سلام دوستان من میثم هستم یک مسافر، حدوداً پنج ماه است که سفرم را در کنگره ۶۰ آغاز کردهام، اگر بخواهم صادقانه بگویم، من قبل از کنگره بارها و بارها تلاش کردهام که از بند اعتیاد رها شوم، روشهای مختلف را امتحان کردهام، اما هیچوقت به نتیجه نرسیدهام، هر بار پر از امید شروع میکردم ولی خیلی زود ناامید و خسته برمیگشتم، برای همین کمکم باور کرده بودم که شاید هیچوقت نتوانم از این تاریکی بیرون بیایم؛ اما به خواست خداوند ورق زندگی من برگشت، روزی که مرزبان محترم آقا رامین کتاب ۶۰ درجه زیر صفر را به من هدیه داد، نقطه عطف زندگی من بود، شاید آن لحظه درست نمیدانستم چه گنج بزرگی به دستم رسیده؛ اما وقتی شروع کردم به خواندن، کمکم فهمیدم که در دل این کتاب چه حقیقتی نهفته است و در نهایت همان کتاب باعث شد که تصمیم جدی بگیرم و پا به کنگره بگذارم.
وقتی وارد کنگره شدم تازه با مفهومی به نام صورت مسئله اعتیاد آشنا شدم، اینجا بود که فهمیدم چرا تمام تلاشهای قبلی من بینتیجه بود؛ چون هیچوقت اصل ماجرا را نمیدانستم. همیشه فکر میکردم اعتیاد فقط یک عادت بد یا یک ضعف اراده است، اما کنگره به من یاد داد که اعتیاد یک بیماری پیچیده است، یک بیماری قدرتمند که هم جسم، هم روان و هم جهانبینی انسان را مورد تخریب قرار میدهد.
وقتی که من فهمیدم در جسمم یک سیستم حیاتی به نام سیستم ایکس وجود دارد که از تعادل خارج شده، تازه متوجه شدم که چرا هیچگاه با زور و اجبار و ترکهای ناگهانی موفق نشدم؛ چون باید جسمم بازسازی میشد، باید زمان میگذشت، باید پلهپله و با یک روش علمی درست به تعادل میرسیدم. این درک برایم مثل نوری بود که در تاریکی بر من تابید و امیدی که سالها از دست داده بودم دوباره به قلبم بازگشت.
امروز بعد از چند ماه سفرحس میکنم آرامش آهسته آهسته به زندگیام برمیگردد. هنوز راهی طولانی در پیش دارم؛ اما مطمئنم که این بار، راه درست را پیدا کردهام.
در این مسیر راهنمایم آقا حمید بیشترین نقش را در زندگی من داشته، ایشان مانند چراغی در مسیر تاریک من بودند، با صبر، با محبت و با دانایی هر کلامشان برای من حکم چراغ راه را داشته و به من امید داده است، من همیشه قدردان زحمات و دلسوزیهای ایشان هستم.
همچنین از همه خدمتگزاران کنگره ۶۰، از ایجنت و مرزبانان شعبه که با دل و جان تلاش میکنند و مخصوصاً از مرزبان آقا رامین عزیز که با هدیه کردن آن کتاب، سرنوشت من را تغییر دادند و در پایان با تمام وجودم دست مهندس دژاکام و خانواده محترمشان را میفشارم، ایشان با عشق و ایمان بیپایان صورت مسئله اعتیاد را برای ما مطرح و سپس آن را برای همیشه حل کردند و نوری در دل تاریکیها روشن کردند. اگر تلاشهای ایشان نبود من و خیلی افراد دیگر هنوز در بند اعتیاد گرفتار میماندیم.
من امروز با صدای بلند فریاد میزنم:
بیماری اعتیاد درمان دارد، رهایی ممکن است و کنگره ۶۰ راهی روشن برای همه ماست.
با احترام و عشق، مسافر میثم لژیون ۴ شعبه سمنان
ارسال مطلب: مسافر میلاد لژیون چهارم
مرزبان خبری: مسافر رامین
- تعداد بازدید از این مطلب :
347