در این سیدی، محور اصلی بحث، عشق و محبت است. یکی از پرکاربردترین واژهها در میان انسانها و در کل هستی، واژهی عشق است. همه انسانها بهنوعی با عشق زندگی میکنند و عشق نقشی اساسی و تعیینکننده در حیات بشر دارد. اما تعریف دقیق عشق ممکن نیست؛ تنها میتوانیم از حواشی، تمثیلها و نشانههای آن صحبت کنیم. همانطور که سهروردی میگوید: اگر انسان معرفت را در مسیر خیر بهکار گیرد، میشود معرفت خیر؛ و اگر در مسیر شر استفاده کند، معرفت در جهت شر قرار میگیرد. عشق را میتوان به گرمایی در سرمای شدید تشبیه کرد؛ منبعی که میتواند به انسان حیات ببخشد یا بالعکس، او را نابود کند. بنابراین، عشق مایه حیات؛ عنصری ارزشمند و سازنده در زندگی انسان است. آقای مهندس در وادی چهاردهم، عشق را به ۳ مؤلفه: سایه، حس، و جاذبه تقسیم میکنند.
عشق امری عام و متعلق به کل هستی است. «سایه» یعنی وجود یک شیء یا موجود که میتوان عاشق آن شد؛ چه این وجود پنهان یا آشکار باشد. هر چیزی که وجود دارد، دارای دو خاصیت است: گیرندگی و فرستندگی؛ مانند گلی که نور خورشید را جذب میکند و با زیباییاش جاذبه ایجاد میکند، یا طاووسی که چشمنواز است. پس موجودات دارای ۳ ویژگیاند: سایه، حس و جاذبه؛ که هر سه در شکلگیری عشق نقش مهمی دارند. اما بسیاری فقط به «سایه» یا ظاهر توجه دارند، در حالی که اگر سایه پر از کینه و نفرت باشد، عشق را نابود میکند. درک و دریافت ما از عشق بسیار مهم است. اگر فردی فقط بر جنبههای منفی تمرکز کند و همیشه طلبکار و بدبین باشد، قادر به دیدن زیباییها و جنبههای مثبت نخواهد بود.
برای تجربه واقعی عشق، هم عاشق و هم معشوق باید دارای حس سالم باشند و به سایه یا ظاهر خود نیز توجه کنند. ظاهر مرتب و آراسته، حس و جاذبه مثبت ایجاد میکند. بیان و گفتار نیز در جاذبه بسیار تأثیرگذار است. برای رسیدن به مرحله ناب عشق، باید این ۳ ضلع یعنی سایه، حس و جاذبه را پالایش کنیم؛ آنگاه در آرامش و بهنوعی در بهشت قرار میگیریم. همه عرفا و بزرگان به عشق و تفکر اهمیت زیادی دادهاند. عشق مسیر دشواری دارد، اما خداوند را از طریق عشق حس میکنیم، حتی اگر ذات او را نبینیم. گاهی علم و دین وسیلهای برای حرکت در مسیر عشق میشوند. اگر نتوانستیم عشق را به دیگران ثابت یا منتقل کنیم، ناراحت نباشیم، چون هرکس در مسیر خود، آن را خواهد یافت. عشق آنقدر بزرگ و وسیع است که انسانها نسلبهنسل میآیند، سختیها را تحمل میکنند، تا ذرهای از آن را به دیگران، مانند راهنماها و تازهواردان در کنگره منتقل میکنند، هدف ما نیز همین است.
خوشا به حال آنکه میبخشد و در پی بازپسگیری آن نیست؛ مانند خداوند. تنها چیزی که واقعاً مالک آن هستیم، عشق و دوست داشتن است. هیچچیز در دنیا جز عشق ابدی نیست. اگر انسانی در مسیر صراط مستقیم حرکت کند، در همین دنیا به آرامش و بهشت درون دست مییابد. چنین فردی نیازی به تأیید دیگران ندارد و شاکر خالق عشق میشود. وقتی عشق را درک کرد، بزرگترین داراییاش محبت خواهد بود، و هرچه بیشتر ببخشد، بیشتر دریافت میکند. خداشناسی یعنی غوطهور شدن در اعماق محبت؛ یعنی رسیدن به توحید و حق است. در پایان باید گفت: عشق تنها آراستن ظاهر نیست که همان بُعد سایه است، بلکه تسویه و پالایش درونی و اصلاح حس و جاذبه نیز ضروری است. باید ظاهر و باطنمان یکی باشد و آنچه را میگوییم، در عمل نیز بهجا آوریم.
منبع: سیدی عشق
نویسنده: مرزبان خبری همسفر شبنم(لژیون مرزبانی)
ویرایش و ارسال: همسفر رباب رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمايندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
32