English Version
This Site Is Available In English

سیستم ایکس و اعتیاد

سیستم ایکس و اعتیاد

نهمین جلسه از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دلیجان با استادی همسفر معصومه، نگهبانی همسفر مرضیه و دبیری همسفر پریسا با دستور جلسه "سیستم ایکس و صورت مسئله اعتیاد" روز چهارشنبه ۹ مهرماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، معصومه هستم، همسفر. خیلی خوشحالم که در کنار شما هستم تا از شما آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز در مورد صورت‌مسئله‌اعتیاد است.
ما قبل از اینکه به کنگره بیاییم، فکر می‌کردیم اعتیاد یک مصرف‌کننده مساوی بود با یک انسان مجرم و بی‌اراده و بی‌انگیزه، همه ما در مورد آن‌ها این فکر را می‌کردیم که آنها نمی‌خواهند درمان شوند، یعنی تلاش نمی‌کنند و در مورد صورت‌مسئله‌اعتیاد، هیچ آگاهی و اطلاعاتی نداشتیم.
خدا را شکر می‌کنیم و از آقای مهندس متشکریم که زحمت کشیدند و این صورت مسئله را برای ما بازگو کردند و ما یاد گرفتیم که خیلی خودمان و مسافرمان را اذیت نکنیم. یاد گرفتیم که اعتیاد یک بیماری مزمن است. مزمن یعنی چه؟ یعنی اینکه سیستم بدن عادت کرده است؛ یعنی سیستم بدن به طور کلی عوض شده است.
خداوند این سیستم بدن را طوری طراحی کرده که خودش همه مواد را در بدن به اندازه تولید می‌کند. ما وقتی در جایی ضربه می‌خوریم، بعد از چند وقت می‌بینیم که درد آن ساکت می‌شود. خودبه‌خود ساکت نمی‌شود، بلکه بدن خودش مورفین تولید می‌کند و این درد ساکت می‌شود.
در جلسه‌ای آقای مهندس گفتند کسانی که جراحی می‌کنند یا خانم‌هایی که زایمان می‌کنند، بعد از زایمان معمولاً اکثراً افسردگی می‌گیرند. آقای مهندس می‌فرمایند: این افسردگی نیست، مورفین بدنش کم شده و مصرف شده است. به همین دلیل حالش خوب نیست و به مرور زمان حالش خوب می‌شود و لازم نیست او را دکتر ببریم و دارو بگیرد.در واقع او افسردگی نگرفته است و به این آسانی هم ما افسردگی نمی‌گیریم، بلکه سیستم افیونی بدنش کم شده است.
خواب بی‌موقع هم باعث می‌شود حالت طبیعی و فیزیولوژی بدن عوض شود.
آقای مهندس مصرف‌کننده را یک آدم بی‌اراده نمی‌داند و صورت مسئله اعتیاد را کاملاً برای ما باز کردند. در واقع مصرف‌کننده به جای اینکه مواد مصرف کند، سیستم ایکس بدنش از کار افتاده و چیزی تولید نمی‌کند. یعنی اگر یک روز مواد مصرف نکند، حالش خیلی بد است و باید مواد مصرف کند.
ما چقدر مسافرهای‌ خود را کمپ می‌بردیم و اذیت می‌کردیم، ولی الان که ما در کنگره آمدیم می‌فهمیم، کسانی که کنگره نیامده‌اند نمی‌دانند چه کار کنند، اما ما که کنگره آمده‌ایم، خیالمان راحت است و آموزش گرفته‌ایم.
من قبلاً جایی نمی‌رفتم و می‌گفتم می‌روم جایی که به مسافرم اهانت می‌کنند؛ چون هروئین مصرف می‌کرد و حالش بد بود، ولی الان که به کنگره آمده‌ام، حالم خوب است و انشاالله که برای همه این راه باز شود و به حال خوش برسند. سیستم ایکس‌شان با داروی آقای مهندس و راهنمایی راهنمایان محترم، داروی خود را در زمان مناسب و به مقدار مناسب مصرف می‌کنند.
آنها وقتی مواد مصرف می‌کنند، تعادل‌شان به هم خورده است؛ یعنی حالت عادی ندارند، توهم می‌زنند و کارهای ضدارزشی انجام می‌دهند. به کنگره می‌آیند تا به تعادل برسند و سیستم ایکس‌شان هم به تعادل می‌رسد و به رهایی می‌رسند و حالشان خوب می‌شود و همسفر هم حالش خوب می‌شود.
