بنام قدرت مطلق
جلسه چهارم از دوره ی سوم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی لواسان به استادی مسافر مصیب، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر صالح با دستور جلسه "صورت مسئله اعتیاد" مورخ چهارشنبه 9 مهر ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز بکار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم و توانستم تا این مرحله پیش بیایم. همچنین از آقای مهندس، خانوادهی محترم ایشان، و راهنمای عزیزم که همیشه یاریام کردند، صمیمانه سپاسگزارم.
من بارها به کنگره آمدم اما موفق به رهایی نشدم. این بار با کمک راهنما و اجرای آموزشها توانستم طی ده، یازده ماه به رهایی برسم. روز اولی که وارد کنگره شدم، انسانی پر از منیت، خودخواهی و بیظرفیت بودم. قوانین را نمیدانستم و همهچیز را به شوخی میگرفتم. اما وقتی چند بار برگشتم و بالاخره توانستم دوباره سفرم را آغاز کنم، تازه فهمیدم که اینجا با جاهای دیگر فرق دارد. اینجا قانون دارد و اگر کسی بخواهد موفق شود باید مطیع قانون باشد.

مرزبانان در ابتدا سه روز مرا پشت در نگه داشتند و همان شد تلنگری برایم که متوجه شوم اینجا هرجومرج نیست، بلکه نظمی حاکم است. کمکم یاد گرفتم ظرفیت پیدا کنم، شخصیت خود را بشناسم و به اصل وجودیام نزدیک شوم. زمانی که مصرفکننده بودم، هیچ چیز جلودارم نبود، اما امروز یاد گرفتم نظم، انضباط و احترام را رعایت کنم.
هرچه راهنما میگفت، سعی کردم بیکم وکاست اجرا کنم: دارو را سر وقت گرفتم و مصرف کردم، سیدیها را نوشتم، در جلسات حاضر شدم. نتیجهاش این بود که اعتمادبهنفس و شخصیت ازدسترفتهام را دوباره به دست آوردم. مهمتر از همه، فهمیدم نباید به حرف بغلدستیها گوش بدهم؛ کسی که خودش قصد رهایی ندارد نمیتواند برای من راهگشا باشد. من باید به حرف راهنما، که تجربه و آگاهی بیشتری دارد، توجه کنم.

امروز بعد از رهایی، در خانواده و اجتماع هم جایگاه بهتری پیدا کردهام. دیگران وقتی مرا میبینند میگویند: «خدا را شکر، خوب شدی» و وقتی میپرسند چگونه به رهایی رسیدی، میگویم: «با کنگره ۶۰.» در گذشته سالها در مسیرهای دیگر مانند معتادان گمنام سرگردان بودم و چیزی به دست نیاوردم، اما در کنگره راه درمان واقعی را پیدا کردم.
همانطور که آقای مهندس میفرمایند، اعتیاد بیماری مزمن نیست؛ بلکه با اصلاح «ساختمان ایکس» بدن، انسان میتواند بدون نیاز به مواد، زندگی کند. من این حقیقت را با تمام وجود درک کردم. امروز دیگر میتوانم در محیطی پر از مواد بخوابم و حتی وسوسه هم نداشته باشم.
کنگره برای من مدرسهای شد که نه تنها رهایی از اعتیاد، بلکه نظم، انضباط، احترام و آموزش واقعی را به من یاد داد. من مطمئنم اگر کسی قوانین را رعایت کند، سیدیها را بنویسد و به آموزشها عمل کند، قطعاً به رهایی خواهد رسید.
در پایان باز هم از خداوند، از آقای مهندس و از راهنمای عزیزم تشکر میکنم که این فرصت بزرگ را به من دادند.
عکاس: مسافر مصطفی
تایپ و بارگذاری: مسافر سینا
مرزبان خبری : مسافر محسن
- تعداد بازدید از این مطلب :
96