آقای مهندس دانشمند و اسطوره‌ است

به نام قدرت مطلق الله

سیزدهمین جلسه از دوره پانزدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، روزهای سه‌شنبه، نمایندگی قائم‌شهر، با استادی مسافر بهمن، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه  "صورت مسئله اعتیاد " سه‌شنبه 8 مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
از آقای سعید نگهبان، دبیر گران‌قدر و همچنین از استاد ارجمند خود، جناب حسن آقا، صمیمانه سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار بنده قراردادند تا آموزش ببینم و خدمتی ارائه دهم.
هنگامی‌که از صورت‌مسئله اعتیاد سخن می‌گوییم، مقصود، مشاهده چهره واقعی مسئله است. چهره آقا سعید را اگر از زوایای مختلف مانند پهلو یا بالا به آن بنگریم، نمی‌توانیم با اطمینان چهره حقیقی آن را تشخیص دهیم. در بسیاری از مسائل زندگی، گاهی اوقات مسائل را به شکل دیگری می‌بینیم و این نگاه ممکن است منجر به‌اشتباه و ایجاد بحران در زندگی ‌ما شود.
اما در ارتباط با صورت‌مسئله اعتیاد که این از کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر است که می‌گوید در مغز نقطه‌ای وجود دارد که ماده‌ای به نام اندورفین تولید می‌کند. این ماده دقیقاً همانند مورفین عمل می‌نماید. هرگاه هر نقطه‌ای از بدن دچار آسیب شود، درد بگیرد یا با خستگی و کوفتگی مواجه گردد، این نقطه از مغز ترشح اندورفین را آغاز می‌کند. ازآنجاکه مغز هوشمند است، از طریق جریان خون به همان نقطه موردنظر رسیده و درد ایجادشده را آرام می‌کند.
آقای مهندس زمانی که تصمیم به ترک مواد گرفتند، نزد پزشک حاذقی که در فرانسه تحصیل‌کرده بود رفت. آن دکتر این فرآیند را برای جناب مهندس توضیح می‌دهند.
در طول هزاران سال از مسئله اعتیاد هزاران پزشک این توضیحات را به میلیون‌ها نفر به این صورت تعریف کردند، اما یک نفر مانند آقای مهندس سریع اصل مطلب را متوجه می‌شود.
آن دکتر در ادامه توضیح داد که برخی از انسان‌ها با مصرف مواد مخدر، ازجمله تریاک، شیشه، هروئین و نظایر آن - این ماده را از بیرون وارد بدن می‌کنند. درنتیجه، مغز آرام‌آرام تشخیص می‌دهد که دیگر نیازی به ترشح اندورفین به همان میزان را ندارد. اعتیاد هم یک روز یا دو روزبه وجود نیامده است. چندین سال ممکن است طول بکشد و این کارخانه آرام‌آرام تعطیل شود.
یعنی از زمانی که انسان پا به مصرف روزانه می‌گذارد، پس از مدتی این سیستم کاملاً تعطیل می‌شود. به همین خاطر شما چهره کسی که امروز شروع به مصرف مواد کرده است را نگاه کنید ممکن است سال‌ها طبیعی بوده باشد ولی الآن مصرف موادش به‌صورت روزانه شده است الآن نگاه می‌کنید چهره خوب نیست و می‌شکند.
به تبعیت این مسئله، روان هم همین‌طور است، برداشت از محیط هم به همین صورت است. به خاطر اینکه هردوی آنها، ریشه در جسم دارد چرا؟ وقتی یک سرماخوردگی ساده بخوریم، یک کتاب به ما بدهند تا آن را بخوانیم، نمی‌توانیم آن را مطالعه کنیم. حوصله آن را نداریم. به خاطر اینکه هم روان ما درگیر است و تعادل ندارد و هم آن جهان‌بینی ما درگیر است. چرا؟ چون جسم ما ناراحت است. وقتی جسم مشکل دارد انگار همه‌چیز دچار اشکال است.
آقای مهندس این مطلب را به‌راحتی گرفته است. بعد از چند سال، خودشان تصمیم به ترک گرفت. درواقع، آن جرقه تیپر مای به‌اصطلاح ۱۴ پله ایی را استارت زدند. عملاً خودشان امتحان می‌کنند و در طول ۸ تا ۹ ماه، مصرف ۵ گرم را به صفرمی رساند. این در طول این مدت آرام‌آرام آن نقطه از مغز هم بیدار می‌شود و این کار باعث شروع شدن همان اندورفین درواقع همان مورفین که به‌اصطلاح ما آن را نیاز داریم، است. وقتی به‌ صفر می‌رسد این کارخانه حداکثر آن تولیدات خود را دارد و بعدها آن را به حداکثر می‌رساند.
این است که امروز بسیاری از سفر دومی‌ها را نگاه می‌کنیم از نشاط و سرحالی برخوردارند. چرا؟ چون هرچه می‌خواهد در اختیارش می‌گذارد، تو بخواه، این کارخانه تولید می‌کند. هرچه شاداب‌تر باشید، این بیشتر تولید می‌کند.
یک نکته که جناب مهندس در یک سی دی دیگری بیان کردند و آن اینکه، این چشمه برای سفر دومی که سیستم ایکس آن راه‌اندازی شده است با یک یا دو بار مصرف مجدد، این کارخانه از کار می‌افتد.
ان‌شاءالله همه ما قدر این بذر، دانش کنگره و این فضا را بدانیم و مخصوصاً قدر رهایی‌های خودمان را بدانیم.
ممنونم که با سکوتتان به حرف من گوش کردید.

تایپ، ویرایش و بارگزاری: مسافرحسین ، لژیون یکم