این حال خوب شدن بها دارد. هر چیزی را که بخواهیم به دست آوریم، یک بهایی دارد و باید بها را پرداخت کنیم.
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
کفر نعمت، از کفت بیرون کند
وقتی شکر به جا آوردیم، بهای حال خوب را پرداخت کرده‌ایم و بعد به دنبال آن نعمت‌های دیگری می‌آید.
خداوند بزرگ می‌فرمایند: "من سلامتی به تو دادم که حتی خودت هم از آن خبر نداری. تو باید بها و شکر آن را به جا آوری و کاری برای کسی انجام دهی. کسی که سلامتی ندارد، تو دستش را بگیر." تشکر زبانی به تنهایی فایده‌ای ندارد. من باید کاری بکنم، باید پرداختی داشته باشد. انسان باید جاری باشد. آبی که در جوی بماند، سالم نمی‌ماند. آب باید جاری باشد، هم بگیرد و هم بدهد. آب جاری زلال و قشنگ است. اگر بخشش کردی، جاری هستی و حالت خوب است.
وقتی به من می‌گفتند برای خدا شناسی باید خودت را بشناسی! می‌گفتم یعنی چه؟ یعنی فکر کنم که آدم خوبی هستم یا نه؟! من در کنگره متوجه شدم خودشناسی یعنی چه. یعنی اعضای بدنم را بشناسم تا قدر سلامتی را بدانم و شاکر خدا باشم.
بخشش، همین نیست که مالی باشد. بخشش، جانی و زمانی هم هست. خدمتگزاران، مرزبانان محترم، راهنمایان محترم، این‌ها چه کار می‌کنند؟ خدمت می‌کنند و سلامتی و حال خوششان را به دیگران هدیه می‌دهند تا دیگران را به سلامتی برسانند. ما باید قدردان خود و کنگره باشیم.
من قبل از کنگره حالم خوب نبود و مشاوره و دکترهای زیادی رفتم. به من می‌گفتند مشکل تو از مصرف‌کننده‌ات است. باید خودت را از مصرف‌کننده‌ات دور کنی. مصرف‌کننده تو است که تو را اذیت می‌کند، باید از تو دور شود تا بفهمد چه کار می‌کند. من قبول نمی‌کردم، ولی ته دلم آگاه بود که روزی یک راهی پیدا می‌شود. با خودم می‌گفتم هیچ دارویی من را خوب نمی‌کند.
یک دکتر به من گفت که می‌توانم دارویی به تو بدهم که حالت خوب شود و سرحال شوی. بعد فهمیدم آن دارویی که به من داده بود، مواد مخدر و شیشه بود و اگر مصرف می‌کردم، خودم مصرف‌کننده می‌شدم. پس من باید بهای حال خوب خودم را پرداخت کنم.
من در لژیون سردار حالم خوب می‌شود و سرحال می‌شوم. من دو هفته کمردرد داشتم و اصلاً نمی‌توانستم بنشینم. وقتی که دیروز به من گفتند که به لژیون سردار بروم، کمردردم خیلی بهتر شده بود.
مسافر به جای خود، ما هم باید به عنوان همسفر بهای حال خوبمان را پرداخت کنیم. چون آب جاری است، اگر برود زلال است. لژیون سردار قبلاً ۶ میلیون بود تا همسفرها و مسافرهایی که تعادل نداشتند، وفای به عهد را یاد بگیرند. لژیون سردار یک آموزش است که وفای به عهد داشته باشیم و به قولمان عمل کنیم.
وقتی به کسی بدهکار هستید، تعهد بدهید و بگویید: "من قول داده‌ام و وعده داده‌ام. خدایا کمکم کن تا بتوانم بدهی‌ام را پرداخت کنم." مطمئن باشید به وقتش خدا کمکتان خواهد کرد. پس لژیون سردار، وفای به عهد است. من در لژیون سردار تعهد می‌کنم که بدهی‌ام را تا چند ماه دیگر پرداخت کنم. من در لژیون سردار آموزش می‌بینم و یاد می‌گیرم که آموزش‌های کنگره را یک‌به‌یک اجرا کنم.
از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید، متشکرم.

تایپ : همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زینب ( لژیون سوم)
عکس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زینب(لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دلیجان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .