چهاردهمین جلسه از دوره شصت و سوم از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی خلیج فارس بوشهر با استادی مسافر احسان، نگهبانی همسفر علیرضا و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه «سیستم ایکس، صورت مسئله اعتیاد» روز سهشنبه 8 مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احسان هستم یک مسافر. از جناب مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که چنین بستری را فراهم کردند که من بتوانم آموزش بگیرم و خدا قوت میگویم خدمت لژیون مرزبانی و ایجنت نمایندگی و خدمتگزاران که واقعاً زحمت میکشند که یک شخصی مثل من بتوانم به اینجا بیایم و به رهایی برسم. از راهنمای خودم آقای حسین تشکر میکنم که امروز اعتماد کردند و اجازه دادند که این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم.
تبریک میگویم به همسفر علیرضا بابت دریافت شال نارنجی همسفران آقا که برای اولین بار در نمایندگی بوشهر، راهنمای همسفران آقا شال دریافت میکند.
قبل از اینکه من خودم به کنگره بیایم، به خیلی از متخصصان، دکترها و روانشناسان رفتم و هزینههای بسیار زیادی کردم. در مسیرهای پرخطر رفتم و واقعاً خیلی اتفاقها برای من در این مسیرها افتاد، خطر تصادف و هزینه و رفت و آمد.
برای چه؟ فقط برای یک ترک ساده که در بین ما مصرفکنندهها همیشه رایج بوده که میخواستیم کسی نفهمد به که میخواهیم ترک بکنیم، چون همیشه به این باور داشتیم که این ترک ماندگار نیست.
همیشه میخواستم ترک کنم چون اصلا در بیرون کسی به درمان اعتقادی ندارد و همیشه هم دنبال یک راهی بودم که خیلی سریع به نتیجه برسم، ولی باز به آن نتیجهای که دلخواه بود نمیرسیدم.
هر بار که پیش متخصص میرفتم و ترک میکردم، با هزار درد و خماری بود و بعد با تخریبهای بالاتر و بدتر برمیگشتم به مصرف دوباره مواد و هر بار، موادم چندین و چند برابر میشد.
به لطف خدا و آقای مهندس که راه کنگره را پیدا کردم و به کنگره آمدم، در کنگره به من گفتند که اعتیاد یک صورت مسئلهای دارد. یعنی هر کاری که بخواهم بیرون انجام بدهم، چه در خانه، چه محل کار یا هر جا، اگر من صورت مسئله آن کار را بتوانم خوب باز بکنم و بفهمم که این کار را میخواهم انجام بدهم چگونه هست و کی و کجا و چجوری میخواهم انجامش بدهم، واقعاً به آن نتیجهای که میخواهم میرسم.
در کنگره که آمدم، اولش همه از درمان که حرف میزدند، اعتقاد چندانی نداشتم. یعنی حرف دلم را در آن روز میخواهم الان بگویم، وقتی که راهنماها میرفتند بالا و خودشان را معرفی میکردند، میگفتم که اينها احتمالا روانشناس هستند و یک حقوقی از یک سازمانی میگیرند، میآیند اینجا برای یک عده معتاد صحبت میکنند که سرگرم باشند که موادشان را ترک کنند و من نمیآیم! چون دو هفته بود که من از آخرین سمزدایی برگشته بودم و خیلی هم پیش خودم سرم بالا بود که ترک کردهام.

آقا مسیب که همینجا از ایشان تشکر میکنم میگفت حالا تو بنشین صحبت نکن و فقط گوش بده! رفتهرفته که پیش رفتم، دیدم که واقعاً اینجور نیست و اینها به قول معروف نفسشان واقعا از جای گرمی درمیآید و واقعاً تجربه و حسش کردهاند.
صورت مسئله اعتیاد برای من روشن کرد که اعتیاد چیست و گفت که اعتیاد یک مسمومیت مزمن نیست، اعتیاد یک بیماری روانی نیست، بلکه یک جایگزینی است، جایگزینی مواد مخدر بیرونی به جای مواد شبه افیونی بدن و یک سری مدارها و سلولها در بدنم هست که با اعتیاد آنها را تخریب کردهام و برای اینکه بتوانم آنها را بازسازی کنم، باید با دارو و در مدت زمان ده ماه آن را درمان کنم.
همین دستور جلسه راه درمان انواع و اقسام بیماریها را مشخص میکند، انواع و اقسام بیماریها مثل بیماری چاقی و سرطان و هزاران بیماری ناشناخته دیگر و قطعاً کسی که در کنگره و با این روش درمان بشود و سیستم بیوشیمی او به درستی بازسازی خواهد شد و از زندگی لذت میبرد.
از همه شما سپاسگزارم.

نگارش: مسافر رضا (لژیون پنجم)
عکس: مسافر کاوه (لژیون ششم)
ارسال: مسافر اسماعیل
- تعداد بازدید از این مطلب :
160