پنجمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی کریمان به استادی همسفر طاهره، نگهبانی همسفر سارا و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه«صورت مسئله اعتیاد» روز دوشنبه ۷ مهر ماه ۱۴٠۴ ساعت ۱۶:٠٠ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
به رسم ادب تشکر میکنم از جناب آقای مهندس دژاکام و خانوادهی محترم ایشان و همچنین از خانم محیا عزیز و همچنین از خانم سحر عزیز و از مرزبانان محترم خانم طاهره و خانم سمیه عزیز و از ایجنت دوره قبل خانم مهدیه عزیز که خیلی از ایشان آموزش و انرژی گرفتم و همچنین از مرزبانان دوره قبل خانم سارا و خانم فرناز عزیز و از راهنمای عزیزتر از جانم خانم سمیه که، اگر امروز در این جایگاه هستم از آموزشهای این بزرگوار است و همچنین تشکر میکنم از دبیر و نگهبان جلسه که اجازه دادند من بر روی این صندلی بنشینم و خدمت کنم و آموزش و انرژی بگیرم.
در مورد صورت جلسه که صورت مسئله اعتیاد است به قول آقای مهندس میگویند: دستور جلسه در کلیه زندگی مطرح است و بایستی در تمام مراحل زندگی ما این صورت مسئله را به کار بگیریم و تا بتوانیم آن را حل بکنیم همینطور که ما میدانیم در ذهن ما خیلی سؤالهای بیجوابی است و صورت مسئله از همین سؤالهای بیجوابی است که در ذهن ما است بهوجود میآید: مثلاً اعتیاد چیست؟ همهی ما سالهای سال خیلی دنبال جواب این سؤال بودیم که اعتیاد چیست؟ درمان آن چگونه است؟ خیلی سر درگم بودیم راههای زیادی را طی کردیم و رفتیم؛ ولی راهی را پیدا نکردیم و خیلی صدها سؤال و پرسش و اینها در ذهن ما بود همین باعث شد ما فکر کنیم که اصلاً اعتیاد درمان ندارد.
خوشبختانه تعریف درستی که آقای مهندس از صورت مسئله اعتیاد فرمودند: اعتیاد مسمومیت مزمن نیست، بلکه جایگزینی مزمن است؛ چون که مواد مخدر بیرونی جایگزین مواد شبه افیونی بدن و سیستم ضد درد بدن مثل اندورفین، آنکفالین و دینورفین و... میشوند و این مواد از سد خونی مغز عبور میکند و جایگزین مواد مخدر درونی میشود و در سیستم ایکس اختلالاتی را بهوجود می آورد و باعث میشود که شخص از حالت تعادل خارج بشود. شخصی که مصرف موادش را قطع میکند دو حالت برای او پیش میآید: یکی اینکه دچار عکس العمل آشکار و عکس العمل پنهان میشود عکس العملهای آشکار که همان آبریزش بینی، عطسهزدن، پا درد، استخوان درد، و... عکس العمل های پنهان مثل افسردگی، گوشه گیری، ناامیدی، ترس میباشد.
خوشبختانه بنیانگذار کنگره۶۰ جناب آقای مهندس دژاکام گرهی کور اعتیاد را باز کردند؛ چون که خودشان ۱۷ سال مصرف کننده مواد مخدر بودند و راههای زیادی رفته بودند؛ ولی موفق نشده بودند؛ چون که خودشان محقق بودند در مورد اعتیاد تحقیق کردند، بررسی کردند و راه درمان را پیدا کردند با روش DST طی ۱۱ ماه توانستند موفق بشوند و درمان شوند و مصرفشان قطع شود بعدها هم از نظر جسمی، روحی، روانی و جهانبینی هم هیچ مشکلی نداشتند.
آقای مهندس سه ضلع مثلث درمان را برای ما تعریف کردند: مثلث جسم، روان و جهانبینی و ۱۱ ماه طول میکشد تا جسم مسافر یا مصرف کننده با مصرف دارو به درمان برسد. در سفر اول جسم درمان میشود ۱۱ ماه بعد، باید روان درمان بشود در سفر دوم و سفر سوم که جهانبینی درست میشود و زمان مشخصی ندارد و بستگی به من همسفر یا به مسافر دارد که چهطور رفتار کنم و آموزش بگیرم و خودم و جسم و روانم را بازسازی کنم اینها مثل آتش است.
میدانیم که آتش هم نور دارد، هم گرما و هم دود دارد نمیشود که حالا من بگویم؛ مثلاً دود را نمیخواهم؛ ولی نور و گرما را میخواهم یا اینکه یکی بیاید بگوید نه من نور را میخواهم گرما و دود را نمیخواهم یا یکی دیگر بگوید گرما را میخواهم، نور و دود نمیخواهم میگوییم نمیشود؛ چون آتش زمانی آتش است که هم نورش باشد، هم گرما باشد و هم دود باشد اگر اینها هیچ یک از این گزینهها نباشند؛ پس دیگر آتشی نیست. آقای مهندس فرمودند: به خاطر همین است که باید مسافر هم جسم، هم روانش هم جهانبینیاش کامل بشود در این صورت شخص مسافر میتواند به تعادل برسد و اینها به هم ربط دارند و مسافر میتواند به تعادل برسد و درمان بشود.
از تجربه خودم بخواهم بگویم: من هم همسفر مسافر یک آدم مصرف کنندهای بودم و امیدی به درمان اعتیاد نداشتم؛ چون سالها با مسافرم درگیری داشتیم، دعوا داشتیم، بحث داشتیم، قهر و آشتی بود، تعقیب و گریز داشتیم و خیلی از این مسائل پیش آمد من همیشه فکر میکردم مسافر من اراده ندارد، درک ندارد و مسئولیتپذیر نیست نمیفهمیدم مسافر من بیمار است و باید درمان بشود و حالا خدا رو هزار مرتبه شکر میکنم که راه کنگره برای من باز شد و من در مسیر کنگره قرار گرفتم تا بتوانم اشتباهات خودم را پیدا کنم و جبران کنم. چه روزهایی که من زندگی را برای خودم بچههایم و خانوادهام تلخ کردم. همه همسفرها مثل من اشتباهاتی انجام دادهاند. آقای مهندس حضور همسفر را برای مسافر لازم دانستند. وقتی که همسفر باشد مسافر بهتر حرکت میکند؛ چون که همسفر به قول آقای مهندس دو بال پرواز مسافر است؛ یعنی تا وقتی که همسفر مسافر را بهتر درک کند.
من وقتی که خودم وارد کنگره شدم شاید دو سه ماه بعد از آمدنم متوجه شدم که نیاز دارم به کنگره بیایم؛ ولی همان روز اول کنگره را قبول نداشتم با خودم میگفتم دوباره یک جای جدیدی پیدا کرده است. وقتی که خودم آمدم و آموزشها را یاد گرفتم، فهمیدم واقعاً حضور من همسفر نیاز است. من همسفر در صورتی میتوانم به مسافرم کمک کنم که: مثلاً در خانه میتوانم با حرکت خودم و با رفتارم به مسافرم کمک کنم آرامشی که در خانه میتوانم برای ایشان به وجود بیاورم و به او کمک کنم به قول راهنمای عزیزم خانم سمیه که همیشه تأکید دارند و میگویند: هیچ وقت کارتان به کار مسافر نباشد، چون وقتی مسافر وارد کنگره میشود رهایش کنید؛ یعنی اینکه شما کارتان نباشد چه موقع دارو میخورد، چه مقداری دارو میخورد اصلاً کارتان به اینها نباشد فقط مهم این است که آرامش را برایش به وجود بیاورید.
وقتی که من آرامش برایش به وجود بیاورم تغییرات من را حس میکند و او هم راهنما دارد و با راهنمای خودش، راهنمایی میشود و کمک میشود؛ پس میتواند بهتر حرکت کند. مسافر وقتی که خودش آمد و سفر اولش را طی کرد متوجه میشود که نصف راه آمده است و ۵۰ درصد راه را آمده است؛ پس راهش را ادامه میدهد، یعنی وقتی جسمش درمان میشود روان، روح نیز درمان میشود و خودش به خودش کمک میکند. به قول آقای مهندس میفرمایند: هر کاری که معنوی است بار مادی را همراه خودش میآورد و مادیات در راه معنویات باید هزینه بشود. کاری که مادی باشد هیچ ارزشی ندارد از اینکه راه کنگره برای من و شما دوستان عزیز باز شد قدر آن را بدانیم و خوب حرکت کنیم تا هم خودمان و هم مسافرمان و هم خانواده به حال خوش برسیم. امیدوارم که حق مطلب رو ادا کرده باشم.

در ادامه تقدیر از اعضای لژیون سردار؛




مرزبانان کشیک: مسافر طاهر و همسفر سمیه
تایپیست: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
عکاس: همسفر سیما رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
رابطخبری: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
175