جلسه سوم از دوره بیست و چهارم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰، ویژه مسافران و همسفران نمایندگی دهخدا، با استادی: راهنما مسافر محمود، نگهبانی:مسافر حسین و دبیری: مسافر امیر، با دستور جلسه: " سیستم ایکس،صورت مسئله اعتیاد " در روز پنجشنبه 10 مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت: 16:45 آغاز به کارکرد
.jpg)
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان محمود هستم مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزارم لیاقت شامل حال بنده شد تا امروز در این جایگاه حضور پیدا کنم و در خدمت شما عزیزان درس بگیرم. در مورد دستور جلسه یک هفته به طور کامل صحبت شده است و همگی به آن واقف هستیم. منتها بنده فقط مقداری به آن اشاره میکنم و جمعبندی میکنم. بیشتر میخواهم در مورد قسمت دوم دستور جلسه بپردازم تولد ۵ سال رهایی آقا علیرضا.شاه کلید صورت مسئله اعتیاد یک کلمه می باشد . کلمهای که ساختار کنگره ۶۰ و روش DST و تمام دستور جلسات آن حول محور این کلمه میچرخند و اگر این کلمه را از کنگره ۶۰ بگیریم دیگر نه کنگره ۶۰ خواهد ماند و نه درمان اعتیادی خواهد بود. این کلمه اسمش نظم است. این کلمه انقدر مهم است که دستور جلسه یک هفته را اختصاص دادهاند به نظم. اعتیاد مساوی است با بینظمی. یعنی اگر قرار باشد مواد مخدر انسان را زمین گیر کند نظم را از انسان می گیرد. هیچ فرقی نمیکند که این اعتیاد، اعتیاد به مواد مخدر باشد و یا اعتیاد رفتاری که این اعتیاد رفتاری بیشتر در همسفران بیشتر دیده میشود. اعتیاد آرام آرام نظم را از انسان میگیرد.شما نمیتوانید مصرف کنندهای را پیدا کنید که منظم باشد محال ممکن است چرا که جایی که نظم باشد اعتیاد وجود ندارد. مثال آشکار و واضح را بخواهم در این مورد بزنم همین شروع جلسات میباشد اغلب مشاهده میکنیم جلسه شروع شده است و افراد هنوز حضور ندارند. گاهاً ۱۰ دقیقه ک ربع با تاخیر به جلسات میرسند و بنده نمیدانم این ۱۰ دقیقه و یک ربع چه تاثیری میتواند در زندگی شخص داشته باشد که از جلسات و سلامتی خودش میزند و دیر حضور پیدا میکند. به نظر بنده نقطه مقابل اعتیاد نظم است. اگر میخواهی اعتیاد شما درمان شود اگر میخواهید صورت مسئله اعتیاد در شما اجرایی شود و فقط در حد دانایی نباشد باید نظم را در زندگی خود اجرایی کنیم. چه مسافران و چه همسفران فرقی نمیکند .کسی که بینظم باشد مطمئناً زندگی آشفته ای دارد. چون اعتیاد در نظم هیچ جایگاهی ندارد. و اما در مورد قسمت دوم دستور جلسه تولد آقا علیرضا. بنده میخواهم کمی در مورد فلسفه تولد صحبت کنم. که اصلاً فلسفه تولد در کنگره ۶۰ چیست. انسانها اصولاً به دو دسته تقسیم میشوند . یک سری انسانهای عام و یک سری انسانهای خاص. افراد عام افرادی هستند که یک بار از مادر متولد میشوند زندگی میکنند و برای بقا تلاش میکنند و میجنگند و در نهایت یک روز نیز میمیرند. و در عملکرد هیچ وجه تمایزی بین این نوع انسان با حیوان وجود ندارد. ولی انسانهای خاص یک بار از مادر متولد میشوند و یک بار از خودشان متولد میشوند. انسان برای رسیدن به کمال باید خودش را در خودش خلق کند یعنی اینکه از خودش زاییده بشود. و کنگره ۶۰ این کار را انجام میدهد و این تولد دوباره که در کنگره ۶۰ مطرح میشود یعنی همان تولد از خویش است.

یا یک سری میگویند بیداری روحانی. خیلی لیاقت میخواهد که خداوند به یک نفر اجازه بدهد تا فرد بیدار بشود. و هر کسی این لیاقت را پیدا نمیکند. شما در بیرون افرادی را مشاهده میکنید که ممکن است تا آخر عمر در زیر پلها بخوابند و هیچ موقع بیدار نشوند. در همین کنگره ۶۰ نیز افرادی میآیند و در کنار شما مینشینند ولی هیچ وقت بیدار نمیشوند. در این باره بنده یک مثالی را بیان میکنم که مطمئنم تک تک شما این تجربه را داشتهاید. بنده در دوره مصرف تا لنگ ظهر میخوابیدم.همسر بنده برای اینکه صبح بنده را از خواب بیدار کند با کمال احترام به بنده میگفت که عزیزم بیدار شو صبح شده است. ولی من توجهی نمیکردم میخوابیدم و چندین بار این کار را تکرار میکرد و در نهایت میدید که بنده بیدار نمیشوم جاروبرقی را روشن میکرد صدای تلویزیون را زیاد میکرد. و شروع به شستن ظرفها با سر و صدای بلند میکرد و هر کاری که میتوانست انجام میداد تا من بیدار شوم و و کاری میکرد که آن خواب برای من لذتی نداشته باشد ولی من اکثر روزها نسبت به بیدار شدن مقاومت میکردم. و زمانی که بیدار میشدم مشاهده میکردم که ساعت ۵ بعدازظهر است و کل روز را از دست داده ام و آن لحظه بشدت حالم بد میشد. دقیقاً کاری که خداوند با بندگانش میکند چنین است. در ابتدا با ناز و کرشمه میخواهد که بنده اش بیدار بشود ولی متاسفانه بعضی از بندگانش در برابر بیداری مقاومت میکنند و آنجا خداوند اری میکند که زندگی برای بندگانش تلخ و دردناک شود. تک تک ما بیهوده در این مکان ننشستهایم و مطمئناً در بیرون از کنگره ۶۰ زندگی برای ما تلخ و سخت شده است. حال یک سری افراد بیدار میشوند و یک سری دیگر نیز مقاومت میکنند. علیرضا جزو آن دسته از افرادی است که به بیداری رسیده است. از خودش متولد شده است و آن بیداری اتفاق افتاده است. و از خورشید تابان زندگیاش لذت میبرد. ولی خیلیها در برابر بیداری مقاومت میکنند ولی باید این را بدانند در نهایت یکجا باید بیدار بشوند و هیچ راهی ندارند. قاعده هستی و رسیدن به کمال بیداری است. اگر در این بعد به بیداری نرسید باید با مکافات و مشقت بسیاری در بعد بعدی به بیداری برسید. امیدوارم که بیدار بشویم. چون تنها راه خوشبختی تنها راه آرامش بیداری درونیست. چرا که اگر این اتفاق نیفتد میتوانی از زندگی لذت ببری. چرا که فکر میکنی زندگی تک بعدیست و مانند انسانهای تک بعدی زندگی خواهی کرد. ولی اگر به بیداری برسیم میتوانیم از لحظه لحظه زندگی حتی لحظات سخت و دشوار لذت ببریم. و اکنون میخواهم به تولد آقا علیرضا بپردازم. صحبت کردن در مورد ایشان کمی دشوار است. علیرضا یک خدمتگزار به تمام عیار است. در زمان جابجایی شعبه به مکان جدید نیاز به خدمتگزار بود که علیرضا داوطلب شد. ۵ ماه سفر بود که از رهجوی لژیون نهم درآمد و رهجوی کنگره ۶۰ شد و تا به الان در کنگره ۶۰ خدمتگزار است. قاعده خدمت همین است کسی که میخواهد در کنگره ۶۰ خدمت کند و رشد کند باید از زیر سایه راهنمای خویش بیرون بیاید. در غیر این صورت هیچ پیشرفتی برایش اتفاق نمیافتد. خدمت برای این است که شما از لژیون درآمده و وارد عرصه خدمت و رشد و تعالی بشوید. چرا که مسئولیت یک راهنما تا انتهای سفر اول میباشد. و یک راهنما بعد از اتمام دوره سفر اول هیچ مسئولیتی در قبال رهجوی سفر دومی ندارد. بنده شخصاً اعتقاد دارم یک سفر دومی باید در کنگره خدمتگزار باشد. و اکثر رهجوهای لژیون بنده خدمتگزار هستند. و از این بابت خوشحالم. تمام خدمتهای موجود در کنگره ۶۰ را انجام داده است. حتی زمانی که برای امتحان راهنمایی شرکت کرده بود در زمان پر کردن لیست خدمتها چند نوع خدمت را به صورت دستی اضافه کرد که در لیست خدمتها نبود.به خود علیرضا و کل اعضای خانوادهاش تبریک عرض میکنم. خانواده علیرضا یک خانواده کنگرهای است. هرگاه سخن از خانواده پیش میآید بنده خانواده علیرضا را مثال میزنم. چرا که یک خانواده منظم منسجم و خدمتگزار و حمایت گر هستند. اگر میخواهی متوجه شوی که یک شخص اصالت دارد به خانواده او نگاه کن. علیرضا یک شخص بسیار با محبتی میباشد. زمانی که در کلینیک خدمت میکرد افرادی که برای گرفتن دارو پول نداشتند علیرضا از جانب خود مبلغ داروی آنها را حساب میکرد. قبلاً نامههای رهجوهای لژیون را دبیران لژیون می نوشتند. بعضی اوقات از روی مهربانی و محبت زیاد پله رهجو را زیاد میکرد. و در نهایت امیدوارم لژیون پرباری را داشته باشد. و این تولد را مجدداً به خودش و تک تک اعضای خانوادهاش تبریک عرض میکنم.


در ادامه تولد 5 سال رهایی راهنما مسافر علیرضا :

اعلام سفر متولد :
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر
آخرین انتی ایکس مصرفی شیره سوخته و نیکوتین دو سفر همزمان داشتم به روش Dst با داروی oT راهنمای مواد آقا محمود راهنمای سیگار علی آقا ورزش والیبال رهایی پنج سال و دو ماه.

آرزوی متولد :
من دوتا آرزوی خودم رو بیان میکنم از پلهها که میآمدم بالا یکی از مسافرین گفت اولین آرزویت برای بنده باشد اولین آرزوی بنده این است امیر مهدی به هرچه میخواهد برسد. آرزوی دومم این است که تمام افرادی که چندبار سفر میکنند و در سفرشان گیر کرده اند مانند سیاوش.میثم.محمود. عباس و خیلی از افراد دیگر . از صمیم قلب از خداوند میخواهم که انشاالله به رهایی برسند.
.jpg)
.jpg)
مشارکت متولد :
به رسم کنگره در ابتدا تشکر میکنم از خداوند از کائنات و هستی که بنده را لایق دانستند امروز در این جایگاه بنشینم و تولد آزادمردی خود را جشن بگیرم. اگر کسی فکر میکند که به تنهایی به رهایی میرسد کاملاً در اشتباه است. بنده از تمامی پیشکسوتان و تمامی افرادی که دست بنده را گرفتند تا به این جایگاه برسم شکر میکنم. از جمله آقا موسی حمید آقا مهدوی خانم مرضیه خانم مستانه خانم محدثه خانم زینت خانم اعظم ایجنت و مرزبانی قسمت همسفران ایجنت و گروه مرزبانی قسمت مسافران دوره کنونی و دوره های قبلی و آقا مصطفی ایجنت شعبه ممنونم. بنده در طول سفرم سه راهنما داشتم. راهنمای دوره مرزبانی جناب آقای حمید زمانی. راهنمای سیگار علی آقا سلیمانیها. و راهنمای DST آقا محمود. من از تک تک این عزیزان ممنونم. دست تک تک این عزیزان را میبوسم و از همه شما عزیزان و خدمتگزاران و راهنمایان ممنونم و از همه شما درسهای بسیار زیادی را فرا گرفته ام. از خانواده خودم تشکر میکنم. از همسفر خودم تشکر میکنم. برخلاف چیزی که اکنون شما مشاهده میکنید بنده در زمان مصرف گاهاً هفته به هفته منزل نمیرفتم. بنده همسفرم را خیلی اذیت کردم. از راهنمای همسفرم تشکر میکنم. و قابل توجه افرادی که همسفران خود را به کنگره نمیآورند. زمانی که شما همسفران خود را به کنگره میآورید و همزمان آموزش میگیرید کمک بسیار زیادی در روند سفر شما خواهد بود. بنده به مدت ۱۸ ماه در دوره مرزبانی خدمت کردم جایگاههای متعددی را تجربه کردم. ولی در این مدت ضور در کنگره و جایگاههای خدمتی راهنمای خودم آقا محمود حتی یک بار هم از من خواسته طبق حرمت و قانون کنگره ۶۰ نداشت. حتی برای جابجایی مکان لژیون. و در اینجا از ایشان ممنونم و تشکر میکنم که با چنین رفتارش باعث شد بنده در جایگاه خدمتی به راحتی بدون حتی ذره ای ناراحتی خدمت کنم. آقا غلامرضا برادر بنده هستند و وقتی وارد کنگره ۶۰ میشوم دیگر بین غلامرضا و سایر افراد شعبه فرقی نمیگذارم و همه را مثل برادرم میدانم. و در آخر از همه شما عزیزان که در جشن بنده حضور پیدا کردید تشکر میکنم.



.jpg)
.jpg)


در ادامه اعلام رهایی رهجویان راهنمای محترم مسافر امیر لژیون ششم:

عکاس : مسافر ساسان و مسافر امیر لژیون 4
صدابردار : مسافر فرهاد لژیون 8
تایپ و تنظیم و ارسال : مسافر احمد لژیون 2
مرزبان کشیک : مسافر حسن
سایت نمایندگی دهخدا
- تعداد بازدید از این مطلب :
123