English Version
This Site Is Available In English

تولد دوباره با یافتن صورت مسئله اعتیاد

تولد دوباره با یافتن صورت مسئله اعتیاد

همسفر فرشته در مورد دستور جلسه «سیستم ایکس و صورت مسئله اعتیاد» دلنوشته‌ای ارائه کردند که در ادامه می‌خوانیم:

خداوند را از اعماق وجود سپاسگزارم که توفیق نوشتن این دلنوشته را به من عطا کرد تا از این طریق بتوانم سخن خود را بیان کنم. سال‌ها زندگی من در تاریکی اعتیاد گذشت؛ در ظاهر مشکلی وجود نداشت، اما در باطن با مشکلات زیادی دست‌ و پنجه نرم می‌کردم.

یکی دو بار که مسافر من تصمیم به ترک گرفت، نوری از امید در دل من روشن شد؛ اما خیلی زود همه‌ چیز مثل آوار فرو می‌ریخت. از آن‌جایی که کمپ‌ها را قبول نداشت، خود‌درمانی می‌کرد و با روش سقوط آزاد تصمیم به ترک مواد مخدر می‌گرفت. همیشه از خودم می‌پرسیدم: چرا با این که خودش تمایل به ترک دارد، موفق نمی‌شود؟ پاسخی برای این سوال نداشتم و همین ندانستن، رنج و عذاب من را چند برابر می‌کرد.

زمانی که مسافر من وارد جمعیت احیای انسانی کنگره‌۶۰ شد، برای اولین بار با «صورت مسئله اعتیاد» روبه‌رو گردید. پرده از روی حقیقت کنار رفت و من متوجه شدم که مسافر من ضعیف یا بی‌اراده نیست؛ بلکه بیمار است، بیماری‌ که نه‌تنها جسم؛ بلکه روان و جهان‌بینی او را نیز درگیر کرده بود. آن زمان فهمیدم چرا آن دو بار ترک به روش سقوط آزاد بی‌نتیجه بود و چرا بعد از هر بار تلاش دوباره باز می‌گشت. با آموزش‌های کنگره دریافتم که اعتیاد یک مسئله پیچیده است و برای درمان آن باید از روش علمی و درست استفاده کرد.

خوشبختانه مسافر من سفر خود را که هم سخت بود و هم سهل به پایان رساند و لذت رهایی را در جامی بلورین از دستان پرتوان آقای مهندس چشید. زمانی‌که آقای مهندس با روش درمان تدریجی توانست اعتیاد خود را، در باوری به‌ظاهر ناباورانه، درمان کند، صورت‌ مسئله اعتیاد را کشف نمودند و با تلاش، پشتکار، تحقیق و مطالعه، روش درمان درست را یافتند و به جهان عرضه کردند. به‌نظر من، برای حل یک موضوع، شناخت علت به‌وجود آمدن آن و تفکر در مورد زمینه‌های شکل‌گیری‌ آن اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد؛ چراکه درک مسئله از خود مسئله مهم‌تر است.

مسافر من در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۲۱ سفر خود را آغاز کرد. پیش از آغاز سفر معتقد بود فرد باید از نظر افکار و اندیشه تغییر کند تا بتواند اعتیاد خود را درمان نماید. آن زمان من چیزی از این مسائل نمی‌دانستم؛ اما پس از چند ماه سفر فهمیدم که تغییر افکار و اندیشه همان «جهان‌بینی» است که در کنگره‌۶۰، توسط استاد امین آموزش داده می‌شود و مسیر را روشن‌تر می‌سازد.

خوشبختانه مسافر من با وجود تمام سختی‌های مسیر، سفر خود را پس از ۱۰ ماه و ۱۷ روز به پایان رساند و اکنون در آستانه یک‌سالگی رهایی قرار دارد. من بسیار خوشحال و خرسندم و خداوند، آقای مهندس، استاد امین، خانواده محترم ایشان و همه اعضای شعبه چالوس را سپاسگزارم که یاری‌گر مسافر من بودند تا این سفر را به پایان برساند. امیدوارم خداوند برکت این محبت را در زندگی شخصی همه این عزیزان جاری و ساری گرداند و چه زیباست این سخن:

«آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است.»

نویسنده: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون هشتم)
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون هشتم)
ارسال: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون هشتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی چالوس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .