آنانی که برای خدا و حق تلاش میکنند اندکاند؛ اما هستند؛ به آنان وصل باشید. از سایههایی که نام برده شده، خواهید دید که مفهوم آن سایهها وجود انسانهایی هست که چون آنان عمل مینمایند و برای خدا بیصدا تلاش میکنند و منتظر پاداش از بندگان نمیشوند. ما همه خشنودیم که ثمره تلاش شما در حرکت و در درک به مراحل دیگری خواهد رسید که نشاط انسانها در وصل به حيات خالق را نمایان میکند و هر قدر که به جلو بروید نشانهها را دریافت خواهید نمود. این تحولی بزرگ هست که انسانهای کوچک از درک آن قاصر هستند.
صورتمسئله اعتیاد:
ما در کنگره یک مثلث به نام مثلث اعتیاد داریم که جسم، روان و جهانبینی، اضلاع این مثلث هستند که اگر جسم به تعادل برسد؛ روان و جهانبینی هم آرام آرام، به تعادل خواهد رسید. در زمانیکه هیچکس اعتقادی به درمان اعتیاد نداشت. آقای مهندس دژاکام با کشف صورت مسئله اعتیاد و تلاشهای مکرر توانستند اعتیاد را درمان کنند و با عشقی که داشتند به دیگران کمک کردند تا جامعه بشری را از بزرگترین معضل نجات دهند.
امروز خانوادههای مصرفکننده توانستهاند اعتیاد را به راحتی کنار بگذارند و به جهانبینی نسبی دست پیدا کنند و خانوادهها و فرزندان آنها از وجودشان لذت ببرند. وقتی در مورد صورت مسئله اعتیاد صحبت میکنم؛ یعنی اولین خشت و بنای کنگره۶۰.
صورت مسئله اعتیاد، یک موضوع ساده و حاشیه نیست؛ بلکه اعتیاد یک علم و رشته تخصصی است. اعتیاد در جامعه امروزی یکی از معضلات پیچیدهای است که تأثیرات عمیقی بر خانوادهها وارد میکند. اعتیاد، نه تنها بر سلامتی جسم آسیب وارد میکند؛ بلکه روان و اندیشه و کردار یک فرد را مورد حمله قرار میدهد.
اگر بخواهیم از صورت مسئله اعتیاد صحبت کنیم، این سوال پیش میآید که آیا اعتیاد یک مسئله است؟ بله. ما برای هر مسئله، یک صورت مسئله داریم که از تعدادی سوال بیجواب بهوجود میآید که ما دنبال این سوالها بودیم که چرا یک فرد مصرفکننده نمیتواند مواد مخدر را به راحتی کنار بگذارد.
این سوال مجهول بود که بزرگمرد کنگره آقای مهندس حسین دژاکام جواب این سوال را پیدا کردند که اعتیاد یک جایگزینی است نه یک بیماری مزمن. مواد شبهافیونی بیرونی جایگزین مواد شبهافیونی درونی بدن میشود و فرد را از حالت تعادل خارج میکند و تمام سیستمهای بدن انسان که روزی به طور خودکار و منظم کار میکردند از کار افتاده و چشمههای درونی خشک میشود و قادر به تولید نیستند و منتظرند از بیرون این مواد به آنها برسد؛ پس این موضوع روشن است که یک فرد مصرفکننده خوشگذران نیست؛ بلکه برای تسکین دردهای خود نیاز به موادمخدر دارد تا بتواند کارهای روزمره خود را انجام دهد و یک بیماری تلقی میشود.
وقتی سیستم ایکس بدن از کار میافتد، در درجه اول فیزولوژی جسم او دچار مشکل میشود و از فرق سر تا سر انگشت پا بهطور کلی همه جسم از تعادل خارج میشود و انواع اقسام دردها و بیقراریها به سراغ او میآید. دوم اینکه خلقوخو هم از تعادل خارج میشود این به معنا نیست که فرد بیماری روانی دارد؛ ولی چون جسم او در تعادل نیست روان هم از تعادل خارج میشود و رفتارهایی مثل افراد روانی از خودشان نشان میدهند، گوشهگیر و افسرده میشوند و تمام این اختلالات در جسم است نه در روان. سوم اینکه تفکرات و دیدگاه فرد هم تغییر میکند بدبین میشود از همه افراد جامعه طلبکار میشود که ما در کنگره به این جهانبینی، جهانبینی افیونی میگوییم.
صورت مسئله اعتیاد نه تنها در مورد اعتیاد کاربرد دارد؛ بلکه در تمام مسائل زندگی میتوان از آن استفاده کرد. ما برای اینکه زندگی بهتری داشته باشیم؛ باید مسئله را حل کنیم نه اینکه روی آن پرده و پوشش بگذاریم. اگر بتوانیم مسائل و سؤالها را حل کنیم میتوانیم از زندگی بهترین بهره را ببریم.
منبع: سیدیهای آموزشی، سایت کنگره۶۰، کتاب شصت درجه زیر صفر، سخنان اساتید، جزوهها
نویسنده: راهنما همسفر لیلا ( لژیون هشتم)
رابط خبری: همسفر سمیه رهجو راهنما همسفر لیلا ( لژیون هشتم )
ارسال: همسفر شهرزاد رهجوی راهنما همسفر انسیه ( لژیون پنجم ) دبیر سایت
همسفران نمایندگی عطار نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
236