چهاردهمین جلسه از دوره پنجاه و هشتم از کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶٠، نمايندگي پروين اعتصامي اراک با استادی راهنما مسافر احمد، نگهباني مسافر رضا و دبیری مسافر حبیب با دستورجلسه «صورت مسئله اعتیاد » روز سهشنبه هشتم مهر ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام، احمد هستم، یک مسافر.
به خدمتگزاران شعبه پرویناعتصامی، ایجنت محترم و مرزبانان محترم خستهنباشید و خدا قوت میگویم. همچنین به مرزبانهای جدید خستهنباشید میگویم. کسانی که موفق شدند شال کمکراهنمایی را دریافت کنند، این جایگاه را به آنها تبریک میگویم. امیدوارم این جایگاه مکانی باشد برای تکمیل مراحل آموزشهای آنان. آغاز سال تحصیلی کنگره ۶۰ را نیز تبریک میگویم که مصادف شده با آغاز سال تحصیلی دانشآموزان. هفته اول مهر با سال تحصیلی شروع میشود و کنگره نیز سال تحصیلی جدید خود را با دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» آغاز میکند.
کنگره ۶۰ مکانی آموزشی است که مطالب و آموزشهای خود را در اختیار رهجو قرار میدهد تا بتواند از آن استفاده کند و از تاریکیهایی که در آن قرار دارد، خود را به روشناییها برساند.
صورت مسئله اعتیاد را اگر بخواهم توضیح بدهم همانطور که شما میدانید، اعتیاد بهآرامی وارد زندگی ما شد. هرچه زمان گذشت، نگاه ما تاریکتر و تیرهتر شد. آرامآرام جلوتر رفتیم؛ ابتدا از خانواده، بعد از پول، سلامتی و بسیاری چیزهای مهم زندگی خود گذشتیم. گذشتن یعنی ندیدن، به علت وجود تاریکیها. این تاریکی برایم مبهم بود که چه ضررهایی در زندگی وارد میکند. تاریکی چیز عجیب و غریبی نیست. وقتی به خودم فکر میکردم، اصلاً چیزی را مشاهده نمیکردم. سلامتی برایم اهمیت نداشت که بخواهم بابت آن عذاب بکشم. در واقع، در اتاقی تاریک بودم و هیچ چیزی را حس نمیکردم. همینطور تاریکیها زیاد شد تا جایی که در ابتدا به افراد بیاحترامی میکردم. کمی عذاب میکشیدیم، اوایل سخت بود. پولی که صرف مصرف مواد میکردیم، در ابتدا آزارمان میداد اما آرامآرام به آن عادت کردیم. خانه و زندگی را در این مسیر گذاشتیم. اوایل که در تاریکی بهسر میبردیم، خانواده از ما میپرسیدند کجا بودیم. اول احترام قائل بودیم و پاسخ میدادیم، اما بعد از مدتی، تاریکی آنقدر زیاد شد که کنترل زندگی را از دست ما گرفت.
وقتی میخواهید به یک کارتنخواب پیام کنگره را بدهید، منیت او به اندازه یک قهرمان المپیک است. در آن شرایط حتی اجازه نمیدادم از او سوالی بپرسم. اعتیاد مانند کوه یخی بزرگ است که بیشتر بخش آن زیر آب قرار دارد. ما تنها مصرف مواد مخدر را در صورتمسئله اعتیاد میدانستیم، اما بخش پنهان آن چیزی بود که پوست ما را میکند. یعنی حتی اگر کارتنخواب هم میشدیم، متوجه نمیشدیم. اصلاً آیا کسی میتواند صورتمسئله اعتیاد را برای یک رهجو و تازهوارد باز کند؟ آیا جرأت این کار را دارد که به او دارو بدهد و در کنار آن، مسائل فیزیولوژی و اضافهوزن را هم حل کند؟

شخصی که به کلینیک وارد شده، در ابتدا انرژی بالایی داشته است. دکتر به او گفته کارت بکش و او لذت برده است. اما بعد از مدتی مصرف او به ۵۰ سیسی متادون رسیده و هنوز پزشکی به او نگفته که مشکل اصلی از کجا بوده است. روانشناسهای آنجا هم میدانند چه اتفاقی افتاده، اما فقط وظیفه خود را انجام میدهند و گزارششان را به دانشگاه علوم پزشکی میدهند. پروتکل خود را رعایت کردهاند. حتی اگر بخواهند مانند کنگره، شربت داروی اُ.تی را بدهند و دستور پلهها و D.S.T را ارائه کنند، قطعاً نتیجه نمیگیرند. اینکه بگوییم یکپنجم کم کند، نیازمند دانشی است که تنها مهندس دژاکام توانسته آن را ارائه دهد. اینکه مهندس این علم را از کجا آورده و چه زمانی به ما انتقال داده، مسئلهای مهم است. او توانست درمان اعتیاد را در کنگره بهسادگی اجرا کند، صورتمسئله اعتیاد را حل کند، تاریکیها را به رهجو معرفی کند و تخریبهایی را که به او وارد شده بود، به او آگاهی دهد و با داروی اُ.تی او را به درمان برساند.
کسی که واقعاً از تاریکیها و اعتیاد خسته باشد، وقتی وارد کنگره میشود، ماندگار میشود. در ابتدا آموزشها آرامآرام به او داده میشود. راهنما تمام تمرکز خود را روی رهجو میگذارد؛ نه آنقدر نزدیک میشود و نه آنقدر دور، بلکه فاصلهها حفظ میشود. تمام خدمتگزاران کمک میکنند تا یک رهجو صورتمسئله اعتیاد را حل کند.
امیدوارم در این سال تحصیلی جدید کنگره ۶۰ بدانیم در چه مکانی پا گذاشتهایم. اعتیاد ناشی از مشکلات کودکی یا خانوادگی نیست؛ این باور باید از بین برود.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید سپاسگزارم.
تایپ و عکس: مسافر جواد (لژیون هفتم)
تنظیم و ارسال: مسافر معین (لژیون یازدهم)
«مسافران نمایندگی پروین اعتصامی اراک»
- تعداد بازدید از این مطلب :
281