آقای مهندس در سیدی عشق فرمودند: بحث امروز؛ عشق و محبت است. بیشترین لغت که در هستی راجبش صحبت شده عشق و محبت است، تمامی فیلمها و تمام ماجراها در تمام نویسندگان بزرگ راجب عشق صحبت کردند؛ عاشق را حساب با عشق است با معشوق چه حساب دارد؛ مولانا، شمس، حافظ و سعدی همه راجب عشق صحبت کردند و همه انسانها درگیر هستند. عشق چیست؛ نمیتوانیم بگوییم عشق چه هست و در قالب تعریف نمیگنجد. عشق؛ مثل یک انسانی در سرمای شدید قرار دارد و آن منبع، منبع گرما است و انسان در سرما یخ میزند و آن آتش میتواند به انسان حیات بدهد یا در یک منطقه بسیار گرمسیر است و جایی آب گورار دارد و مایل به سمت آن برود و اینقدر مهم است و میتواند ارزش داشته باشد، عشق در وادی چهاردهم آن را تجزیه کردیم که بر سه پایه استوار است؛ سایه، حس و جاذبه. عشق برای کل هستی است، عشق خاص و عشق عام. یک شاخه آن میشود مذکر به مونث که خیلی هم ارزش دارد.
سایه باید وجود داشته باشد اگر نباشد شما نمیتوانید عاشق بشوید، حالا هم در صورپنهان یا صورآشکار. ما نمیدانیم خداوند چه کسی است، قدرتاش را میبینیم ولی خودش را نمیتوانیم ببینیم ولی آفریدهها و صفتش را مشاهده میکنیم. چقدر قشنگ است کسی که میبخشد ولی انتظار دریافت ندارد، در عشق ورزیدن چه عاشق باشی چه معشوق حس جاذبه مهم است، همه ما اگر بخواهیم عشق و محبت را درک کنیم باید سایه، حس و جاذبه را کار کنیم و آن موقع است که عشق را درک میکنیم، وقتی عشق و دوست داشتن بود در فردوس قرار داریم، جهان هستی بر مبنا عشق استوار شده است. ما خداوند را میتوانیم حس کنیم و آفریدههایش را بستاییم. خداوند ذاتاش را نمیدانیم چیست و خالق و آفرینده هستی است.
آنقدر عشق بزرگ است که هزاران سال ما به دنبال هم میآییم و این دشواریها را متحمل میشویم که ذرهای از اقیانوس الهی را به دیگران برسانیم، خوش به حال آنکس که میدهد و به دنبال باز پس گرفتن نیست؛ ما نه از خدا باید توقع داشته باشیم و نه از بنده خدا. خداوند بیحساب میبخشد؛ اما ناظر است و اگر خطایی مشاهده کند، بخشش را متوقف میکند. اگر مخلوق در حرکت و راه درست باشد، لحظهبهلحظه قدمهایش را به گلستان تبدیل میکند. کسی که در مسیر درست حرکت میکند، بهشت را تا جان در بدن دارد، میبیند و در آسایش و آرامش قرار میگیرد و برای او ظلمت، تاریکی و سیاهی بیمعنا میشود.
عشق سه صورت است؛ عشق مخلوق به مخلوق و عشق مخلوق به خالق که بهترین و با ارزشترین صورت عشق انسانها است و عشق خالق به مخلوق که بالاترین مرتبه عشق، عشق خالق به مخلوق است. آخرین مرحله عشق که امیدوارم نصیب همه ما شود و آن زمانی است که انسان همهچیز را دوست دارد؛ وقتی که هیچ کینهای در قلبش نیست و به همهچیز عشق میورزد، و خداوند به خود و به مخلوقینی که خلق کرده است، افخار میکند.
منبع: سیدی عشق
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فریبا ( لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم) دبیر اول سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
122