English Version
This Site Is Available In English

علم کنگره، اعتیاد را چگونه می‌بیند؟

علم کنگره، اعتیاد را چگونه می‌بیند؟

ششمین جلسه از دوره چهل و دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره۶٠ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد، به استادی راهنمای محترم مسافر پدرام، نگهبانی مسافر مهرداد و دبیری مسافر حکمت با دستور جلسه "صورت مسئله اعتیاد" در روز سه‌شنبه ۹ مهرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه صحبت‌های استاد:
سلام دوستان پدرام هستم، یک مسافر.

 

 

از اینکه در جمع شما هستم بسیار خوشحالم. از نگهبان جلسه و گروه مرزبانی و اعضای لژیون سردار سپاسگزارم که مسئولیت استادی و اداره جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.

دستور جلسه این هفته ما «صورت مسئله اعتیاد» است. بیماری اعتیاد تا سال‌ها لاعلاج، مرموز و ناشناخته قلمداد می‌شد. اما امروز  ما این بیماری را می‌شناسیم و می‌دانیم که قابل درمان است.
اما چرا این بیماری تا امروز لاعلاج و مرموز و ناشناخته بود؟
به نظر من، از دو حالت خارج نیست.
یا اینکه به قول آقای مهندس ما هنوز در علم پزشکی به نقطه صفر درمان اعتیاد هم نرسیده‌ایم و از سر ناآگاهی این بیماری را مزمن، لاعلاج و پیشرونده در نظر می‌گیریم.
یا اینکه راه ساده‌تری را انتخاب می‌کنیم؛ چون این بیماری برایمان ناشناخته است می‌گوییم، لاعلاج و پیشرونده هم هست؛ تا دیگر نخواهیم راجع به آن تحقیق و بررسی کنیم. به عبارتی ترجیح می‌دهیم صورت مسئله را پاک کنیم.

وقتی صورت مسئله اعتیاد مطرح می‌شود، می‌بینیم که با دریایی از علم و دانش روبه‌رو هستیم. علم و دانشی که توسط آقای مهندس و با تجربه بسیار به اینجا رسیده است. علم و دانشی که امروز پا را فراتر از درمان اعتیاد گذاشته و به سراغ بیماری‌هایی رفته که مانند اعتیاد تا کنون برای ما ناشناخته بوده‌اند. بیماری‌های چون سرطان‌ها، تبخال ها و ... و مواردی را مطرح می‌کند که با روش DST قابل درمان هستند.

ساختاری در بدن ما وجود دارد که ما در کنگره آن را با نام سیستم شبه افیونی یا سیستم ایکس می‌شناسیم. ساختاری که کنترل حیات فیزیولوژی ما را بر عهده دارد.
از سوی دیگر سطحی از مویرگ‌های خونی پیرامون مغز را پوشانده است که با نام سد خونی مغز (Blood Brain Barrier) شناخته می‌شود که این سد نه تابع عادات ماست، نه تابع تکرار، نه تابع نوع ماده غذایی، اما مواد خاصی هستند که می‌توانند از این سد عبور کنند؛ عموما موادی که ساختاری شبیه ساختار مواد شبه افیونی بدن ما دارند. این مواد با عبور از سد خونی مغز، جایگزین ناقل‌های عصبی درون بدن می‌شوند. ناقل‌های عصبی مانند: دوپامین، اندروفین، استیل کولین، آدرنالین و ...

بین هر دو سلول عصبی ما فضایی خالی وجود دارد، که به آن فضای بین سیناپسی می‌گوییم.

 


وقتی بدن تحت بازخورد خاصی قرار می‌گیرد، ناقل‌های عصبی از قسمت بالایی نورون‌های عصبی، به قسمت میانی یا همان فضای بین سیناپسی می‌آیند.
هر ناقل عصبی مسئول فعالیت‌های خاصی در بدن ماست.
مثلا دوپامین، پاداش، انگیزه و حرکت انسان را کنترل می‌کند.
سروتونین، مسئول تنظیم خلق و خو، خواب و اشتها است.
نورآدرنالین، عامل افزایش هوشیاری و پاسخ به استرس است. همینطور بسیاری هورمون یا ناقل عصبی دیگر، که هرکدام مسئول کنترل قسمتی از روزمرگی ماست.

حالا وقتی که ما تحت بازخوردی قرار می‌گیریم، مثلا یک صحنه زیبا می‌بینیم؛ سیستم پاداش فعال می‌شود، دوپامین، آزاد شده و وارد فضای بین سیناپسی می‌شود و ما احساس شادی و نشاط می‌کنیم؛ سپس آن دوپامین، بازجذب می‌شود و برمیگردد. این سیستم عادی عملکرد مغز است.
حالا دوباره آن سد خونی مغز را که توضیح دادیم در نظر بگیرید؛ مواد مخدر و محرک و روانگردان، موادی همچون شیشه، LSD، ماری‌جوآنا و به طور کلی هرچیزی که حالتی فرای حالت عادی، به ما می‌دهد، می‌تواند این عملکرد را تحت شعاع قرار بدهد یعنی تناسبات عرضه و تقاضای ناقل‌های عصبی را در بدن ما به هم بریزد.
من یک صحنه زیبا می‌بینم، باید مقدار مشخصی دوپامین دریافت کنم. با مصرف شیشه مقدار بسیار بیشتری از دوپامین در بدن ترشح شده و از طرفی فرآیند بازجذب آن نیز متوقف می‌شود.

با این تفاسیر می‌توان دریافت که اعتیاد یک بیماری مرموز و لاعلاج نیست؛ بلکه یک جایگزینی است. برای درمان آن باید پروسه جایگزینی معکوس شود و میزان عرضه و تقاضا در بدن ما دوباره متناسب شود.

آنچه مهم است، این است که همزمان با جسم، باید روان و جهان‌بینی هم به تعادل برسند. وقتی ما در جهان‌بینی ارتقا پیدا می‌کنیم، عملکرد بهتر ما، ما را در مدار رفتارهای پرهیزگرانه قرار می‌دهد. حالا دیگر هر حرفی را نمی‌گوییم، هر رفتاری را انجام نمی‌دهیم.
وقتی هر سه ضلع درمان، شروع به ارتقا و رسیدن به تعادل می‌کنند، آرام آرام فرآیند درمان پیش می‌رود که در ابتدا جسم و روان و در نهایت جهان‌بینی را شامل می‌شود.

در پایان مجدداً از اعضای لژیون سردار سپاسگزارم که به من فرصت خدمت دادند. از همه عزیزانی که برای پیشبرد اهداف کنگره زحمت می‌کشند، بخشش می‌کنند و از خود می‌گذرند ممنونم. اگر ما امروز اینجا هستیم به خاطر گذشتگانی است که از عصاره جان خود بخشیدند.

از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.

 

 

 

 

 

عکس‌برداری: مسافر میلاد لژیون هشتم
نگارش و ارسال: مسافر حمید لژیون نوزدهم

با احترام مرزبان خبری مسافر وحید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .