English Version
This Site Is Available In English

اخبار لژیون ویلیام وایت (نمایندگی لاله کرج)

اخبار لژیون ویلیام وایت (نمایندگی لاله کرج)

سخنان استاد:
سلام دوستان خاطره هستم یک مسافر
دستور جلسه امروز صورت مسئله اعتیاد است که یکی از مهم‌ترین و بنیادی‌ترین دستور جلسات کنگره می‌باشد. در آموزش‌هایی که در مدرسه می‌گرفتیم، فقط به ما می‌گفتند دروغ نگو، غیبت نکن، تهمت نزن... ولی دلیل آن را برای ما توضیح نمی‌دادند. در کنگره همه چیز را برای ما می‌شکافند و با دلیل و مدرک و به صورت علمی برای ما باز می‌کنند که به این دلیل باید این کار را انجام بدهیم یا به این دلیل نباید انجام دهیم.
مصرف مواد مخدر، سیگار، الکل یا قرص نیز همینطور است. ما سال‌ها سیگار مصرف می‌کردیم، روی پاکت سیگار هم نوشته بود که این ماده سرطان‌زا است، عکس یک ریه سالم و یک ریه سیاه شده هم رویش کشیده بودند. ولی به آن توجه نمی‌کردیم. وقتی آگاهی و دانایی ما بالا می‌رود، می‌فهمیم این جسم، ماشینی است که تا آخر عمر به آن نیاز داریم، اگر بلایی سرش بیاوریم، ما را وسط راه می‌گذارد و اجازه نمی‌دهد صحیح و سالم به مقصد برسیم. آقای مهندس بارها گفته‌اند؛ هدف نهایی زندگی، رسیدن به قله‌های رفیع انسانیت یا جایگاه و مقام نیست، بلکه حال خوب داشتن و لذت بردن از زندگی است، اینکه بتوانیم در سلامتی، صلح و آرامش باشیم. تمام راز خلقت همین است؛ زندگی کنیم و بگذاریم دیگران هم زندگی کنند. صبح که بیدار می‌شویم، فکرمان درگیر مواد یا سیگار نباشد، تا بتوانیم به کارهایمان برسیم.
در زمان مصرف، تا چشم باز می‌کردیم به فکر روشن کردن سیگار بودیم، دست و رویمان را می‌شستیم و ۲۰ دقیقه بعد دوباره نیکوتین بدنمان افت می‌کرد و باید سیگار بعدی را روشن می‌کردیم. مانند این است که نفت یا بنزین روی آتش بریزیم، یکباره شعله‌ور‌می‌شود، ولی فوراً فروکش می‌کند.
درمان در کنگره با جاهای دیگر متفاوت است. در روش‌های دیگر، هدف قطع مصرف است، به هر قیمتی. ولی صورت مسئله اعتیاد این قضیه را برای ما می‌شکافد و باز می‌کند، که چه اتفاقی در بدن من افتاده که ۱۰ بار ترک کرده‌ام و روش‌های مختلف را امتحان کرده‌ام، ولی موفق نشدم. آقای مهندس بعد از چند بار ترک‌های ناموفق، به این موضوع فکر کردند؛ چرا وقتی چند ماه از قطع مصرفم گذشته، هنوز حالم خوب نیست، چرا توان کار کردن ندارم و نمی‌توانم از زندگی لذت ببرم... و بعد از تحقیق و بررسی، دلیل را پیدا کردند؛ ریشه این مشکل در سیستم شبه افیونی جسم ماست.
بدن ما باید سروتونین، دوپامین و دیگر مواد شبه افیونی را تولید کند تا افسردگی و درد نداشته باشیم و بتوانیم از زندگی لذت ببریم، برای خوابیدن باید سه هورمون آدرنالین، استیل کولین و سروتونین در بدن تولید شود. سیستم شبه افیونی بدن قوی‌ترین و بهترین مسکن‌ها و آرامبخش‌ها ا دارد و تمام مواد لازم را در اختیار ما می‌گذرد.
جسم انسان بسیار هوشمند است، وقتی موادمخدر یا سیگار مصرف می‌کنیم، دیگر بدن برای تولید مواد شبه افیونی انرژی صرف نمی‌کند. کارخانه‌ای را در نظر بگیرید که کفش چرم طبیعی و با کیفیت تولید می‌کند، مواد درجه یک و نیروهای متخصص و کارآمد دارد. روزی یکی از ساکنین شهر کفش‌های رنگی و جورواجور با قیمت خیلی کمتر از چین وارد شهر می‌کند، چه اتفاقی می‌افتد؟ ساکنین ناآگاه با خود می‌گویند به جای اینکه یک کفش بگیرم و ۵ سال بپوشم، می‌توانم با همان پول ۵۰ جفت کفش بگیرم! و این کار را می‌کنند. کم‌کم تولید آن کارخانه چرم طبیعی از کار می‌افتد و کارکنان بیکار می‌شوند، البته کارخانه از بین نمی‌رود سر جایش هست، فقط تعطیل می‌شود. پس از مدتی به هر دلیلی واردات کفش از چین هم متوقف می‌شود و مردم شهر پابرهنه می‌مانند، چون نه دیگر از بیرون کفشی وارد می‌شود نه آن کارخانه تولید می‌کند! حال چه باید کرد؟ باید مواد اولیه، مصالح مورد نیاز و نیروهای متخصص را در اختیار کارخانه قرار دهیم تا دوباره بتواند تولید کند.
در لژیون درمان سیگار، مواد اولیه، آدامس نیکوتین است، آن کفش‌های نامرغوب چینی هم سیگار، قلیان، پیپ، ناس و... هستند. نیروهای متخصص هم راهنماها و خدمتگزاران و همه کسانی می‌باشند که به ما کمک می‌کنند تا بتوانیم به بهترین شکل به درمانمان بپردازیم. پس همه چیز برای ما فراهم است تا سیستم بیوشیمی بدنمان را دوباره احیا و بازسازی کنیم.
آنچه با مصرف سیگار در بدن ما از بین رفته، ماده‌ای است به نام نیکوتین آمید. در سلول‌های بدن ما مرکزی وجود دارد برای تولید انرژی به نام میتوکندری که نیروگاه سلول است. وظیفه نیکوتین آمید این است که انرژی تولید شده را از نیروگاه دریافت کند و به اندام‌های مختلف بدن برساند، یعنی کارش انرژی رسانی است. من با مصرف سیگار، تولید این ماده را در بدنم مختل می‌کنم، و نیازمند می‌شوم به نیکوتین سیگار. اما تاثیر نیکوتین سیگار تنها ۲۰ دقیقه در بدنم باقی می‌ماند، و پس از آن انرژی‌ام افت می‌کند و باید سیگار بعدی را روشن کنم. برای همین است که وقتی سیگار را یک دفعه قطع می‌کنیم، بی‌حوصله، بی‌قرار، عصبی و پرخاشگر می‌شویم و خوابمان بهم می‌ریزد.
کسانی که به صورت سقوط آزاد مصرف مواد یا سیگارشان را کنار می‌گذارند، شاید بعد از چند سال سیستم شبه افکنی بدنشان تا حدودی بازسازی شود، ولی درمان نمی‌شوند. با روش درمان کنگره، سیستم بیوشیمی بدن حتی از روز اول نیز بهتر می‌شود. أنگاه بدن شروع به تولید مواد لازم می‌کند، به طور طبیعی لذت می‌بریم، می‌خوابیم و...  پس تمام حالات روحی روانی ما بستگی به سیستم شبه افیونی بدن دارد.
این سیستم به دو روش تخریب می‌شود؛ یک روش با سیم، یعنی با مصرف مواد مخدر، سیگار، الکل و... و دیگری بی‌سیم، یعنی با افکار منفی. من اگر درمان هم بشوم، ولی دائما استرس و نگرانی داشته باشم، دوباره این سیستم آسیب خواهد دید. برخی در طول سفر وقتی حس‌هایشان باز می‌شود، تازه درگیر این می‌شوند که چه چیزهایی از دست دادم؛ چرا خانه‌ام را فروختم؟ چرا به فرزندم آسیب زدم، چرا درس نخواندم، چرا سر کار نرفتم؟... وقتی این پرده و حجاب کنار می‌رود، تازه یک سری حس‌ها سر باز می‌کنند. باید حواسمان باشد، زیرا ممکن است همین حس‌ها دوباره ما را به مصرف برگردانند، چون شبه افیونی بدن را سطح تحت تاثیر قرار می‌دهد.
همیشه باید مثلث عقل و عشق و ایمان را در نظر داشته باشیم. آنچه از دست داده‌ایم، با غصه خوردن و گریه کردن درست نمی‌شود، باید از گذشته درس بگیریم، برای آینده برنامه‌ریزی داشته باشیم و در حال زندگی کنیم. حواسمان باشد، نیروهای منفی اوایل سفر زیاد شخص را جدی نمی‌گیرند، می‌گویند این قبلاً هم بارها خواسته ترک کند! می‌رود دورهایش را می‌زند و دوباره برمی‌گردد پیش خودمان! ولی اواخر سفر می‌گویند؛ واقعا این شخص دارد از دستم می‌رود، باید کاری کنم! بعد نگاه می‌کند ببیند نقطه ضعف او چیست، و از همان طریق دوباره به او حمله می‌کنند و او را مورد آزمایش قرار می‌دهند. پس باید آگاه و هوشیار باشیم که این هم دام یا تله نیروی منفی است، باید از این خان هم با سربلندی بیرون بیاییم.
گفتیم صورت مسئله اعتیاد؛ جایگزینی مواد مخدر بیرونی به جای مواد مخدر درونی است. سیستم ایکس چیست؟ مجموعه نوروترانسمیترها یا ناقل‌های عصبی، هورمون‌ها، غدد درون‌ریز و برون‌ریز و مدیاتورها. حال ببینیم اینها چه هستند؛ ترانسمیتر یعنی انتقال‌دهنده، نورون یعنی سلول عصبی، نوروترانسمیتر یعنی انتقال‌دهنده‌های عصبی. اینها موادی مانند دوپامین، سروتونین و غیره تولید می‌کنند و آنها را به اندام‌های مختلف می‌رسانند. بین هر دو نورون فاصله‌ای وجود دارد به نام فضای بین سیناپسی، نورون اول مواد تولید شده را در فضای بین سیناپسی قرار می‌دهد و نورون دوم آنها را برمی‌دارد، همینطور دست به دست انتقال می‌دهند تا برسد به اندام مورد نظر. عملکرد ناقل‌های عصبی به این شکل است.
هورمون‌ها موادی هستند مانند پروژسترون یا تستسترون و... اگر در خانمی هورمون تستسترون افزایش پیدا کند، خصوصیات مردانه‌اش افزایش می‌یابد و اگر در آقایی پروژسترون زیاد تولید شود خصوصیات زنانه‌اش افزایش پیدا می‌کند. پس تولید این مواد نیز باید بالانس باشد. هورمون‌ها مانند رادیو عمل می‌کنند و در جریان خون جاری هستند، هر اندامی هر اندازه نیاز داشته باشند از آن برمی‌دارد و اگر اندامی نخواهد اصلاً برنمی‌دارد.
غدد درون‌ریز و برون‌ریز؛ غدد درون‌ریز مانند آدرنالین، تیروئید، غدد فوق کلیوی و... اگر تیروئید کم‌کار یا پرکار شود، مشکلاتی در بدن به وجود می‌آید. کاهش یا افزایش انسولین نیز باعث دیابت می‌شود. غدد برون‌ریز، مانند غدد بزاقی، غدد تعریق و... پس همه چیز باید بالانس و تنظیم باشد.
مدیاتورها واسطه‌های شیمیایی هستند و کارشان این است که پیام را از اندام‌های مختلف بگیرند و به جای دیگر برساند. مثلاً کلیه از صبح کار کرده و مثانه پر شده، باید این پیام را به مغز برساند که کمتر فعالیت کن، و مدیاتور باید این پیام را از مثانه به مغز برساند.
پس بدن ما سیستم بسیار پیچیده‌ای دارد. هر اختلالی در این سیستم می‌تواند ما را از تعادل خارج کند. برای اینکه بتوانیم این سیستم را بالانس نگه داریم، باید زندگی سالمی در پیش بگیریم و با وارد کردن سموم مختلف آن را دچار مشکل نکنیم. اگر هم قبلا این کار را کرده‌ایم، می‌توانیم دوباره آن را به تعادل برگردانیم و از این پس زندگی سالم داشته باشیم.

تایپ و ارسال: مسافر خاطره

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .