آقای مهندس در سیدی «ایستاده» میفرمایند: تمام این مسائل جهانبینی و آموزشهای ما، برای این نیست که ما از شما یکسری عارف درست کنیم؛ بهخاطر این که بتوانیم درست زندگی کنیم و از زندگی برخوردار باشیم. ما چیزهایی که بلدیم باید آنها را به کار بگیریم، شعرهای حافظ و مولانا را بلدیم یا خوب تفسیر میکنیم، آیات قرآن را تفسیر میکنیم و همه را بلدیم؛ ولی آيا به کار میتوانیم ببریم؟!
همه آموزشها فقط بهخاطر این که ما از زندگی برخوردار باشیم و به روزنه موجودیت نزدیک شویم وقتی به آن روزنه موجودیت نزدیک شدیم همه چیز را میشنویم یا در روشنایی همه چیز را میبینیم؛ ولی اگر اعصابمان خراب است به دلیل این که کارمان مشکل دارد و اگر دائماً در حال فکر و اندیشه هستیم تفکرمان درست نیست؛ تفکر این است که به کار بگیریم و به کار ببریم تا در بهشت قرار بگیریم.
اگر انسان بخواهد به چیزی برسد؛ باید به سختیها روی بیاورد. میخواهید درس بخوانید باید شب تا صبح بیدار بمانید. باید کلی کارها را انجام بدهید، سیدیهایتان را بنویسید تا جهانبینیتان تغییر کند و بتوانید آن عملیات تفکر و اندیشهتان را به کردار و عمل نشان بدهید که چهقدر دیگران از تو راضی هستند؛ پس ما هر کاری که بخواهیم انجام دهیم و به آن نتیجه برسیم؛ باید از سختیها عبور کنیم، بدون عبور از سختیها امکانپذیر نیست.
همه مطالب گذشته برای همین مدعا بوده و اثبات این قضیه که در خود نیرویی از دست رفته را جبران کنیم. میگویند مگر ما نیرویی از دست رفته داریم؟ باید بگوییم بله داریم. همه انسانها در سطح جهانی نیرویشان روزبهروز به تحلیل رفته و این بهخاطر ندانستن مطالب است، اگر از مطالب آگاه باشند نیرو را به دست میآورند.
انسانها باید از خواب بیدار شوند، خودشان را بشناسند، وقتشان را به بطالت نگذرانند و .... نیرو را از دست ندهند. یک آدم فهمیده و آگاه خیلی هنر کند کارهای خود را درست و مسائل خودش را حل میکند و انسان باید بفهمد و آگاه باشد که وقت و انرژیاش را بهخاطر این و آن از دست ندهد. به قول آقای امین انرژی مثل پول میماند، شما پولتان را بیرون میریزید و انرژی بیهوده مصرف میکنید. همه حرفها بر این بوده که نیروی از دست رفته را جبران کنیم.
با خواست خداوند و امید به پروردگار در برابر مسائل باید به استواری نخل ایستاده باشید، در مقابل مشکلات بایستید و مقاوم باشید وقتی ایستاده باشید میتوانید به قدرت، توانایی فکر و عملتان پی ببرید. وقتی که یک مشکل پیش میآید؛ اولین کار این است که در مورد آن مشکل ایستاده فکر کنیم، همه جوانبَش را در نظر بگیریم و آن وقت میفهمیم که چهقدر قدرت فکر میتواند خوب باشد.
جسم مانند ماشین، وسیلهای است که در اختیار ما گذاشته شده تا ما بتوانیم در کره زمین از جنس ماده شویم و اگر بخواهیم با جسم ماده کار کنیم باید همجنس ماده شویم؛ آن وقت میتوانیم به حیات خود ادامه بدهیم. جسمها همه وسیلهاند جسمی که همانند شما است ممکن است نسبتی داشته باشد؛ مثل خواهر، برادر که همانند شماست و یا نسبتی خونی و از نظر ژن ارتباط داشته باشد؛ اما روحش هیچ نسبتی با شما ندارد.
در نتیجه ما به دنبال روح مشترک رفتن و یا یافتن خویشِ خویشتن هستیم؛ کسی که با روح، نفس و تن با هم ارتباط داشته باشد پس خویشتن میشود. جسم و نفس خودش خویشِ خویشتن است یعنی میشود فامیل؛ در نتیجه دنبال روح مشترک رفتن و یافتن خویشِ خویشتن است که آن روی خویش شما را مییابد و برای هدایت شما در هر حالی به یاری شما میآیند.
همه ما در هر جهانی که باشیم، خویشانی داریم که با هم ید واحده میشوند. در کنگره۶۰ ید واحده است همه دارند به هر دلیل و هر جوری به هم کمک میکنند که یکی به سمت جلو برود؛ مثلاً سردار، دنور، یا ایجنت و مرزبان شوند. همه کار میکنند تا حال بقیه خوب شود. راه همه به سوی قدرت مطلق، ارزشها، آرامش، آسایش میزان شده است تا انسان را از درد و رنج بیرون بکشند.
آنچه پیش میرود با خواست و تقدیر است. خواست و تقدیر شما به فرمان احتیاج دارد، فرمان است که میگوید این کار انجام بگیرد یا نگیرد؟ بعضی وقتها یک چیزی را میخواهید؛ ولی به دست شما نمیآورید، آن تقدیر است.
منبع: سیدی ایستاده از آقای مهندس
نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
24