جلسه چهارم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی خمین با استادی پهلوان همسفر معصومه و نگهبانی همسفر زیبا و دبیری همسفر فیروزه با دستور جلسه «سیستم ایکس و صورت مسئله اعتیاد» در روز یکشنبه ۶ شهریور ماه ۱۴٠۴ راس ساعت ۱۵: ۳۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که امروز در کنار شما دوستان عزیز هستم. همچنین از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان سپاسگزارم که چنین بستری زیبا و امن را برای ما فراهم کردند تا بتوانیم در این مکان آموزش بگیریم و خدمت کنیم. از ایجنت محترم، مرزبانان عزیز، بهویژه همسفر زیبا و دبیر محترم هم قدردانی میکنم که من را لایق دانستند تا ابتدا برای خودم و سپس برای دیگرانخدمتکزار باشم. تبریک ویژهای هم دارم برای دوستانی که شال سبز دریافت کردهاند؛ امیدوارم در این مسیر ثابتقدم باشند و بهترینها نصیب قلب مهربان آنها شود.
اما دستور جلسه این هفته: «صورتمسئله اعتیاد» است. ابتدا باید بدانیم اعتیاد چیست؟ اعتیاد یک بیماری است؛ چه در علم پزشکی، چه در کنگره ۶۰. بیماری را نمیتوان ترک کرد، بلکه باید آن را شناخت و تشخیص داد تا راه درمان و پیشگیری فراهم شود. در کنگره آموختیم که اعتیاد بر سه ضلع جسم، روان و جهانبینی آسیب وارد میکند. وقتی فرد، مواد مخدر مصرف میکند، روی جسم تأثیرات خیلی زیادی میگذارد و تعادل طبیعی بدن بهویژه در ترشح بیش از ۵۲ ماده شبهافیونی؛ بر هم میخورد. مثلاً، برای خوابیدن ما نیاز به ترشح طبیعی آدرنالین، استیلکولین و سروتونین داریم، اما وقتی یک مصرفکننده با مواد بیرونی مثل تریاک این نیاز را تأمین میکند، بدن دیگر قادر به تولید طبیعی آنها نخواهد بود. در نتیجه، فرد برای حتی خوابیدن به مواد نیاز دارد تا به خواب برود. مواد شبهافیونی ترشح میشوند و حالات روحیروانی، شادی، غم، خواب و بیداری را تشکیل میدهند.
حالا این مواد شبهافیونی در کجای بدن ما وجود دارند؟ در سیستم ایکس که همان نوروترانسمیترها، غدد درونریز و برونریز، مدیاتورها هستند؛ که مثال زدم شخص بخواهد بخوابد این مواد باید ترشح بشوند. حتی انکفالینها که ضددرد و تسکیندهندههای طبیعی بدن هستند، با مصرف مواد از کار میافتند. ما همسفران نیز با افکار و اندیشههای منفی، ترسها و نگرانیهای گذشته، به این مواد طبیعی بدن که همان چشمهی خمر درونی هر کدام از ما است؛ آسیب رساندهایم.
در کنگره فهمیدیم «صورتمسئله اعتیاد» مجموعهای از مجهولات است که باید اول ما آنها را پیدا کنیم و بعد دنبال راهحل آن بگردیم و راهکار پیدا کنیم. آقای مهندس توانستند با روش DST و داروی OT صورتمسئله اعتیاد را پیدا کنند و راهحل آن مجهولات را به همه افراد نشان بدهند و برای اولین بار در سال ۱۳۷۸ مقاله علمی خود را در دانشگاه سیستان و بلوچستان ارائه بدهند.
حالا چرا دستور جلسات لژیون سردار با جلسات هفتگی یکی شدهاست؟ به نظر من این تدابیر و تجربیاتی بوده که آقای مهندس پشت این دستورجلسات داشتند و آن را یکی کردند. منِ معصومه باید نتیجه بگیرم که دستور جلسه لژیون سردار چه ارتباطی با صورتمسئله اعتیاد دارد. اگر به زمان ورودمان به کنگره برگردیم، حاضر بودیم تمام زندگیمان را بدهیم تا یک روز خوشی را با مسافران و بچههایمان داشتهباشیم. حالا من معصومه حال خوش را دریافت کردم و حال مسافر من خوب شده، حالا احساس میکنم یک پولی داخل سبد انداختم و دینم را ادا کردم و دیگر کاری ندارم. آیا وظیفه ما تمام شدهاست؟ خیر. وظیفه همه ما، همسفران و مسافران، این است که هدف آقای مهندس یعنی جهانی شدن کنگره ۶۰ را محقق کنیم. چگونه؟ با شرکت در لژیون سردار؛ ما در این لژیون آموزش میگیریم تا بتوانیم از نظر مالی و علمی پیشرفت کنیم و صدای کنگره را به گوش جهانیان برسانیم. حضور و مشارکت ما قوت قلبی برای آقای مهندس خواهد بود. هر ساختاری نیاز به توسعه و رشد دارد تا گسترش پیدا کند و نیازمند این است که از نظر مالی خیلی محکم باشد و دیگر اینکه به انسانهایی نیاز دارد که آموزشبدهند. من در کنگره آموختم که این آموزشها برای درون خود من است، تا بتوانیم خود را پیدا کنیم. بنابراین هیچ منتی بر مسافرم ندارم.
در کنگره یکی از آموزشهایی که گرفتیم و خوب هست آن را گسترش بدهیم «بخشش» است. در گذشته بخشش را بلد نبودیم؛ اگر هم چیزی را میبخشیدم، در انتظار بازگشت آن بودیم. ولی خداراشکر در کنگره و ذرهذره با آموزشها یاد گرفتیم و توانستیم از جان و مال خودمان بگذریم؛ چون هر چیزی ذرهذره شکل میگیرد. بخشیدن گذرگاه سختی است. لحظهای که میخواستیم برای اجازه پهلوانی خدمت آقای مهندس برسیم، به یاد سخنان پهلوان مهتاب افتادم که میگفت: «وقتی میخواهی بخشش را انجام بدهی، بسیاری از نیروهای منفی سراغت میآیند تا مانع شوند و نگذارند قدمیبرداری.» خیلی خوشحالم که توانستم بر ترسها و نیروهای منفی خودم غلبه کنم. در وادی هشتم میآموزیم: با حرکت، راه نمایان میشود. وقتی نیت بخشش را دارید نترسید. در همان لحظه؛ گویی تمام کائنات دست به دست هم میدهند تا تو بتوانی سرداری، دنوری یا پهلوانی خود را بهراحتی به انجام برسانی. استاد امین نیز میفرمایند: ترس؛ تفکر را میخورد؛ پس با ترس نمیتوانید کاری را از پیش ببرید. من با خدای خودم عهد کردم که باید این پول را بدهم.
جشن گلریزان نزدیک است. امیدوارم جشنی پر از روزی و برکت پیشرو داشتهباشیم و کسانی که نیت دنوری، سرداری یا پهلوانی دارند، بتوانند به خواستهی درونی خودشان برسند. وقتی در صراط مستقیم حرکت کنیم، یقین داشتهباشیم که با بخشش، به آرامش و خواستههای درونیمان خواهیم رسید.
از آقای مهندس خیلیخیلی سپاسگزارم و دستبوس ایشان هستم. خدا را شکر میکنم که در کنگره هستم و در شعبه خمین حضور دارم. از اینکه به صحبتهای من گوش دادید، ممنونم.
تایپیست: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)
عکاس: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)
تنظیم و ارسال: همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
208