سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر. اول از مهندس تشکر میکنم که این بستر را فراهم کرده و راهی را برگزیده که ما بتوانیم به این حال خوش برسیم و حال خوب را در کنگره تجربه کنیم. زمانی این دلنوشته را مینویسم که حدوداً ۵ سال است در کنگره حضور دارم و هنوز هم سفر اولی هستم و سفرم هنوز هم ادامه دارد، چرا که هنوز خودم را پیدا نکردهام و هنوز شک دارم که رها میشوم یا نه. نمیدانم، زیرا که مشکلات زندگی و کار سخت و طاقت فرسا امان من را بریده، امیدوارم با نوشتن این مطالب بتوانم راهگشای یک نفر باشم، شاید جملات و سخنهای من خیلی عامیانه باشد ولی حرف های دلم است که در این چند سال نتوانستم رها شوم، به گمانم نداشتن خواسته قوی بود که در خود ایجاد نکرده بودم، زیرا در سفر اول نزدیک به پله آخر با وعده 0.1 سیسی خراب کردم و مجبور شدم دوباره بعد از مدتی سفر خود را با سختیهای بسیار زیادی آغاز کنم. این را صادقانه بگویم کسی که سفر اول خوب سفر کرده و رها شده، واقعا رها شده است.
دوباره سفر کردن مشکلات خاص خودش را دارد، مقصر خودم هستم به حرف راهنمایم توجه نکردم، راهنمایم از من خواسته بود کار فیزیکی نکنم، من گوش ندادم کار من بسیار سنگین و طاقت فرسا بود؛ به طوری که باعث شد در کنار داروی OT مقداری تریاک هم مصرف کنم. حال که دوباره شروع به سفر کردم سفر من همراه با جریمه و انضباطی شدن در کنگره شد، یعنی باید سخت کار کنم تا بتوانم خسارت بدهم، البته این را هم اضافه کنم که تمام این بد سفر کردن ها به خودم، خانوادهام، پدر و مادرم صدمه وارد کرده است و هیچکس جز خودم مقصر این اتفاق نیست، من در طول سفر اولم درگیر حواشی زیادی شده بودم و این دخالتهای بیجا باعث شد که من نتوانم درست به سفر خودم ادامه دهم ، زمانی که شروع کردم به دوباره سفر کردن با خودم گفتم این دفعه با یک تفکر جدید، خواسته را در وجود خود ایجاد میکنم تا بتوانم انشالله این دوره را به خوبی به پایان برسانم. آرزو میکنم که همه کسانی که در این راه گرفتار شدند یک روز از این بلای خانمان سوز راحت شوند و در آرامش کامل به زندگی خود ادامه بدهند. انشالله که بتوانم راه کنگره را به خوبی درک کنم. از توجه شما سپاسگزارم.
ارسال مطلب: مسافر میلاد لژیون چهارم
مرزبان خبری: مسافر رامین
- تعداد بازدید از این مطلب :
242