English Version
This Site Is Available In English

درس عشق و عاشقی

درس عشق و عاشقی

دَر اگر بر تو ببندد مَرو و صبر کن آن‌جا، ز پس صبر تو را او به سر صدر نشاند؛ و اگر بر تو ببندد همه ره‌ها و گذرها، ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند. روزی که وارد کنگره شدم با کلی ناامیدی، غر و منت بر سر مسافرم آمدم، با کلی ادعا و دانایی کاذب، نمی‌دانستم خداوند مهربان لطفش را در حقم تمام کرده و من را به چنین مکانی فرا خوانده است. بعد از ۱۱ ماه سفر کردن به بهانه اعتیاد و منت گذاشتن، سفر اول تمام شد؛ حالا من مانده بودم بر سر دو راهی که آیا بمانم یا بروم؟ آن‌قدر از علم کنگره آموخته بودم و خوشم آمده بود که اصلاً نمی‌توانستم دل بکنم. افرادی که بی‌ریا و با عشق و محبت خدمت می‌کردند من را شیفته کرده بودند، تازه فهمیده بودم عشق چیست و عاشق کیست، مِهر چیست، محبت چیست، تازه داشتم بخشش و گذشت را می‌آموختم! روز به روز قدم‌هایم را محکم‌تر برداشتم تا بتوانم همان‌طور که به‌ من کمک شده بود تا کینه، نفرت و دود سیاهی خشم را تا حدودی از زندگی‌ام پاک کنم باید می‌ماندم تا ساختمان قوی‌تری از خودم بسازم تا شاید بتوانم تکیه‌گاهی برای دردمندی مثل خودم باشم، باید بهای عشق و محبتی را که دریافت کرده بودم بپردازم؛ پس ماندم، تلاش کردم، درس خواندم، بعد از گذشت ۳۰ سال دوباره در آزمونی که مثل کنکور بود شرکت کردم آزمونی که برخلاف کنکور، از ترس، دلهره و استرس خبری نبود؛ ولی با حسی سرشار از عشق، مهر و محبت شرکت کرده بودم تا این‌که در این آزمون عشق پذیرفته شدم در روز چهارم مهرماه ۱۴۰۴ با تعدای از همسفران که راهنمای عزیزم، خانم سلیمه هم برای دریافت نشان عاشقی پدر مهربان و زنده یادش آقا جواد با ما همراه بود شدیم، همسفران عشق برای دریافت شال راهنمایی که نشان عشق و عاشقی است از دستان بزرگ استاد عشق و محبت آقای مهندس عازم تهران شدیم، در این مسیر یک همسفر کوچک به نام همدم که شده بود آرامش‌ ما و نماد عشق در این سفر همراهمان بود و گاهی حال و هوای‌ ما را با سکوتش یا با گریه‌هایش عوض می‌کرد و به شیرینی سفرمان افزوده بود، به نظر شما همدم و حرکت مادر همدم غیر از عشق به خدمت چه می‌تواند باشد! من فکر می‌کنم همه اعضاء کنگره کاروان عشق و یا سفیر عشق هستند و انتخاب شده‌اند برای این مسیر، حالا خداوند راه و نور خودش و صراط مستقیم را به هر کسی جوری نشان می‌دهد من همیشه در دعای دست می‌خواندم « رَبِّ زِدْنِی عِلْمًا» و خداوند علم و صفت عاشقی خودش را به‌ وسیله کنگره‌ نصیب من کرده است و به‌ من می‌آموزد. خداوندا کمکم کن تا بتوانم با فانوسی به‌ نام عشق و محبت که به‌ من عطا کرده‌ای راه‌گشا باشم و به بهترین وجه ممکن بیاموزم و بیاموزم. اگر عالم همه پرخار باشد، دل عاشق همه گلزار باشد؛ وگر بی‌کار گردد چرخ گردون، جهان عاشقان بر کار باشد، همه غمگین شوند و جان عاشق، لطیف و خرم عیار باشد.

نویسنده:همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر سلیمه (لژیون چهارم)
رابط خبر:همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر سلیمه (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)‌
ویرایش:همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر سلیمه(لژین چهارم) دبیر اول سایت
ارسال:همسفر توران رهجوی راهنما همسفر نجمه(لژیون سوم)
همسفران‌ نمایندگی گنجعلی‌خان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .