جلسه دهم از دور پانزدهم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره60 نمایندگی شمس با استادی دستیار اسیستانت سردار دنور همسفر فریده، نگهبانی پهلوان همسفر فاطمه و دبیری راهنما همسفر بهناز (دنور) با دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» روز سهشنبه 8 مهرماه 1404 راس ساعت 14:45 آغاز به کار کرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز در مورد صورت مسئله اعتیاد است و این دستور جلسه را میتوانیم در تمام ابعاد زندگی خود نهادینه کنیم. امروز میخواهم در مورد تجربۀ خود با شما عزیزان صحبت کنم تا ببینیم که چقدر مهم است این دستور جلسه را در زندگی خود اجرا کنیم.
چند سال پیش با یک درد وحشتناک در ناحیه بالاتنه وارد بیمارستان شدم. حال خیلی خیلی بدی داشتم و کمکم دست راستم بیحس و بیحرکت شد در آن شب دکترهای مختلفی مرا ویزیت کردند و برایم آزمایشهای متفاوتی نوشتند؛ ولی هر کدام از آزمایشها را که انجام میدادم دکترها میگفتند مشکلی نیست و آزمایشها خوب است. دردهای من دو ماه طول کشید و من از روی درد زیاد در اتاقی خود را حبس کرده بودم تا عزیزانم مرا با این حال بد نبینند.
مدتی که از این ماجرا گذشت کمکم چیزهایی برایم روشن شد، پیش خدا التماس میکردم تا در حد توانم به من درد بدهد، کمکم کند آن مسئلهای که باید آن را یاد بگیرم و آن گرهای که باید بازش کنم،مشخص شود که این درد برای کدام قسمت بدن من است.از هر دکتری که میتوانستم کمک گرفتم و حتی به دکتر طبسنتی هم مراجعه کردم.
در این چند روزی که قرار بود در کنار شما عزیزان حاضر شوم همیشه به این فکر میکردم که این دستورجلسه چه آموزشی داشت و چه چیزی را باید برای خودم یادآور شوم؟ به این نتیجه رسیدم که چه دردی میکشیدم. حالا ببینید مصرف کنندگانی که جزء به جزء سلولهای بدنشان درگیر است، چه دردی را تحمل میکنند و چون ما همسفرها درد مصرف کنندهها را نکشیدهایم، شاید گاهی اوقات کارهایی را انجام دادیم که در واقع بر اثر دانایی آن زمان ما بوده است.
خداوند همیشه دانش را به واسطه انسانهای برگزیدۀ خویش به سایر انسانهای القا میکند و در اختیارشان قرار میدهد. آقای مهندس با کشف این متد قشنگ صورت مسئلۀ درمان اعتیاد را عنوان کردند و کاملاً به ما آموزش دادند که مصرف کنندگان خوشگذرانی نمیکنند، بدنشان درگیر شده و سیستمهای بدنشان از کار افتاده است و اگر بخواهد دوباره درمان شود؛ باید آن جایگزینی که انجام شده است روش معکوس خود را طی کند و به تدریج و بدون تخریب این اتفاق بیفتد.
آقای مهندس با علمی که داشتند همه چیز را چک کردند که اعتیاد و انسان چیست و از تعامل این دو با هم این بیماری اتفاق میافتد. در ادامۀ آن جسم و جهانبینی؛ باید به آن درمان خود برسد. سیستم ایکسِ بدنِ من؛ باید متعادل شود تا من بتوانم به یک وضعیت نرمال برسم و احیا شوم و آن درمان برایم اتفاق بیفتد. حالا اگر بخواهم این مطلب را به مسئلۀ لژیون سردار تعمیم دهم، من روی این قضیه در سالهای متمادی فکر کردم و نمیدانستم که لژیون سردار چیست؟ به خاطر همین از الگوها استفاده نمودم.
اول از همه به خداوند نگاه کردم، بزرگترین کسی که میتوانستم از او الگو بگیرم که دیدم خداوند در کتابش گفته است: قسمتی از مال مردم را در مال تو قرار دادهام؛ یعنی من امانتدار مال مردم هستم؛ پس باید بدانم همه اینها مال من نیست و در جای دیگری گفته شده است: از علی(ع) آموز اخلاصِ عمل؛ پس باید خلوص داشته باشم. تفسیر قرآن را نگاه میکردم که میگفت: امن بودن یعنی زمین و مسیر را هموار کردن برای دیگران. نگاه کردم به هستی که چقدر قشنگ مسیر را هموار میکند، درختها اکسیژن را به من میرسانند، آب و خورشید همه در جای خودشان هستند و کار خودشان را انجام میدهند.
به قوانین هستی نگاه کردم و دیدم قانونی در هستی وجود دارد که میگوید: هر چیزی که در وجودت داشته باشی ارتعاشات مخصوص به آن را از خودت ساطع میکنی، در ادامۀ مسیر زندگی در سطحی قرار میگیری که اشخاصی با همان ارتعاشات در مسیرت قرار میگیرند. در کنگره۶۰ دیدم قبل از هر پرداختی دریافت داشتم. کنگره۶۰ چیزی از من نخواست، سوالی از من نپرسید و به تدریج به من آگاهی از جنس نور و خداوند داد تا بتوانم در اوج ناراحتیها آرام باشم.
.jpeg)
تهیه و تایپ: همسفر عسل رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون یکم)
عکس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیه ( لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون یازدهم)دبیر سایت
همسفران نمایندگی شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
137