیدیم و ساعت خواب مناسبی نداشتیم باید از امروز به آن نظم بدهیم؛ باید نقطه تحمل بدن را آرامآرام بالا ببریم. تا در نهایت به شکوفایی برسیم.اولین آموزشهایی که در کنگره به ما داده شد رویت نظم و انضباط و احترام گذاشتن به جایگاههاست.
مهندس میفرماید: در مسئله نظم و انضباط ما باید از طبیعت الگوبرداری کنیم، از پدید آمدن روز و شب چرخش فصلها، شکوفه زدن درختان، رسیدن میوه و ... . از شاخصهای مهم رسیدن به هدف رعایت نظم و انضباط است آمدن سر وقت و به موقع به کنگره از اولویتهای سفر اول است. زمان دستور جلسه، مشارکتها، اعلام سفرها؛ حتی برگزاری جشنها، خواندن دعا، همه بر اساس زمان، برنامه ریزی و در ساعت مشخص برنامه ریزی شده است؛ چون کنگره یک نوع ساختار است و تمام افرادش خواسته مشترک دارند و یک هدف را دنبال میکنند؛ یعنی رسیدن به تعادل.
اعضا برای اینکه بتوانند به هدف خود برسند؛ حتماً باید نظم انضباط و احترام را رعایت کنند و همه اینها را با عشق انجام دهند. از دیگر کارهایی که احترام در کنگره را نشان میدهد؛ سکوت هنگام خواندن حرمت، پیام سفر اول و دوم است، فرمانبرداری از راهنما تصمیم او بودن و قدردانیکردن از راهنما هم نمونهای از نظم و انضباط است. مهندس میفرمایند؛ اگر یکی از شالهای کنگره را بر شاخه خشکی دیدید؛ باید به احترام آن شاخه بایستید و این هم نمونه دیگر از احترام در کنگره است. با رعایت نکردن نظم و انضباط در هر ساختاری از آن چرخه خارج میشویم.
تا وقتی نتوانم نظم را در کنگره رعایت کنم، نمیتوانم آن را به زندگی خود منتقل کنم. همه چیز در کنگره برای این است که زندگی ما بهتر شود. بینظمترین و بیتعادلترین افراد در کنگره تبدیل به افرادی منظم و متعادل شدهاند و به جایگاههای بزرگی رسیدهاند که در باورشان نمیگنجد و این تغییر و تبدیل در سایهای نظم، انضباط و احترام در کنگره است.
منابع: سیدی وظایف رهجو، چهارده مقاله و سایت کنگره۶۰
نویسنده و ویرایش: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر ژیلا (لژیون اول)
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر زهرا (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی صفادشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
99