جلسه سوم از دوره چهل و پنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی پهلوان محنرم مسافر علی، نگهبانی مسافر بیتالله و دبیری مسافر بهرام، با دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» در روز دوشنبه ۷ مهر ۱۴۰۴ ساعت ١٧ آغاز به کار كرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر. از خداوند بزرگ سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار داد تا این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم. از جناب مهندس و خانواده محترم ایشان بسیار سپاسگزارم که این بستر را برای همگان فراهم کردند که ما بیاییم و در این محیط آرام که اگر هم بگوییم بهشت است اصلاً اغراق نکردهایم، قرار بگیریم و از این محیط آرام استفاده کنیم و به حال خوب برسیم. مجدداً تشکر میکنم از جناب آقای مهندس امیدوارم خداوند سالیان سال عمر باعزت به ایشان عطا بفرماید و همچنین امیدوارم خداوند سایه ایشان و خانوادهاش را بالای سر ما مستدام بفرمایند.
در مورد صورت مسئله اعتیاد من در لژیون سردار به طور مختصر در مورد آن صحبت کردم و همه عزیزان در جریان هستند و اکثراً با صورت مسئله آشنایی دارند. خوب خدا را شکر صورت مسئله اعتیاد هم پیدا شده و در کنگره کاملاً همگی با آن آشنایی داریم. زمانی میرسد که نامفهوم است و کسی هم از آن سر در نمیآورد و کلافه و سردرگم است. در این موقعیت فرد برای درمان اعتیاد به سراغ پزشکهایی با مبالغ سنگین میرود و بعد از رد شدن از این پروسه که بیمار مشاوره میشود، کمی گفتگو میکنند و حرفهای خود بیمار را به خودش بازگردانده و با دادن انواع قرصهای روانگردان کاملاً فرد بیمار را بیمارتر میکنند!
خوب همه این اتفاقات به این دلیل است که راه گم شده و راه درستی پیدا نشده است. حالا از شانس خوب ما در عصری که زندگی میکنیم که در آن دانشمندی وجود دارد که صورت مسئله اعتیاد را پیدا کرده و راهحل آن را در اختیار همگان قرار داده است تا همگی بتوانند از این موهبت الهی استفاده کنند. پس از در اختیار قرار دادن جواب این مسئله، مثلثی بهعنوان جسم، روان و جهانبینی را در کنار آن معرفی میکند و نیروی متخصص آن را هم از درون خودش پرورش داده تا بقیه هم از آن استفاده کنند بهطوریکه همگی شاهد گسترش آن هستیم.
سرعت رشد کنگره بهسرعت بالا رفته و تعداد اعضا به حدود ۲۰۰ هزار نفر رسیده و با احتساب اینکه اگر خانوادهها را هم بخواهیم حساب کنیم، حدود یک میلیون نفر از خدمات کنگره استفاده میکنند! کنگره تنها سازمانی است که صورت مسئله اعتیاد در آن کاملاً حل شده است. در شعبهای که من در آن بهعنوان راهنمای تازهواردین خدمت میکنم، وقتی یک تازهوارد پای صحبتهای مشاور مینشیند با کمال خوشحالی آن را قبول میکند و در صدد رفع مشکل خود برمیآید و متوجه میشود تنها جایی که او را به درمان قطعی میرساند، کنگره ۶۰ است.
در کنگره تنها چیزی که یک تازهوارد در بدو ورود با آن برخورد میکند، عشق و محبت است و همین عشق و محبت است که فرد را جذب میکند. پس از دریافت این حس فرد وارد راههای دیگر میشود و دوست دارد درهای دیگر را هم تجربه کند و حالا نوبت به او میرسد که عشق بورزد و به هم نوع خود یاری برساند؛ چون شعار کنگره این است که همه برای یک نفر و یک نفر برای همه.
فرد پس از اینکه به درمان قطعی رسید به این درک میرسد و با چشم خود میبیند که همهوهمه از قبیل مرزبان، ایجنت، راهنما و راهنمای تازهواردین همگی در کنار هم قرار گرفتهاند تا او به درمان قطعی برسد. حالا نوبت او است که آستین بالا زده و آنچه در توان دارد به اجرا بگذارد. این بیانصافی است که من بعد از رهایی، همه چیز را نادیده بگیرم و بروم. این بستگی به هر شخص دارد که مثلاً الان که گلریزان نزدیک است، در این زمین چگونه بازی کنم و اصطلاحاً با خودم چند چند هستم.
ما در کنگره همگی به حال خوب رسیدیم و باید بهای این حال خوب را پرداخت کنیم. هر کسی میتواند بهای این حال خوب را آنگونه که خودش فکر میکند درست است پرداخت نماید. همه ما کنگرهایها در جشن کنگره وظیفه داریم صد خود را به اجرا بگذاریم چرا چون اگر ما در حالت عادی میخواستیم این مشکلات خودمان را حل کنیم، باید در تمام کلینیکها پا میگذاشتیم و در آخر هم به هیچ نتیجهای نمیرسیدیم؛ چراکه این کار را قبلاً انجام داده و به نتیجهای نرسیدهایم!
تنها در کنگره بود که به حال خوب رسیدیم و حال خوب را تجربه کردیم، حالا هم دور از انصاف است که بخواهیم دِین خودمان را به کنگره ادا نکرده و کمک مالی خودمان را انجام ندهیم. در کنگره پس از اتمام جلسات بهقدری حال خوبی را تجربه میکنیم که واقعاً خودمان در حیرت هستیم که خدایا این حال خوب از کجا آمده است؟ حالا اگر وجدان خودمان را قاضی بکنیم، آیا این حال خوب بازپرداختی ندارد؟ در روایت داریم از امیرالمؤمنین که میگوید اگر نسیمی میرسد، خودتان را حتماً در معرض آن نسیم قرار دهید چون فرصتها کم هستند و معلوم نیست نسیم بعدی را تجربه کنیم.
کنگره به پاس خدمات ارزشمند خود مسافران است که پابرجا است و خدمات خود را هم ارائه میدهد. این میسر نمیباشد مگر به کمک خود مسافران و کمکهایی که در گلریزان انجام میگیرد و تکتک ما در این مسئله سهیم میباشیم. مطلب بعدی اینکه همهجا اجازه خدمت به انسانها داده نمیشود؛ مثلاً اگر بخواهی در بارگاه امام رضا (ع) خدمت کنی، حدوداً ۵ یا ۶ سال باید انتظار بکشی تا بتوانی در آنجا خدمت کوچکی به زائران آن عزیز ارائه کنی! پس با درک این مسئله باید بدانیم چه موهبت بزرگی در اختیار ما قرار گرفته است که در جایجای کنگره میتوانیم خدمت کنیم و اگر خدمت نکنیم، مقصر اصلی خودمان هستیم.
مثال معروفی هست که میگوید گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟ من باید نهایت تلاش خودم را به کار بگیرم تا بتوانم در کنگره خدمت کنم. برای خدمت چه جایی بهتر از کنگره ۶۰ وجود دارد؟ چه خدمتی بهتر از اینکه به همنوع دردمند خود خدمت کنیم؟ مسافرانی هستند که در آستانه فروپاشی زندگی خود قرار دارند پس چه خدمتی بهتر از اینکه بتوانیم زندگی آنها را به سروسامان برسانیم؟ پس زمین بازی فراهم است و همه ما میتوانیم در این زمین هنر خود را به نمایش گذاشته و از الطاف الهی بهرهمند شویم.
ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ: مسافر محمدعلی
ویرایش و ارسال: مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
87