English Version
This Site Is Available In English

یا صفر بودم یا صد، یا افراط یا تفریط.

یا صفر بودم یا صد، یا افراط یا تفریط.

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر؛ نظم، کلید موفقیت است. در گذشته، هیچ چیز در جای خودش و در زمان خودش نبود. همه کارها را نیمه‌کاره رها می‌کردم؛ جایی اضافه‌کاری، جایی کم‌کاری. هیچ‌وقت تعادل نداشتم؛ یا صفر بودم یا صد، یا افراط یا تفریط. این، سبک زندگی من شده بود. نظم برایم آزاردهنده بود، کلافه‌ام می‌کرد، چون با سیستم درونی من هم‌خوانی نداشت. می‌خواستم بدون هیچ قاعده و چارچوبی در اجتماع حضور داشته باشم و جهان بیرونی را با بی‌نظمی خودم هماهنگ کنم! از آدم‌های منظم متنفر بودم. به آن‌ها برچسب‌های مختلف می‌زدم و با تخریبشان، از خودم فرار می‌کردم تا با حقیقت روبه‌رو نشوم. چون در اعماق وجودم می‌دانستم که ریشه همه مشکلاتم، بی‌نظمی و نبود چارچوب مشخص است. این بی‌نظمی از درون من نشأت می‌گرفت. نه در افکارم نظم داشتم، نه در احساسات و نه در عملکردم. هر مشکلی را می‌خواستم فوری و بدون صبر و تأمل حل کنم. اما امروز، در کنگره آموختم که باید از درونم شروع کنم. به موقع و به اندازه دارو خوردن، اولین قدم بود برای ایجاد نظم بیشتر. نظم از درون من و از مسیر درمان آغاز شد. یاد گرفتم که باید در رفتار، اندیشه و احساساتم نیز نظم ایجاد کنم، اگر به‌دنبال رسیدن به تعادل هستم. احساسات و تفکراتی که چارچوب نداشته باشند، نمی‌توانند برای من آرامش بیاورند. کنگره برای من دروازه و کلید ورود به نظم بود. از بی‌نظمی خارج شدم؛ "چشم" گفتم، به موقع آمدم، به موقع رفتم، حرف اضافه نزدم... همه این‌ها را از دیدن انسان‌های منظم یاد گرفتم، و نگاهم به دنیا تغییر کرد. وقتی وارد لژیون ویلیام شدم، اولین حرفی که راهنمایم به من گفت این بود: «باید خط‌کشی‌شده و منظم باشی». این بار اما، دیگر از این کلمات نمی‌ترسیدم. دیگر نفرتی در کار نبود. می‌دانستم کلید حل مشکلاتم در همین نظم نهفته است. پذیرفتم، و امروز دارم ثمرات این پذیرش را می‌بینم. نظم بیشتر، تعادل بهتر. نظم بیشتر، موفقیت بیشتر. با تشکر از همه دوستان و کنگره ۶۰.
نگارنده: مسافر حسین(لژیون 6)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .