جلسه هشتم از دوره پنجاهوسوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی پرستار به استادی همسفر مریم، نگهبانی همسفر اشرف و دبیری همسفر مهشید با دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» روز سهشنبه ۸مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
در آغاز، شکرگزار خداوند هستم که بار دیگر لطف و رحمت خود را شامل حال من کردند و اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم.
دستور جلسه امروز، صورتمسئله اعتیاد است. در کنگره۶۰، بحث اعتیاد با صورتمسئله آن آغاز شد؛ زیرا برای درک هر موضوعی، ابتدا باید آن را بشناسیم. به عبارتی، تا زمانی که درباره یک موضوع پرسشی نداشته باشیم، نمیتوانیم به پاسخ آن دست یابیم.
در دنیای اعتیاد، تصور عمومی بر این است که فرد معتاد و خود اعتیاد را میشناسیم؛ اما همین تصورات نادرست موجب شد که جهان اعتیاد، پاسخهای اشتباهی به این مسئله بدهد. این پاسخهای غلط، سالها موجب سردرگمی در مسیر درمان شدند و مانع از دستیابی به راهحلهای مؤثر گردیدند.
برای مثال، زمانی که دو نفر با یکدیگر گفتوگو میکنند، اگر یکی از آنها به صحبتهای طرف مقابل توجه نکند، در پایان گفتوگو، پاسخهایی نامرتبط به پرسشها خواهد داد؛ زیرا اساساً به پرسشها گوش نداده است.
مهندس دژاکام برای حل هر مسئله، سه مؤلفه را مطرح کردند: دادهها که شامل اطلاعاتی است که درباره موضوع در اختیار داریم، صورتمسئله که در اعتیاد، این مؤلفه مشخص میکند کدام بخش از جسم بیمار است، چگونه میتوان به درمان رسید و چه مدت زمان لازم است و حل مسئله که زمانی که فرد بیمار به درمان دست یابد، مسئله حل شده است.
ایشان برای درمان اعتیاد، مثلثی را معرفی کردند به نام مثلث درمان که شامل جسم، روان و جهانبینی است.
درمان جسم با روش DST، داروی خاص و در زمان مشخص انجام میشود. درمان روان از طریق شرکت در جلسات، حضور در لژیونها، مشارکتها، مطالعه نشریات و بهکارگیری آنها در زندگی صورت میگیرد.
اما در جایگاه همسفر، صورتمسئله اعتیاد به این معناست که من چگونه میتوانم در زندگی خود، این مسئله را بشناسم و برای حل آن اقدام کنم. حل مسائل پیچیده نیست؛ ما باید خودمان مشکلات خود را حل کنیم. با بهرهگیری از تفکر، میتوانیم مسائل دشوار را ساده کنیم. زمانی که مسائل را ساده ببینیم و با نگاه سادهتری به آنها بنگریم، خود مسائل نیز برایمان آسانتر خواهند شد. این نگاه سادهانگارانه، ریشه در نوع تفکر ما دارد.
تفکر ماست که میتواند زاویه دید، نوع نگاه و در نهایت حس ما را نسبت به هر موضوعی در زندگی تغییر دهد. در شرایط بحرانی که برای همه انسانها وجود دارد و میدانیم این بحرانها نقش تکاملی دارند نباید اجازه دهیم شیطان حس ما را تخریب کند. در مسیر حل مسائل، بسیار تعیینکننده است که این اجازه را به شیطان ندهیم. چرا؟ چون آگاه شدهام که هرگاه حس من خوب باشد، اتفاقات خوب نیز برایم رقم میخورند. اگر انتظار زندگی زیبا را دارم، نباید آن را در بیرون از خود جستوجو کنم؛ بلکه باید بدانم آن زندگی زیبا از درون من و از حس من سرچشمه میگیرد.
ما دریافتیم که علم پیچیده نیست. مهندس دژاکام در سخنان خود همواره تأکید دارند که بزرگترین علمی که باید بیاموزیم، علم درست زندگی کردن است. ایشان میفرمایند: «قدم اول در زندگی کردن، آموختن حل مسئله است». مسئله میتواند کوچک باشد و بهنظر من، اگر آن را بزرگ نکنم و بزرگ جلوه ندهم، نخستین گام این است که بتوانم آن را ساده کنم و حل نمایم. کوچک کردن مسائل، همان چیزی است که مرا به آرامش میرساند.
به قول مولانا:
هر چه در جهل تو آید، آن زندان توست
اگر در فهم تو آید، آن ایوان توست
یعنی تو میتوانی با جهل خود، زندگیات را به زندانی تاریک تبدیل کنی و اگر با دانایی به آن بنگری، آن را به ایوانی زیبا بدل خواهی کرد و از آن لذت خواهی برد. همه چیز در دستان خودت است. امیدوارم همه ما بتوانیم با سادهسازی مسائل زندگی و پرهیز از بزرگنمایی آنها، به صلح درونی برسیم و بهشت را ابتدا برای خود و سپس برای دیگران، در همین دنیا خلق کنیم.
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر فاطمه و مسافر رسام
تایپیست: همسفر هدیه رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون اول)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
167