جلسه هفتم از دور سی و دوم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی دانیال اهواز، با استادی مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر ناصر و دبیری مسافر مصطفی، با دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» در روز پنجشنبه ۱۰ مهرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، علیرضا هستم یک مسافر، خداوند را شاکر و سپاسگزارم بابت فرصتی که در اختیار من قرار داده شد تا بتوانم در این جمع عزیزان حضور داشته باشم. خیلی خوشحالم و بسیار سپاسگزارم از این حال خوب. واقعاً این بزرگترین نعمتی است که خداوند نصیب من کرده است. یکی از آموزشهایی که من از آقای مهندس گرفتم این بود که وقتی در فضای کنگره و این جمع قرار میگیری، حس میکنی در کنار عزیزترین افراد زندگیات هستی؛ خانوادهای که همیشه به دنبالش بودی. این برای من یکی از بزرگترین موهبتهاست. در رابطه با دستور جلسه باید بگویم که زمانی که متوجه شدم درگیر اعتیاد هستم، بیش از پانزده سال بود که دنبال راهی برای نجات خودم میگشتم. سالهای آخر واقعاً برای من به جهنم تبدیل شده بود. همیشه به دنبال راهی بودم که از این وضعیت بیرون بیایم، اما هر اقدامی میکردم نتیجهای نداشت و شرایط بدتر میشد. آن زمان تبلیغات زیادی وجود داشت، ولی من همیشه به دنبال این بودم که بپرسم: آیا یک نفر هست که واقعاً درمان شده باشد؟ میخواستم یک نمونه واقعی ببینم، کسی که جواب گرفته باشد. متأسفانه هیچ پاسخی نمیگرفتم. اما با همه این سختیها و شکستها، پیگیر بودم تا اینکه خدا را شکر به واسطه فردی با کنگره آشنا شدم. اولین بار که به کنگره رفتم، به اتاق مرزبانی در آکادمی (که آن زمان محل مشاوره بود) مراجعه کردم. شخصی که اولین مشاوره من را انجام داد آقا سعید بود. یادم هست آن روز زمستانی با پیراهن سفید و کاپشنی ساده آمده بود. ظاهرش به هیچ عنوان به مصرفکننده شباهتی نداشت. وقتی نشست و درباره «صورت مسئله اعتیاد» برای من و دو نفر دیگر صحبت کرد، دیدم تمام سؤالهایی که سالها در ذهنم بود و هیچکس پاسخ نداده بود، در کلام ایشان وجود دارد. تمام پاسخهایی که دنبالش بودم، همانجا به من داده شد. همان لحظه ایمان آوردم که این راه درست است و حس کردم این همان چیزی است که باید دنبالش باشم. خداوند شاهد است وقتی از اتاق مشاوره بیرون آمدم، با خودم گفتم: دیگر تمام شد، راه را پیدا کردم.آقای مهندس همیشه میفرمایند: «اگر یک متد علمی باشد، باید بتواند تمام سؤالهای مربوط به موضوع را به درستی پاسخ بدهد.» این دقیقاً همان اتفاقی بود که برای من در کنگره افتاد. کنگره متدی علمی است که برای همه سؤالهای مربوط به درمان اعتیاد، پاسخ روشن و عملی دارد. خدا را شکر، امروز هم میبینیم که این روش درمانی نه تنها در زمینه اعتیاد موفق بوده، بلکه در درمان نیکوتین و حتی درمان اضافه وزن هم نتایج درخشانی داشته است. آقای مهندس حتی فرمودند: «شاید در آینده تعداد رهاییهای نیکوتین و اضافه وزن بیشتر از درمان اعتیاد باشد.» و این نشان از گستردگی و عمق علمی این متد دارد.

بخش دوم صحبت من مربوط به تولد ۱۰ سال رهایی آقا محمد عزیز است. ایشان از همان ابتدای حضور در کنگره، بسیار منظم و جدی سفر خود را آغاز کردند. واقعاً خواستار درمان بودند و کوچکترین مشکلی در سفر نداشتند. وقتی همسفر ایشان نیز وارد سفر شدند، این روند قویتر و کاملتر شد. مهمتر از همه اینکه آقا محمد و همسفرشان خیلی خوب درک کردند که وظیفه ما در کنگره چیست. آقای مهندس بارها تأکید کردهاند که کنگره استاد پرورش میدهد. یعنی ما تنها دریافتکننده خدمت نیستیم، بلکه وظیفهای هم در قبال خدمتی که به ما داده میشود داریم.آقا محمد این موضوع را به خوبی فهمید و در جایگاههای مختلف خدمت کرد. چه خودش و چه همسفرشان همیشه با نظم، پشتکار و عشق در مسیر آموزش و خدمت حرکت کردند. من برای ایشان و خانواده محترمشان بهترینها را آرزو میکنم. امیدوارم در ادامه مسیر هم بتوانند همینطور محکم و استوار خدمت کنند، آموزش بگیرند و پیشرفت کنند.ممنونم از اینکه به صحبتهای من گوش دادید. از آقا محمد و همسفر محترمشان خواهش می کنم که در جایگاه قرار بگیرند.

خلاصه سخنان مسافر محمد:
سلام دوستان محمد هستم مسافر، اولین آرزویم را به رسم کنگره در دلم نگه می دارم و اما آرزوی دومم این است که ما بتوانیم در خوزستان شعب متعددی داشته باشیم در تمام شهرها و کسانی که گرفتار این بلای خانمان سوز هستند بتوانند به درمان برسند و به زندگی سالم برگردند.
از آقای بیات عزیز صمیمانه تشکر میکنم که قدم رنجه کردند و تشریف آوردند. حضور شما، چه از روز نخست و چه تا امروز، همیشه چراغ راه من بوده و تکیهگاه مطمئنی برایم بودهاید. در کنگره میگویم و از ته دل اعتراف میکنم که زبانم قاصر است از شکر نعمتهای خداوند، بهویژه این نعمت بزرگ که آقای بیات و کنگره را در مسیر زندگیام قرار داد. خدا را شکر میکنم که در زمانی زندگی میکنم که آقای مهندس حضور دارند و توانستم از آموزشهای ناب ایشان، از سایه و برکات حضورشان و شاگردان و اساتیدی همچون آقای بیات و آقای فرشید تفرشی بهرهمند شوم. در برابر همه آنها سر تعظیم فرود میآورم. از صمیم قلب قدردان زحمات، تلاشها و حضور پایدار آقای بیات هستم که چراغ راه کنگره را در خوزستان روشن کردند و با پایمردی و استقامت خود، مسیر را هموار ساختند. شاید کار از یک نفر آغاز شد، اما تداوم آن نیاز به همت و عشق فراوان دارد. من شاهد زحمات کسانی بودم که از پارک شروع کردند، با تمام دشواریها تلاش کردند تا یک نفر را حفظ کنند و دیگران را تشویق نمایند؛ کاری که واقعاً آسان نیست.آقای بیات در روزگاری که هنوز کنگره شناختهشده نبود، با ایمان و ارادهای مثالزدنی گام برداشتند. ایشان دین بزرگی بر گردن خوزستان دارند. از طرف خودم و همه کسانی که امروز حضور دارند، چه درمانشده و چه در مسیر درمان، قدردانشان هستم. حتی آنان که هنوز درمان نشدهاند، اکنون میدانند جایی هست که میتوان به آن پناه آورد؛ جایی امن که خدمتگزارانش بیهیچ چشمداشتی، تنها برای عشق و انسانیت خدمت میکنند.بارها گفتهام و باز هم میگویم: راهنماها شاید تنها کسانی باشند که «دایه مهربانتر از مادر» و «کاسهداغتر از آشنا» هستند. فردی که تازه به کنگره میآید، هیچ درکی از عمق مفهوم خدمت و حتی از خود اعتیاد ندارد. پیش از آشنایی با کنگره، هر جا سخن از اعتیاد بود، میگفتند: «هر که میکشد، معتاد است!» اما کنگره خط بطلان بر تمام این تصورات عامیانه کشید؛ تصوری که هنوز هم در جامعه ما و حتی در کشورهای دیگر وجود دارد.آقای مهندس با تلاشهای بیوقفه، درمان واقعی اعتیاد را به جهانیان معرفی کردند. روش درمانی کنگره در هیچ جای دنیا نمونه ندارد، و گواه آن همین انسانهای رهاشده و راهنمایان عاشقخدمت چون آقای بیات هستند. در طول یازده سال حضورم در کنگره، با وجود داشتن لژیون سیگار، اکنون که در محضر آقای بیات هستم، برای خودم هیچ جایگاهی قائل نیستم و با نهایت احترام، ایشان را استاد و الگویی بزرگ میدانم. افتخار میکنم که شاگرد ایشان بودم و خداوند را شاکرم که ایشان را در مسیرم قرار داد. از همسفرم نیز صمیمانه سپاسگزارم؛ نقش ایشان در ادامهی سفرم بسیار پررنگ بود. در سالهای نخست بدون حضور، صبر و فداکاری او، نمیتوانستم این مسیر را طی کنم. به دوستانی که هنوز در همراه کردن همسفر خود تردید دارند، توصیه میکنم این کار را انجام دهند. حضور همسفر، زبان مشترک میان مسافر و همسفر را ایجاد میکند و موجب شکلگیری احترام، اعتماد، مشورت، همکاری و عشق میان آنها میشود.



سایت نمایندگی دانیال اهواز
عکس و تایپ: مسافر محسن
ارسال خبر: همسفر ابوالفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
195