گره بسیاری از مشکلاتمان در گرو همین بخشش است

چهاردهمین جلسه از دوره اول سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶٠، ویژه مسافران نمايندگی میلاجرد با استادی پهلوان مسافر بهنام ، نگهباني مسافر عباس و دبیری مسافر رضا با دستورجلسه «صورت مسئله اعتیاد» دوشنبه هفتم مهر ماه ۱۴۰۴، ساعت ١۶:٠٠  آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد؛
سلام دوستان بهنام هستم یک مسافر،   در ابتدا خدا را شاکرم که امروز در این شعبه و جایگاه قرار دارم و از بنیان کنگره آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که چنین بستری را فراهم کردند که من و سایر دوستان بیاییم اینجا و آموزش بگیریم. من مطالبم را با صورت مسئله اعتیاد که دستور جلسه هست شروع می‌کنم و با توجه به نزدیک شدن به هفته گلریزان، به ارتباط بین این دو مقوله می‌پردازم. من دیشب داشتم فکر می‌کردم که این ده پانزده سالی که درگیر اعتیاد بودم و آن پنج سال آخر که دنبال ترک اعتیاد بودم به انواع و اقسام روش‌های ترک مواد از سقوط آزاد گرفته تا کلینیک درمانی و... متوسل شدم ولی هیچ اتفاقی برای من نیفتاد ولی زمانیکه وارد کنگره شدم و با صورت مسئله اعتیاد آشنا شدم و یاد گرفتم دیدم که چه جالب است چون در جاهای دیگر کسی نمی‌آمد و این مسئله اعتیاد را برای من بشکافد و تعریف درست و قانع کننده‌ای هیچکدام از بیماری اعتیاد نداشتند و بر این باور بودند که اعتیاد یک بیماری لاعلاج و غیر قابل درمان و پیشرونده است ولی درکنگره بیماری اعتیاد را برای من شکافت که دلیلش چی است. من مسئله ای را نمی‌توانم حل بکنم مگر اینکه ابتدا بتوانم صورت مسئله را خوب بفهمم و برای من باز بشود درکنگره آقای مهندس صورت مسئله اعتیاد را برای من کاملا تشریح کرد که یک بیماری جسمی هست که روی روح و روان و دیدگاه من تاثیر می‌گذارد و در واقع سیستم تولید کننده مواد بیوشیمی بدن به دلیل مصرف مواد مخدر دچار تخریب و از آن تعادل طبیعی خودش خارج می‌شود که ما درکنگره به این سیستم می‌گوییم سیستم ایکس، زمانی که این سیستم ایکس از تعادل خارج می‌شود ومواد شبه افیونی لازم بدن را ترشح نمی‌کند طبیعتاً بدن نیاز به تامین این مواد دارد که اجباراً شخص مصرف کننده  باید برای تامین این نیاز بدن مواد مصرف کند تا به یک تعادل نسبی ناپایدار جسمش برسد که در نهایت به دلیل عدم تعادل جسم، روان که همان خلق و خوی هر فرد هست نیز از تعادل خارج شده و تفکر ودیدگاه آن فرد را نسبت به همه چیز تحت تاثیر قرار می‌دهد

که درکنگره ابتدا با روش DST و داروی OT جسم یا همان سیستم  ایکس بازسازی و ترمیم می‌گردد و در ادامه روان و تفکرات و دیدگاه که از آن درکنگره  به علم جهانبینی تعبیر می‌گردد تغییر و شخص به درمان قطعی می‌رسد حالا من درکنگره آمدم به درمان رسیدم وظیفه من در قبال کنگره چیست؟ آیا بخشش را یاد گرفته‌ام؟ می‌توانم از وقت خودم بگذرم و به انسان های دیگر کمک کنم؟ آیا توانایی بخشش و گذشتن از پول و مالم را دارم؟ این موضوع بخشش در کنگره و در کل نظام هستی بسیار مقوله مهمی است ما باید بتوانیم بگذریم ببخشیم تا چیزهای ارزشمندتری به ما بخشیده بشود و گره بسیاری از مشکلاتمان در گرو همین بخشش و گذشتن ماست و با بخشش و گذشت باز می‌شود.
از اینکه به صحبت های من توجه کردید ممنون و سپاسگزارم.

تایپ؛ مسافر رضا
عکس؛مسافر مهدی
تنظیم؛مسافر علی
(مسافران نمایندگی میلاجرد اراک)