آقای مهندس عشق را نه به عنوان یک احساس سطحی، بلکه به مثابه حقیقتی ژرف و هستیبخش معرفی میکند؛ چیزی که انسان را از ورود به تاریکی به سوی نور میبرد. آنچه در این سیدی برجسته است، این است که عشق چیزی نیست که بتوان آن را کامل در قالب کلمات توصیف کرد، بلکه باید آن را تجربه کرد.
در این سیدی نمایشدهنده چیزی است که انسان قبل از هر چیز به آن نیاز دارد: اتصال به یک سرچشمهی پاک و غیرمادی. عشق، آن نیرویی است که میتواند فاصلهی بین انسان و خداوند را کم کند. عشق چیزی است که ما را میسازد، نه صرفاً احساسی که برای دیگران داریم. سه رکن عشق: سایه، جاذبه و حس است که یکی از نکات کلیدی این سیدی تأکید بر این است که برای عشق ورزیدن و دریافت عشق، باید سه مؤلفه در وجود ما پالایش شوند؛ مانند سایهها: آن چیزی که وجود دارد و به آن دل بستیم. جاذبه: جنبههای زیبایی و آن چیزی که جذب میکند (ظاهر، رفتار، کلام). حس: نحوهی دریافت ما از آن چیزی که وجود دارد و جذب کردیم.
اگر انسان فقط به سایه (ظاهر) توجه کند و جاذبه و حس را رها کند، عشق معنادار شکل نمیگیرد. همچنین اگر سایه پر از ناخالصیها باشد، عشق خفه میشود؛ بنابراین باید پالایش درونی برای عشقِ بیمنت را در وجود خویش انجام دهد. یکی از تأکیدات مهم سیدی این است که عشق بدون انتظار، عشق واقعی است. باید از تعلقات افراطی، کینه، حسادت، و طلبکار بودن عبور کنیم. باید توان بخشش و احساس قدرشناسی را در خود پرورش دهیم. این عشق است که اگر ببخشیم، زیاد میشود.
عشق در خدمت و ارتباط متقابل بیان شده که عشق زمانی که به مرحلهی خردمندی میرسد، خود را در خدمت به دیگران نشان میدهد. راهنماها در کنگره، نمونهای از این عشق بیچشمداشت هستند، آنها نمیخواهند چیزی بازپس بگیرند بلکه با عشق و خدمت پیش میروند. این عشق، حلقهای است میان انسانها که هر کس سهمی دارد. عشق و صراط مستقیم نیز بیان شده که یکی از تصویرهایی که در سیدی مطرح میشود این است که اگر حرکت انسان در مسیر درست باشد، خداوند لحظهبهلحظه زندگی او را تبدیل به گلستان میکند. عشق مسیری است که در آن اگر ما انسان مسیر را بشناسیم و حرکت کنیم، بهشت درون نمایان میشود.
برای من، این سیدی مانند یک آینه بزرگ بود. زمانی که گوش دادم مطمئن شدم که عشق فقط یک واژهی شاعرانه نیست، بلکه یک مسیری برای پاک شدن و پالایش است. زمانی که در تاریکی بودم، فکر میکردم عشق؛ یعنی چیزی که دیگران به من بدهند و محبتی که توقع آن را داشتم؛ اما اکنون که مسیر را طی کردم، مشاهده میکنم عشق واقعی، یعنی آنچه من میبخشم، بدون چشمداشت، بیمنت؛ مانند قدرت مطلق الله.
دریافتم که نمیتوان عشق را در قالب ظاهر حفظ کرد؛ باید بر روی حس و درک و ارتباط کار کرد. گاهی زمانی که فردی سخنی میگوید که که من را آزار میدهد، دلیل این است که هنوز سایه من پاک نشده، ممکن است واکنش بدی نشان بدهم. سیدی عشق به من آموخت باید آن بخش از سایه را اصلاح کنم تا جاذبه و حس سالمتر بتوانند عشق را در من بیدار کنند.
نویسنده: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون هشتم)
رابط خبری: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون هشتم)
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی حافظ
- تعداد بازدید از این مطلب :
46