روز و شبم بیهوده می گذشت

امیدوارم حال تمام دوستان خوب باشه و هرکسی درتاریکی هست زودتر از این تاریکی ها خارج بشه و بیماری اعتیاد برای همه درمان بشه ، من مدت زیادی بیماری اعتیاد داشتم و کاملا درتاریکی بودم نمی دانستم از کجا ضربه خوردم و ضربه می خورم تا این که با کنگره آشنا شدم و یکی از آشنایا راه کنگره ۶۰ و درمان اعتیاد را به من و همسفرم نشان داد تا درمانم را شروع کنم و از تاریکی خارج بشوم چون اعتیاد تمام زندگی انسان را تحت الشعاع قرار می دهد و برای بیمار اعتیاد این مسئله که از کجا ضربه خورده بسیار اهمیت دارد و این فقط در کنگره ۶۰ مطرح شده و درمان می‌شود.
من هیچکدام از کارهایم درست و روی برنامه نبود خورد و خوراکم ،خوابیدنم ، کار کردنم و حتی تفریحاتم هیچکدام درست و دلنشین نبود و واقعا روز و شبم بیهوده می گذشت؛ ولی از وقتی راه درمان پیدا شد و من فهمیدم که اعتیاد دارم؛ یک بیماری که باید جسم و روان و جهان بینی ام درمان شود دیگر نتوانستم مثل قبل به راحتی سمت مواد بروم چون راه برایم پیدا شده بود جایی که همیشه دنبالش بودم گویا از روزنه ای نور می تابید تا زندگی من روشن شود.
همه کسانی که دچار بیماری اعتیاد هستند درک می کنند که زمان اعتیاد هیچ کدام از کارهایشان روی برنامه و درست نبوده من هم از همه بدتر فقط به دنبال این که چگونه و از کجا مواد مصرفی ام را پیدا کنم تا چند ساعتی دود بکنم، اولویت برایم فقط مصرف مواد بود نه خانواده ام اهمیت داشت نه دوستان و نزدیکانِ دیگر و همه چیز راه فدای مواد می کردم، به راحتی به هرکسی دروغ میگفتم و برای این که مواد مصرفی خودم را تهیه کنم از انواع و اقسام رکب ها و دروغ ها استفاده می کردم و اعتماد و باور دیگران را هم نسبت به خودم از بین می بردم واقعا برای چه این کارها میکردم؟
برای این که به خودم ضربه بزنم . . . همین گونه زندگی ام به بطالت میگذشت و رو به نابودی میرفتم ؛به حمد الله راه پیدا شد و اکنون درحال سفر هستم و هشت ماه به استادی عباس آقا از سفر اولم میگذرد حالم آنقدر خوب است که برای وصف ناپذیر است این حال خوب را برای تمامی مسافران و برای تمامی بیماران اعتیاد آرزومی کنم.

نویسنده: مسافر سعید لژیون هفتم
ارسال مطلب: همسفر رضا