جلسه سوم از دوره بیست و سوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی زاگرس، با استادی راهنما مسافر مجید، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر محمود، با دستور جلسه: « صورت مسئله اعتیاد + جشن تولد » روز پنجشنبه 10 مهرماه 1404 ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکر و سپاسگزارم که بار دیگر اجازه داد در این جایگاه قرار بگیرم تا آموزش بگیرم و خدمت کنم. دستور جلسهی این هفته کنگره۶۰ "صورتمسئله اعتیاد" است. در کنگره ۶۰ آقای مهندس مشخص کرد که اعتیاد چیست و مبدأ آن کجاست اما در بیرون از کنگره همه فکر میکردند که اعتیاد نوعی مسمومیت است و باید سم را از بدن فرد معتاد خارج کنیم تا به درمان برسد درحالیکه آقای مهندس عقیده دارند اعتیاد یک نوع جایگزینی است. یک فرد مصرفکننده مواد اگر مدتزمانی از مصرف موادش بگذرد درد سراسر بدنش را فرا میگیرد و حالت خماری به او دست میدهد و این به خاطر این است که مواد شبه افیونی داخل بدن او ترشح نمیشوند و آقای مهندس به این مسئله پی برد و فهمیدند که سیستم جسم بدن فرد مصرفکننده از تعادل طبیعیاش خارج شده و بدنش نمیتواند مواد شبهافیونی تولید کند و این همان صورت مسئله اعتیاد است. آقای مهندس برای درمان اعتیاد ۱۰ الی ۱۱ ماه زمان را با کمک داروی اوتی تعیین کرد که این مدتزمان با پلههای ۲۱ روزه تیپر میشود تا سیستم ایکس بدن فعال شود و مواد شبه افیونی طبیعی داخل بدن ترشح شوند.

دستور جلسهی دوم، جشن یک سال رهایی مسافر حبیب است. خدا را شکر میکنم که یکی دیگر از رهاییها به یک سال رهایی رسید و این جشن یک امید و انگیزه است برای مسافرین سفر اول که شما هم میتوانید به این جایگاه برسید. حبیب مثل سایر رهجوها با یک حال خراب وارد کنگره شد و زمانی که لژیون پنجم را انتخاب کرد و سر لژیون نشست سفرش را بهطورجدی آغاز کرد و با تمام مشکلاتی که داشت استقامت کرد و به راهش ادامه داد، فرمانبردار خوبی بود و همیشه سر جلسات حضور داشت تا اینکه واقع به نتیجه رسید و توانست گل رهایی را از دستان آقای مهندس دریافت کند. خدا را شکر میکنم که حبیب توانست به رهایی برسد و امروز جشن یک سال رهاییاش را بگیرد و از خداوند میخواهم که همیشه در زندگیاش موفق و پیروز باشد. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همهی شما ممنونم.

خلاصه صحبتهای مسافر حبیب:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اجازه داد در کنگره حضور پیدا کنم تا به این حال خوب و خوش برسم. در ابتدا به همهی عزیزانی که در این جشن شرکت کردند و به ما دلگرمی و امید دادند تشکر میکنم. من قبل از ورودم به کنگره از لحاظ جسمی و روحی و روانی حال بسیار بدی داشتم چندین بار برای درمان اعتیادم به پزشک روانشناس مراجعه کردم و با مصرف داروهای او متأسفانه حالم خیلی بدتر شد و روزگار بسیار بدی را تجربه کردم نه در داخل خانه و نه بیرون از خانه با کسی سازگاری نداشتم و اخلاق بسیار بدی داشتم؛ زمانی که وارد کنگره شدم خواستهی خیلی قوی داشتم و آرزو داشتم مانند افراد عادی بتوانم زندگی کنم خدا را شکر تلاش کردم و برای اینکه بتوانم سفرم را بهدرستی انجام بدهم، هدف و خواسته داشتم واقع گوش کردم و فرمانبردار خوبی بودم زیرا دوست داشتم به رهایی برسم و بتوانم خدمت کنم. راهنمایم در طول سفر بسیار به من کمک کرد و من هم سعی کردم سفر بینقصی داشته باشم تا توانستم به رهایی از دام اعتیاد و سیگار برسم و الآن هم که در سفر دوم هستم دوست دارم خدمت بگیرم و خدمتگزار باشم تا بتوانم جبران خدمتهایی که کنگره به من کرده است را بکنم.
آرزوی مسافر حبیب: رهایی مسافران سفر اول و سلامتی آقای مهندس

خلاصه صحبتهای همسفر سمیه:
خداوند را شکر میکنم و بسیار سپاسگزارم که توانستم در کنگره حضور پیدا کنم از آقای مهندس سپاسگزارم که این بستر را فراهم نمود تا من همسفر بتوانم از آموزشهای ناب کنگره استفاده کنم. مسافر من قبل از ورود به کنگره همیشه در آستانه آشوب بود و هیچوقت نمیشد با او صحبت کرد و همیشه عصبانی بود. خدا را شاکرم که کنگره را سر راه ما قرار داد فقط اعتیاد مسافرم درمان نشد بلکه با تلاش و کوششی که داشت سعی کرد آموزشهای جهانبینی را هم دریافت کند. هرکسی که حال مسافرم را قبل از آمدن به کنگره با حال فعلیاش دیده باشد میگوید که او چقدر تغییر کرده است. خدا را شکر میکنم برای جشن یک سال رهایی مسافرم و از آقای مهندس بسیار سپاسگزارم واقعاً این آرامشی که در این دو سال کنگره دارم را در هیچ زمانی نداشتهام و این را مدیون آقای مهندس و کنگره۶۰ هستم از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همهی شما ممنونم.
آرزوی همسفر سمیه: سلامتی آقای مهندس و خوشبختی فرزندانم

تایپ گزارش: مسافر مظاهر لژیون 7
عکس: مسافر مجتبی لژیون 1
بارگزاری: مسافر محمد لژیون 8
مسافران کنگره 60 نمایندگی زاگرس
- تعداد بازدید از این مطلب :
79