زمانی که صحبت از نظم، انضباط و احترام در کنگره میشود برای من صرفاً یک دستور جلسه نیست، سه پارامتر مهم هستند که زندگی آشفتهام را نظم بخشیدند و حیات را در کالبدم جاری ساختند. پیش از این سفر، زندگی من شبیه یک مرداب بود. هیچ چیز سر جای خودش نبود، قیدوبندی وجود نداشت و در نهایت مهمترین چیزی که زیر آوار بینظمی دفن شده بود، احترام به خویشتن و حق حیات بود. نظم اولین هدیه و نشانه هستی است جرقهای بود که در فضای مهآلود اعتیاد، امید را در من به وجود آورد.
نظم یعنی به زمان، دقیقه و ثانیه عمر خود و دیگران احترام بگذاریم. در کنگره۶۰ تمام جلسات بدون تأخیر شروع میشود و صندلیها مرتب و منظم چیده میشوند، لباسها سفید و یکدست هستند؛ حتی جایگاه هر فردی مشخص است همه اینها دلیلی بر یک سیستم دقیق و قانونمند است. من احترام و انضباط را در کنگره۶۰ یاد گرفتم. فهمیدم که نظم در این سیستم، بازتابی از نظم حاکم بر هستیست. من در لژیون تغذیه سالم (جونز) سفر میکنم برای رسیدن به وزن ایدهآل باید بهموقع در لژیون حاضر شوم، طبق برنامه و ساعت مشخصی سالاد و غذا بخورم، پیادهروی منظم داشته باشم و قطعاً در سایه این نظم و برنامه دقیق میتوانم به هدف نهایی که همان کاهش وزن و سلامتی است برسم.
انضباط در کنگره یعنی، هیچ انرژی و زمانی نباید بیهوده هدر برود؛ اما نظم بیرونی بدون نیروی درونی مانند قفسی بدون پرنده است. انضباط همان مقاومت شیرینی است که وقتی نفس اماره میخواهد از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند تو را مجبور میکند در مسیر درست حرکت کنی و برای رسیدن به حال خوش به قوانین احترام بگذاری. اینجاست که نوشتن سیدیها نقش خود را بهعنوان یک هدایتگر نشان میدهد. نوشتن سیدی، صرفاً رونویسی نیست؛ بلکه یک تمرین برای انضباط ذهنی است. سیدیها عقل و ذهن من را تربیت میکند که در برابر میل به فرار و سهلانگاری، مقاومت کند و آموزشها را جزءبهجزء فرابگیرد. انضباط و نظم ارتش کوچک و منظمی است که در برابر نیروهای تخریبی ایستادگی میکند و به من میآموزد که خواستن یک شروع است؛ اما نظم بخشیدن به این خواستهها راهی برای رسیدن به هدف است.
احترام، واژهای که سالها در لابهلای تاریکیهای زندگیام گم شده بود. من سالها به جسم و پتانسیلی که برای تبدیلشدن به یک انسان خوب داشتم بیاحترامی کرده بودم. کنگره به من یاد داد که حرمتگذاشتن دوطرفه است. این من هستم که با رفتار درست باعث میشوم که دیگران به من احترام بگذارند. وقتی به حرمتها و قوانین کنگره۶۰، به راهنماها احترام میگذاری، در واقع پلی را میسازی که همه آن حرمتها دوباره به سوی خودت باز میگردد. احترام به انسانها یعنی پذیرش اینکه جایگاه هر فردی محترم است و من حق هیچگونه قضاوت یا دخالتی را در امور دیگران ندارم. کرامت انسانی از دسترفته همه مصرفکنندگان، با رعایت همین اصول ساده مانند احترام به جسم با مصرف دقیق دارو، احترام به روان با آموزش جهانبینی و احترام به جامعه با رفتار درست ذرهذره بازسازی شد. امروز این سه پارامتر مهم (احترام، نظم و انضباط) برای من فقط یک دستورالعمل نیست؛ بلکه با سلولهای جسمم عجین شدهاند و من را از یک انسان ویرانگر به یک معمار سازنده تبدیل کردند. در کنگره یاد گرفتم که برای رسیدن به رهایی و تعادل باید از مسیر زیبای احترام، نظم و انضباط عبور کرد.
نویسنده: همسفر مهتاب رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون تغذیه سالم)
ویراستاری: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر فخری (لژیون چهارم) دبیر اول سایت
تنظیم و ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر فخری (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران باشگاه تیراندازی با کمان کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
59